یادداشتی در روزنامه هیل از دنیل پلتکا، نایب رئیس ارشد «انستیتو آمریکن اینترپرایز» در مطالعات سیاست خارجی و دفاعی
از ماجرای قتل جمال خاشقجی یک ماه می گذرد. پرونده او دیگر تیتر اول اخبار نیست، اما بحث بر سر سیاست آمریکا در برابر عربستان سعودی همچنان داغ است. دموکرات ها و بعضی جمهوریخواهان خواهان مجازات ریاض برای این قتل و جنگ یمن شده اند، ولی این مسائل مشکل اصلی را به حاشیه می راند. اگر آمریکا علاقه ای ندارد با تمام قوا به خاور میانه برگردد، به عربستان نیاز دارد.
منافع آمریکا طی دهه های اخیر یک توالی مشخص داشته است: تعهد به امنیت اسرائیل، مهار ایران و سرکوب اسلامگرایی افراطی.
استدلال ها علیه سعودی ها قوی است. آل سعود پدرخوانده افراط گرایی سنی است. شهروندان سعودی در گروه های تروریستی مانند القاعده نقش داشته اند و موجب حملاتی شده اند که در آن هزاران آمریکایی کشته شده است.
اما از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا کنون تغییرات زیادی رخ داده است. ریاض شبکه مالی گروه های افراطی و صدور افراطگرایی مذهبی را مختل کرده است. از زمان روی کار آمدن محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد، این تغییرات سرعت بیشتری گرفته و نیش تشکیلات مذهبی کشیده شده است. محمد بن سلمان خودش اذعان دارد یک اصلاح‌طلب لیبرال نیست. اما در اصلاحات انجام شده در دوره او جای شکی نیست.
از سویی دیگر، جمهوری اسلامی ایران از زمان قبول توافق هسته ای در سال ۲۰۱۵، تلاش‌های برهم زننده ثبات اش در عراق، یمن، بحرین، سوریه و حتی عربستان سعودی را افزایش داده است.
مناقشه با شورشیان حوثی در یمن، مانند دیگر دست نشانده های ایران در منطقه، با شکایتی مشروع شروع شد که تهران از آن سوء استفاده کرده و به آن شدت بخشیده است.
این که سعودی ها این بار خطر ایران را در دروازه های خود احساس کنند، غیرمنطقی نیست.
سوریه شاهدی است بر این که آمریکا صبر دیپلماتیک لازم برای مدیریت عوامل مناقشه در یمن را ندارد.
منطقه خاور میانه همیشه یک قدرت سنی میانجی داشته است. اکنون آن قدرت عربستان سعودی است زیرا تنها کشوری است که جایگاه، پول و عزم لازم را دارد. هر موقع آمریکا صدها هزار نیرو در منطقه داشته باشد، مساله میانجیگری یک قدرت سنی بی معنی می‌شود. وقتی چنین نیست نیاز به شریکی دارد که در برابر ایران بایستد. عربستان سعودی از این و بسیاری جهات به شریک ایالات متحده بدل شده است.
از آنجا که آمریکا در صدد عقب کشیدن از منطقه بوده است، سعودی ها نقش بیشتری را بر عهده گرفته اند. عربستان شریکی ایده آل یا قدرتی پخته و با قابلیت نیست. محمد بن سلمان تصمیم های خوب و بدی گرفته است.
مساله برای آمریکا، تشخیص دشواری ناشی از اجرای اصلاحات پس از دهه ها و تهدید برآمده از تهران است، که سابقه نقض حقوق بشری آن حتی از ریاض بدتر است. آمریکا باید خواهان عدالت برای خاشقجی و دیگران در خطر باشد. آمریکا باید کمک هایی لازم در جهت توقف نقض حقوق بشر در یمن ارائه بدهد و به عربستان سعودی کمک کند شریک خاور میانه‌ای پخته‌ای شود که ایالات متحده بتواند در آینده به آن اعتماد کند.
برگردان فارسی این گزارش تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.
