خبرنگاران لس آنجلس تايمز در بيروت و تهران در واکنش تهران به کشتن اسامه بن لادن توسط نيروهای آمريکايی می نويسند اگر مرگ رهبر القاعده يک پيروزی بزرگ برای آمريکا به حساب بيايد، در نتيجه حذف او برای تهران يک شکست محسوب می شود چرا که به رغم اختلافات بين بن لادن با ايران، او منافع تهران را با تحريک احساسات ضد آمريکايی و تشويق کردن پيروانش به کشتن سربازهای آمريکا در منطقه تأمين می کرد. به گفته يک تحليل گر خاورميانه که نخواسته نامش فاش شود، مبارزه با بنيادگرايی و ترويج دمکراسی، در جهت منافع جمهوری اسلامی نيست.
اريک زورن در مقاله ای در شيکاگو تريبون تحت عنوان «اوباما مانند جيمی کارتر ريسک کرد ولی برنده بيرون آمد» می نويسد که مخالفان کارتر شکست عمليات طبس را که برای آزادی گروگان های آمريکايی در تهران طرح ريزی شده بود به حساب بی کفايتی او به عنوان رييس جمهوری گذاشتند. وی اضافه می کند که در آمريکا رسم هميشه اين بوده کسانی که برسر کار هستند -- چه مربی تيم و چه رييس جمهور -- مقصر شکست شناخته می شوند حتی اگر اين شکست به خاطر شرايطی بوده که عمدتأ خارج از کنترل آنان بوده باشد. هم کارتر و هم اوباما آن سوی دنيا شاهد عملياتی بودند که خود دستور داده بودند ولی ديگران طرح آن را ريخته بودند. از آنجا که کارتر مسئول شکست معرفی شد، به همان ترتيب اعتبار اين پيروزی نيز بايد به اوباما تعلق گيرد.
رابرت مالی، دستيار بيل کلينتون، رييس جمهوری پیشین آمریکا، در امور صلح اعراب و اسراييل، طی مقاله ای در واشنگتن پست استدلال می کند حماس که بيش از ده سال است خود را در دمشق مستقر کرده چاره ای ندارد جز اينکه خود را از طريق ائتلاف با دولت خودگردان فلسطين به مصر نزديک کند چرا که رژيم بعث سوريه با سرکوب بی رحمانه مخالفان خود بيشتر اعتبارش را در کشور از دست داده و نفوذش در منطقه کاهش خواهد يافت.