لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳ ایران ۰۳:۳۵

نیاز غرب به نفت و گاز ایران


یکی از کارگران مشغول در پروژه خط لوله انتقال گاز و لوگوی شرکت روسی گسپروم - ۱٥ آوریل ۲۰۱۴
یکی از کارگران مشغول در پروژه خط لوله انتقال گاز و لوگوی شرکت روسی گسپروم - ۱٥ آوریل ۲۰۱۴
پال پیلار در مقاله ای تحت عنوان «نیاز به نفت و گاز ایران» که در تعدادی از نشریات آمریکا از جمله National Interest and Foreign Policy منتشر شد می نویسد هر تحریمی علیه روسیه، با هدف آسیب وارد کردن به اقتصاد آن کشور، در واکنش به اقداماتش در اوکراین، به تحریم کنندکان نیز آسیب می رساند.

آنچه بی درنگ به ذهن می آید تحریم انرژی روسیه است، که تقریبأ دو سوم درآمد صادراتی این کشور و حدود یک سوم کل در آمد ملی این کشور را شامل می شود. در عین حال کشورهای اتحادیه اروپا برای تأمین حدود یک سوم انرژی مورد نیاز خود، به روسیه وابسته هستند.

در هر بحثی درباره تأمین انرژی اروپا، ایران به عنوان یک بازیگر عمده مطرح می شود. ایران چهارمین دارنده بزرگ ذخایر نفتی و دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی در جهان است.

درست است که غرب ایران را تحت تحریم قرار داده و بازار جهانی دسترسی کاملی به نفت و گاز ایران ندارد، اما دولت ایران می خواهد تولید نفت و گازش را افزایش دهد و روانه بازار جهانی کند.

باید بپذیریم که پیدا کردن جایگزین برای تامین انرژی مورد نیاز اروپا همیشه به آسانی و به سرعت امکان پذیر نیست، زیرا به شبکه های توزیع انرژی و ظرفیت پالایشگاه ها بستگی دارد. منابع انرژی ایران یکی از راه حل های میان مدت است. استفاده ازخط لوله گاز به ترکیه می تواند گام نخست برای توزیع بیشتر انرژی ایران در بازارهای اروپا باشد.

چنین اقدامی به همراه صادرات گاز طبیعی مایع می تواند روش های بدیل تأمین انرژی مورد نیاز اروپا را بیشتر کند و ریسک اعمال تحریم - یا تهدید به اعمال تحریم - علیه روسیه را کاهش دهد. افزایش صادرات نفت ایران می تواند به کاهش در آمد انرژی روسیه منجر شود، حتی اگر روسیه تحریم نشود.

سیاست اعمال تحریم علیه ایران - با ساز و کاری که نتیجه نهایی آن کاملا مشخص نیست - مدتهاست که بدون توجه کافی به تأثیر آن بر منافع خود کشورهای غربی ادامه دارد، و این می تواند در مورد تحریم روسیه هم تکرار شود.

حالا در مواجهه با روسیه، در پی بروز بحران در اوکراین، تهدید مشابهی علیه منافع غرب را باید در نظر گرفت و آن این که: ادامه تحریم ها علیه ایران دست و بال غرب را برای اعمال فشار به ولادیمیر پوتین می بندد.

با توجه به ارتباط تنگاتنگ موضوعات مختلفی که ایران و روسیه در آن دخیل هستند، این نگرانی و بیم وجود دارد که هر گونه اقدام برای تضعیف روسیه و خودداری از کاستن از تحریم ها علیه ایران، مثلا چه تاثیری بر قدرت چانه زنی غرب در گفتگوهای مربوط به برنامه هسته ای ایران خواهد گذاشت.

غرب در واقع باید نگران پیامدی متضاد در این زمینه باشد؛ بدین معنا که روسیه ممکن است برای حفظ درآمدهای صادراتی و نیز نفوذش در بازار انرژی، در مذاکرات هسته ای ایران با گروه ۵+۱ کارشکنی کند تا تحریم ها علیه ایران ادامه یابند. در نتیجه ایران از حضور کامل در بازار جهانی نفت و گاز باز ماند.

خوشبختانه، تاکنون روسیه علائمی مبنی بر این که چنین قصدی دارد از خود نشان نداده، و در واقع به نظر می رسد که، در جهت منافع بزرگتری، به همکاری اش با غرب برای رسیدن به توافقی جامع در مورد برنامه هسته ای ایران ادامه دهد.

آمریکا و متحدان غربی آن دلایل کافی و خوبی دارند که خواهان موفقیت مذاکرات باشند، به ویژه آن که چنین توافقی می تواند این اطمینان را بوجود آورد که برنامه هسته ای ایران در چارچوب اهداف صلح آمیز باقی بماند.

بن بست بوجود آمده در رویارویی غرب با روسیه بر سر بحران اوکراین، اکنون دلیل موجه دیگری است تا غرب با ایران به توافق برسد. به پیش بردن همزمان دو جنگ اقتصادی علیه دو حریف متفاوت دشوار است.

آمریکا باید از توماس جفرسون، سومین رئیس جمهوری آن کشور، این درس را گرفته باشد که تحریم های همزمان سال ۱۸۰۷ علیه انگلستان و فرانسه با هدف آن که آن دو قدرت اروپائی، آمریکای جوان را به حال خود بگذارند، یک شکست تمام عیاربود که صدمات عمده ای بر اقتصاد آمریکا وارد کرد، و جفرسون به هدفش نرسید.
XS
SM
MD
LG