برای ولاديمير پوتين، نخست وزيری که جنبش دموکراتيک جاری در روسيه خدشه ای جبران ناپذير به برنامه هايش برای شرکت در انتخابات رياست جمهوری آينده، وارد کرده، همين سه ماه باقيمانده تا ماه مارس نيز يک عمر به نظر می رسد. با مشاهده رويدادهای کنونی در مسکو، می توان گفت که جنبش اعتراضی مردم، حکومت ۱۲ ساله او را بطور جدی به چالش گرفته است.
حال و هوای خيابانهای مسکو اين روزها، شباهت زيادی به مسابقه های تلويزيونی دارد.
دميتری مدودف، رييس جمهوری اين کشور، نيز در اين آشفته بازار اعلام کرد، بعد از برگزاری انتخابات رياست جمهوری در ماه مارس، و بعد از تمام شدن همه تشريفات مربوط به انتخابات، او و پوتين دوباره جايشان را با يکديگر، عوض خواهند کرد.
اين مطلب زمانی مطرح شده بود که حدود صدهزار نفر از مردم مسکو در اعتراض به نتيجه انتخابات پارلمانی، به خيابانها ريخته بودند.
برخی می پرسند به سر روسيه چه آمده که افرادی چون آلکسی ولاديميروف، ۱۵۰ کيلومتر راه طی می کنند تا برای شرکت در تظاهرات ۲۴ دسامبر، خود را به مسکو برساند.
اين شهروند روسيه می گويد: ما هيچوقت انتخابات واقعی نداشته ايم. ديگر وقتش رسيده که کشور ما هم به فکر يک دموکراسی واقعی باشد و بخواهد يک انتخابات سالم در آن برگزار شود.
اسلِپووا می گويد: بادکنک سفيد در تظاهرات، نماد تمايل مردم به ايجاد اصلاحات مسالمت آميز در کشور است. ما در کشوری زندگی می کنيم که قرار است، حاکميت با مردم باشد، دولت از مردم تشکيل شده باشد، اعضای آن منتخب و نماينده مردم باشند. اينها همه در قانون اساسی کشور تصريح شده است.
يک جوان ۲۴ ساله، و فارغ التحصيل رشته برنامه ريزی کامپيوتر، که به عنوان نماينده طبقات متوسط جامعه روسيه صحبت می کند، می گويد: در درجه نخست آنچه تغيير کرده اين است که ترس مردم ريخته و فهميده اند که حق آنها است که در حکومت سهيم باشند و اين در واقع دولت است که بايد در خدمت آنها باشد.
بسياری از معترضان احساس می کنند، پوتين با گفتن اين مطلب که معترضان مشتی اجيرشدگانی هستند که با براه انداختن اعتراضات، پول می گيرند، به شدت به آنها توهين کرده است. گراسيموف، يکی از اين افراد می گويد: ما از کاندوليزا رايس و هيلاری کلينتون يا اوباما و امثالهم پول نمی گيريم؛ ما به اختيار خودمان آمده ايم بيرون و می خواهيم در لحظات تاريخی کشورمان شرکت داشته باشيم.
روسيه در قرن بيستم شاهد دو انقلاب بزرگ بود، نخست کمونيسم در آن برقرار شد و سپس خود را از زير بار کمونيسم رها کرد.
اکنون عده ای معتقدند بايد مسير حرکتهای اعتراضی را به طرف کرملين هدايت کرد، اما عده ای ديگر فقط طرفدار اصلاحاتند. تحليلگران تا پيش از تشديد اعتراضات ضددولتی مردم روسيه، از انتخابات رياست جمهوری ۴ ام مارس به عنوان تاجگذاری پوتين صحبت می کردند، اما جريانات راديکال فعلی شايد باعث شود، پوتين به فکر حفظ بقای سياسی خود باشد.