لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ ایران ۱۰:۲۲

سیاستهای تنظیم خانواده در ایران از نگاه صمد اسدپور


دکتر صمد اسدپور
دکتر صمد اسدپور

کارشناسان معتقدند سیاستگذاران ایران نگاهی سیاسی به افزایش جمعیت دارند و ارائه خدمات بهداشتی و امکانات اقتصادی اولویت اصلی مقامات کشور نیست

آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران اخیراً در مورد سیاستهای کنترل جمعیت و شیوه های تنظیم خانواده هشدار داده و گفته است که سیاستهای کنترل جمعیت ایران در ۲۰ سال گذشته غلط بوده و جمعیت ایران باید به ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون نفر برسد. وی گفته بود که سیاست کنترل جمعیت کشور باید از سال ١٣٧١ شمسی تغییر می کرد و بی توجهی به این امر اشتباه بوده است. آقای خامنه ای ادعا کرده است که تداوم نرخ زاد و ولد در ایران به شیوه کنونی سبب خواهد شد که جمعیت جوان ایران در آینده ای نه چندان دور، به جمعیتی سالمند بدل شود.

در پی اظهارات رهبر جمهوری اسلامی تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای حذف لایحه تنظیم خانواده امضا جمع کردند، اقدامی که بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان امور کنترل جمعیت، برای ساختار جمعیتی ایران فاجعه بار ارزیابی می کنند و می گویند که چنین اقدامی برای بخش اقتصادی و بهداشت و درمان کشور، به ویژه در مناطق روستایی و در شهرهای کوچک، پیامدهای جدی‌ِ‌ منفی خواهد داشت.

از دیدگاه بسیاری از ناظران، سیاستگذاری مسئولان جمهوری اسلامی در خصوص افزایش جمعیت، همواره با نگاهی سیاسی انجام شده و ارائه خدمات درمانی، بهداشتی و امکانات اقتصادی و معیشتی مورد نیاز جمعیت رو به رشد ایران،‌ اولویت اصلی مقامات کشور نبوده است.

دکتر صمد اسدپور، از اواخر دهه ٦٠ تا سال ١٣٧٣ شمسی مدیرکل جمعیت و تنظیم خانواده وزارت بهداشت ایران بوده است. . وی هم اکنون مدیر بهداشت شبکه بهداشتی مشورتی سازمان غیرانتفاعی «کهن» در تورنتو است که خدماتی همچون آگاهی رسانی در مورد بهداشت و سلامت، پیشگیری از بیماری و مدیریت بیماری های مزمن، به ویژه به شهروندان ارشد ارایه می کند. وی در گفتگویی با وبسایت صدای آمریکا- که در پی می آید، پیامدهای اظهارات اخیر رهبر ایران را در قبال کنترل جمعیت در آن کشور تشریح می کند:

تحلیل شما درباره اظهارات اخیر آیت الله خامنه ای در مورد سیاستهای کنترل رشد جمعیت در ایران چیست؟

اصولا آیت الله خامنه ای در هیچ زمانی با برنامه های کنترل جمعیت و تنظیم خانواده موافق نبوده اند، ولی بنا به شرایطی از ابراز مخالفت خودداری می کردند. اول اینکه در دهه اول انقلاب بر اثر عدم اجرای برنامه های تنظیم خانواده، نرخ رشد جمعیت ایران به بالاترین رشد در تاریخ ایران و جهان رسید که مشکلات عظیم اقتصادی٬ کمبود فضای آموزشی و کاهش خدمات بهداشت و درمان را به دنبال داشت و آیت الله خمینی این مسئله را به شورای حوزه علمیه قم و رؤسای دانشگاهها سپرد که حاصل آن، این شد که اجرای برنامه های تنظیم خانواده در دستور کار قرار گرفت و آیت الله خامنه ای نمی توانست مخالفت کند. مسئله دوم این بود که در زمان دولتهای آقای هاشمی رفسنجانی و خاتمی برنامه ادامه پیدا کرد و توسعه یافت و آقای خامنه ای نمی خواستند با دولت مخالفت کنند، ولی در زمان آقای احمدی نژاد چون دولت ایشان با برنامه های کنترل جمعیت مخالف بود٬ باعث شد که آیت آلله خامنه ای رسما با اجرای برنامه های تنظیم خانواده مخالفت ورزند. سومین عامل این بود که سیاستهای کنترل جمعیت باید بتوانند هماهنگی لازم بین رشد جمعیت و ابزار و عوامل توسعه اقتصادی٬ فرهنگی و اجتماعی را فراهم کنند که این هماهنگی مسلما وجود ندارد و آقای خامنه ای افزایش جمعیت را نشانه قدرت در ساختار حیاتی برای بنیاد حکومت اسلامی می دانند. در صورتی که فقر گسترده٬ درماندگیهای اجتماعی٬ سوء تغذیه عمومی و رواج مسائل غیر اخلاقی حاصل چنین رشد بی رویه ای است که باعث ویرانی کشور می گردد. چنانکه آن را تا حدودی در دهه اول پس از انقلاب اسلامی تجربه کردیم.

تعریف کلی کنترل رشد جمعیت و تنظیم خانواده در ساختار اجتماعی و اقتصادی هر کشور چیست؟

هماهنگی رشد جمعیت با ابزار و عوامل توسعه اقتصادی٬ اجتماعی و فرهنگی هر کشور و تامین سلامت زنان و نوزادان به طوری که با فاصله گذاری مناسب بین فرزندان بتوان سلامت زنان و کودکان را فراهم کرد و امکان شرکت زنان در فعالیتهای اجتماعی٬ اقتصادی و فرهنگی کشور را میسر ساخت. در مورد اول میزان زمینهای قابل کشت٬ تولیدات کشاورزی و صنعتی٬ دسترسی به خدمات بهداشت و درمان٬ تهیه مسکن و امکانات عمومی و اجتماعی٬ ایجاد شغل و کاهش نرخ بیکاری و جلوگیری از فقر گسترده و سوء تغذیه مطرح است. در مورد دوم، نظر به اینکه بهترین سن برای حاملگی ۲۵ تا ۳۵ سالگی است و فاصله گذاری بین فرزندان از نظر بهداشتی باید بین ۳ تا ۵ سال باشد٬ هر خانواده می تواند حداکثر دارای ۲ تا ۳ فرزند باشد که هم سلامت مادران و فرزندان تامین شود و هم امکان شرکت زنان در کلیه فعالیتهای اجتماعی٬ اقتصادی و سیاسی در همه سطوح سیاست گذاری٬ برنامه ریزی و اجرا فراهم آید.

آیا احتمال دارد اتخاذ چنین سیاستی با حمایت قوای مقننه و مجریه روبرو گردد؟

با شناختی که از وضعیت سیاسی کشور داریم٬ به خوبی روشن است که در تمام مصوبات مجلس شورای اسلامی و اجرای قوانین و مصوبات هیئت دولت٬ نظر رهبری تعیین کننده است. بطوری که مستحضرید خانم دکتر وحید دستجردی، وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی که خود متخصص زنان است٬ قبل از تغییر قانون جمعیت و تنظیم خانواده و مصوبه جدید٬ اعتبارات برنامه های تنظیم خانواده وزارت بهداشت را که شامل تهیه وسایل پیشگیری از بارداری و آموزش در سطح روستاها و حاشیه شهرها و شهرهای بزرگ است٬ به کلی قطع کرده که خود نشان اجرای پیام رهبری است.

در کشورهایی همچون ایران که نرخ تورم و بیکاری نسبت به سطح درآمدها بالاست٬ رشد بی رویه جمعیت چه تاثیری بر کیفیت زندگی مردم به ویژه در زمینه آموزش و ارائه خدمات بهداشت و درمان خواهد داشت؟

برای پاسخ به این سوال بهتر است به سالهای اول انقلاب، زمانی که برنامه های کنترل جمعیت متوقف شده بود، برگردیم. چنانچه می دانید در دهه اول انقلاب رشد جمعیت به ۳ و ۹ دهم درصد، یعنی بالاترین رشد در تاریخ ایران و جهان رسید و جمعیت از ۳۴ میلیون نفر به ۶۰ میلیون نفر افزایش یافت. زمینهای کشاورزی فقط کفاف ۳۰ میلیون نفر جمعیت را برای تغذیه کامل، شامل برنج٬ گندم٬ روغن نباتی٬ شکر و غیره را می داد و برای نیمی دیگر از جمعیت موجود٬ تمام این مایحتاج باید از خارج تامین می شد. همچنین وضعیت مسکن بسیار نامطلوب بود بطوریکه بایستی هرسال ۳۰۰ هزار واحد مسکونی ساخته می شد. در ظرف چند سال اول فقط ۱۲۰ هزار واحد مسکونی ساخته شده بود. نرخ بیکاری افزایش یافت و مدارس آموزش و پرورش به صورت چند شیفته درآمد و با کمبود معلم و بودجه و امکانات روبرو بود و جمعیت دانش آموزی کشور به ۲۳ میلیون رسیده بود که در حال حاضر به ۱۲ میلیون نفر کاهش یافته است.
تاثیر رشد عنان گسیخته جمعیت در کشور٬ فقر٬ درماندگی٬ سوء تغذیه٬ افزایش بیکاری٬ کمبود مسکن و آموزش را به همراه خواهد داشت و کشور به ویرانه ای تبدیل خواهد شد.

ایران، از نظر سطح استانداردهای بین المللی و جهانی کیفیت زندگی و ارتباط آن با رشد جمعیت در چه جایگاهی قرار دارد؟

اجرای برنامه های تنظیم خانواده و کنترل جمعیت از سال ۱۹۹۰ که با تشکیل اداره کل جمعیت و تنظیم خانواده آغاز شد که توانست با گسترش آموزش و تامین وسایل پیشگیری از بارداری بصورت رایگان در سراسر کشور٬ رشد جمعیت را کاهش دهد.
رشد فعلی جمعیت ایران هنوز از متوسط نرخ رشد جهانی که ۱.۱ درصد و کشورهای آسیایی که ۱ درصد است بیشتر است و هر سال یک میلیون نفر به جمعیت ایران اضافه می شود.

با همین رشد فعلی جمعیت آینده کشور ایران را از نظر جمعیت در چه وضعی می بینید؟

ساختار جمعیت کشور ایران با توجه به افزایش بی رویه جمعیت در سالهای اول انقلاب٬ از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. به عنوان مثال متولدین آن سالها که تعداد آنها هم بسیار زیاد بود٬ اکنون به سن جوانی ۲۰ تا ۳۰ سالگی رسیده اند که درصد بالایی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و در دو دهه آینده این جمعیت به سن سالمندی می رسد و بسیاری از بیماریهای دوران سالمندی مانند دیابت٬ بیماریهای قلبی و غیره را با خود حمل می کنند و هنوز در وزارت بهداشت برای آن تمهیداتی فراهم و پیش بینی نشده است.

اگر سیل جمعیت جوان کشور، رفتار باروری والدین خود را تکرار کنند، به یک افزایش جمعیت نسبی خواهیم رسید که مزید بر جمعیت سالمندان خواهد بود و اگر برنامه های کنترل جمعیت و تنظیم خانواده متوقف شود که متاسفانه متوقف شده است٬ عواقب آن برای کشور بسیار زیانبار خواهد بود.
XS
SM
MD
LG