فیلم پر سر و صدای تازه ای به کارگردانی «فیلیپ نوایس» نه تنها یکی از پرهیجان ترین فیلم های ماجراجویانه ای است که طرفداران فیلم های سینمایی را در هفته گذشته به سینما ها کشانده، بلکه فیلمی است که چهره کاملا تازه ای از «آنجلینا جولی» ابرستاره زیبای هالیوود را به نمایش می گذارد.
دست اندرکاران حدس می زنند از درهم آمیزی این ژانر سینمای «جاسوسی» و بازی بی پروا و متهورانه «آنجلینا جولی» فروش فیلم تازه «نمک» به مراحل رکورد شکن تازه ای خواهد رسید چرا که در نخستین هفته آغاز نمایش، «نمک» توانست بیش از ٣۶ میلیون دلار فروش داشته باشد.
در فیلم «نمک»، یک زن مامور «CIA» به نام «اولین سالت» توسط پناهنده ای به نام «اورلاف» به عنوان یک جاسوس روسی شناسایی می شود. «سالت» ناچار می شود خود را از انظار پنهان کند. برای این کار او از سال ها آموزش و تجربه های ماموریت های خطرناکی که داشته است کمک می گیرد و به این ترتیب خود را از خطراتی که او را در این جهان زیر زمینی تحت تعقیب قرار داده است نجات می دهد.
اما سئوال اصلی این است که چرا اصلا «سالت» در حال فرار است؟ آیا این یک ماموریت تازه ای است تا او بتواند رئیس جمهور روسیه را که برای دیداراز نیویورک به این شهر آمده است به قتل برساند؟ یا اینکه او قصد دارد تا عوامل این سوء قصد را رسوا و درنتیجه خود را تبرئه کند؟
آیا او به راستی یک جاسوس روسی است که یک عمر در ایالات متحده آمریکا به عنوان یک شهروند و عضو «CIA» زندگی کرده است و اکنون درصدد است تا بالاخره ماموریت مهمی را که یک عمر در انتظار انجام آن بوده به نتیجه برساند؟
«سالت» در این موارد حرفی ندارد که بزند و اجزا و حالات صورتش هم هیچ یک از این اسرار مگو را در اختیار تماشاگر نمی گذارد. اما به قدری در راهی که قدم گذاشته مصمم است که نه «سیا» و نه «اف بی آی» هیچکدام قادر نیستند از این حرکت به سرعت پیش رونده، اما ظریف و زیرکانه او جلوگیری کنند.
هرچه فرار«سالت» به مراحل حساس تری می رسد، طرح وجود یک ماموریت بسیار خطرناک تر از «ترور» رهبر یک دولت در تماشاگر بیشتر قوت می گیرد. در نهایت چون بسیاری از اینگونه فیلم های جاسوسی ، ناگهان پایان فیلم قابل پیش بینی می شود. چرا که در واقع تنها چند راه مشخص باقی مانده است که ستاره فیلم به عنوان یک «جاسوس» می تواند انتخاب کند. اما تغییر و تحولات بعدی فیلم به گونه ای است که تماشاگر تا لحظات پایان آن همواره در حال حدس و گمان است که تا یک لحظه دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟
نقش همکار اصلی «سالت» را در فیلم «لیو شرایبر» ایفا کرده است که در نقش یک مامور«سیا» به نام (تد وینتر) ازعملیات غیرقابل پیش بینی و سرگیجه آور«سالت» سر در گم شده است. اما در واقع ستاره اصلی این فیلم آنجلینا جولی است که علاوه بر فیلم های دراماتیک و جدی توانسته است تبدیل به یکی از چهره های اصلی قهرمانی فیلم های ماجراجویانه شود و در این راه با بسیاری از ستارگان مرد هالیوود رقابت کرده وحتی از آن ها جلو بیفتد.
جولی اغلب حرکات صحنه های حیرت آور و شیرین کاری های قهرمانانه نقش «سالت» را خود و بدون استفاده از «بدل» انجام می دهد. جولی می گوید: «من با یک تیم متخصص حرکات حیرت آور به مدت ١٠ سال است که همکاری دارم. در واقع آن ها جزئی از خانواده من هستند. برای همین هم من فکر می کنم وقتی دست به انجام این عملیات خطرناک می زنم آن ها بیشتر از خود من نگران من هستند. مثلا وقتی روی لبه بیرونی یک پنجره در بالای یک ساختمان چند طبقه قدم می گذارم صدای آن ها را می شنوم که می گویند مواظب! مواظب باش! صبر کن! آن وقت می دانم که آن ها دارند یک بار دیگر تورهای نجات و افسارهای پرواز مرا امتحان می کنند که عیب و نقصی نداشته باشند. آن ها کمربند نجات مرا هم آزمایش می کنند و وقتی که آن ها به من بگویند همه چیز خوب است و حالا می توانی مثلا از بالای پل بزرگ به پائین بپری من می دانم و ایمان دارم که همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت.»
آنجلینا جولی قوه جاذبه و ستاره خیره کننده فیلم «سالت» است. نقشی که پیش از این قرار بود توسط یک بازیگر مرد ایفا شود اما جولی توانست جنبه های مردانه یک جاسوس بی رقیب را با جنبه های ظریف و زنانه چنین نقشی در هم آمیخته و چهره تازه ای از یک شخصیت قوی زنانه اما غیر سکسی به این ژانر سینمایی اضافه کند. افکار او متمرکز و حرکات او غیرقابل تخریب است.
البته تاثیرات پشت پرده کارگردانی ماهرانه فیلیپ نویس درفیلم «سالت» به خوبی مشهود است. نماهای فیلم پر از استعاره های متعلق به دوران جنگ سرد هستند و در آن صحنه های کلاسیک «اکشن» و زد و خورد دیده می شود که آن را تبدیل به فیلمی هیجان انگیز و غیر قابل پیش بینی کرده است به صورتی که دیگر جایی برای شفقت، احساسات یا بخشش باقی نمی ماند.