شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر کشور نفتخیز قطر، نخستین رهبر یک کشور خارجی بود که از هنگام قدرت گرفتن گروه حماس در غزه در سال ۲۰۰۷، به این بخش از سرزمین های فلسطینی سفر کرد. امیر قطر که از دیرباز ثروت کلان نفتی کشور را در راه کسب نفوذ در کشورهای خارجی صرف می کند، ۴۰۰ میلیون دلار کمک مالی به بازسازی غزه اختصاص داد.
بعید به نظر می رسد امیر قطر در پیشبرد روند صلح میان اسرائیل و فلسطینیان موفقیتی به دست آورد؛ رهبران باتجربه تر از او در برقراری صلح در خاورمیانه ناکام مانده اند. با این همه، به چند دلیل می شود فکر کرد که نزدیک شدن قطر به حماس، کمکی به این منطقه – که شدیداً به این کمک نیاز دارد – خواهد بود.
تحلیلگران اوضاع خاورمیانه می گویند قطر می تواند نفوذ ایران در منطقه را تضعیف کند. به نوشته دیوید رابرتس در ماهنامه فارین پالیسی (سیاست خارجی)، «نزدیک شدن قطر به رهبران حماس ممکن است به مذاق اسرائیل و حکومت خودگردان فلسطینی خوش نیاید، اما بازنده اصلی در این جریان، دولت ایران است. دیدار امیر قطر از نوار غزه، بخشی از سیاست آن کشور برای تضعیف قدرت متحدان جمهوری اسلامی در خاورمیانه، تغییر جهت دادن سیاست منطقه، و در مفهوم گسترده تر، قطع کردن دست و پای سیاست خارجی ایران است.»
اقدام امیر قطر غافلگیر کننده است؛ چون او همواره روابط دوستانه ای با همسایه قدرتمند شمالی اش ایران داشته است. دیوید رابرتس در ادامه می نویسد: «این واقعیت که قطر یکی از اصول بنیادین سیاست خارجی اش را زیر پا گذاشته و با ایران دشمنی می کند، اقدامی غافلگیر کننده و رک و پوست کنده از سوی رهبر قطر است، که آشکارا محدوده های متعارف آنچه را که در خاورمیانه ممکن و یا ناممکن است، زیر پا می گذارد.»
قطر می تواند اختلاف میان گروه حماس و فتح را از میان بردارد: قطر خود را برای ایفای نقش بزرگتری در رهبری دنیای سنی آماده می کند و نفوذش را از محدوده کشورهای حاشیه خلیج فارس فراتر می برد؛ اکنون امیدوار است که بتواند حماس را به راه بیاورد و آن گروه را به آشتی با محمود عباس – رهبر گروه فتح که از پشتیبانی غرب برخوردار است – وادارد؛ و احتمالاً آرمان صلح خاورمیانه را به پیش ببرد. از اتحاد فلسطینیان تا صلح خاورمیانه راه درازی در پیش است، با این حال، وحدت میان گروه های فلسطینی می تواند مذاکرات را برای اسرائیل تسهیل کند، و به این ترتیب، گامی در جهت صلح خاورمیانه باشد.
همین نکته می تواندروشن کند که چرا بعضی از تحلیلگران خاورمیانه بر این باورند که اسرائیل و آمریکا برای انجام این سفر به قطر چراغ سبز نشان داده اند. به نظر می رسد هدف آنها این است که گروه های فلسطینی را از زیر چتر حمایت سوریه و ایران بیرون بکشند، آنها را در مسیر جدیدی قرار دهند و کمک کنند تا «شرکای جدیدی در میان کشور های سنی خاورمیانه» بیابند، از جمله مصر، ترکیه، اردن، و البته قطر. در حالی که سوریه در آتش جنگ داخلی می سوزد و ایران زیر فشار تحریم ها قرار دارد، کشورهای سنیِ با ثبات تر و ثروتمندتر منطقه می توانند متحدان بهتری برای حماس باشند.
از: واشنگتن پست
بعید به نظر می رسد امیر قطر در پیشبرد روند صلح میان اسرائیل و فلسطینیان موفقیتی به دست آورد؛ رهبران باتجربه تر از او در برقراری صلح در خاورمیانه ناکام مانده اند. با این همه، به چند دلیل می شود فکر کرد که نزدیک شدن قطر به حماس، کمکی به این منطقه – که شدیداً به این کمک نیاز دارد – خواهد بود.
تحلیلگران اوضاع خاورمیانه می گویند قطر می تواند نفوذ ایران در منطقه را تضعیف کند. به نوشته دیوید رابرتس در ماهنامه فارین پالیسی (سیاست خارجی)، «نزدیک شدن قطر به رهبران حماس ممکن است به مذاق اسرائیل و حکومت خودگردان فلسطینی خوش نیاید، اما بازنده اصلی در این جریان، دولت ایران است. دیدار امیر قطر از نوار غزه، بخشی از سیاست آن کشور برای تضعیف قدرت متحدان جمهوری اسلامی در خاورمیانه، تغییر جهت دادن سیاست منطقه، و در مفهوم گسترده تر، قطع کردن دست و پای سیاست خارجی ایران است.»
اقدام امیر قطر غافلگیر کننده است؛ چون او همواره روابط دوستانه ای با همسایه قدرتمند شمالی اش ایران داشته است. دیوید رابرتس در ادامه می نویسد: «این واقعیت که قطر یکی از اصول بنیادین سیاست خارجی اش را زیر پا گذاشته و با ایران دشمنی می کند، اقدامی غافلگیر کننده و رک و پوست کنده از سوی رهبر قطر است، که آشکارا محدوده های متعارف آنچه را که در خاورمیانه ممکن و یا ناممکن است، زیر پا می گذارد.»
قطر می تواند اختلاف میان گروه حماس و فتح را از میان بردارد: قطر خود را برای ایفای نقش بزرگتری در رهبری دنیای سنی آماده می کند و نفوذش را از محدوده کشورهای حاشیه خلیج فارس فراتر می برد؛ اکنون امیدوار است که بتواند حماس را به راه بیاورد و آن گروه را به آشتی با محمود عباس – رهبر گروه فتح که از پشتیبانی غرب برخوردار است – وادارد؛ و احتمالاً آرمان صلح خاورمیانه را به پیش ببرد. از اتحاد فلسطینیان تا صلح خاورمیانه راه درازی در پیش است، با این حال، وحدت میان گروه های فلسطینی می تواند مذاکرات را برای اسرائیل تسهیل کند، و به این ترتیب، گامی در جهت صلح خاورمیانه باشد.
همین نکته می تواندروشن کند که چرا بعضی از تحلیلگران خاورمیانه بر این باورند که اسرائیل و آمریکا برای انجام این سفر به قطر چراغ سبز نشان داده اند. به نظر می رسد هدف آنها این است که گروه های فلسطینی را از زیر چتر حمایت سوریه و ایران بیرون بکشند، آنها را در مسیر جدیدی قرار دهند و کمک کنند تا «شرکای جدیدی در میان کشور های سنی خاورمیانه» بیابند، از جمله مصر، ترکیه، اردن، و البته قطر. در حالی که سوریه در آتش جنگ داخلی می سوزد و ایران زیر فشار تحریم ها قرار دارد، کشورهای سنیِ با ثبات تر و ثروتمندتر منطقه می توانند متحدان بهتری برای حماس باشند.
از: واشنگتن پست