به گفته دیوید وُرمسِر، رئیس پروژه یهودستیزی جهانی و روابط ایالات متحده و اسرائیل در مرکز سیاستگذاری امنیتی در واشنگتن، از بین بردن سلیمانی، توافق صلح میان اسرائیل و امارات متحده عربی، دشواریهای گریبانگیر حزبالله، و به تنگ آمدن مردم ایران از دست رژیم، موانعی جدی برای طبقه خواص جمهوری اسلامی محسوب میشوند؛ خواصی که اکنون، آینده خودشان نیز در خطر است.
دیوید وُرمسِر در گفتوگویی با بخش فارسی صدای آمریکا گفت: «در نهایت، دو عامل میتواند برای رژیم ایران مرگبار باشد: یکی این که مردم ایران از رژیمشان به تنگ بیایند - و ما نشانههایی در دست داریم که مشخص میکند همین حالا هم چنین وضعیتی به وجود آمده است - و عامل دوم این است که طبقه خواص ایران اعتمادشان به [امکان] غلبه بر این وضعیت و یا بقا و نجات یافتن از آن را از دست بدهند.»
به گفته آقای وُرمسِر «حکومت ایران هرگز نتوانسته است بر زیانی که در نتیجه کشتن سلیمانی متحمل شد، فائق آید» و ایرانیها اکنون دیگر قادر نیستند هیچ ترفندی را برای برتری یافتن بر اسرائیل در سوریه و لبنان به کار بندند. او گفت: «کاملاً مشخص است که حالا هر حرکتی که آنها [ایرانیها] میکنند، اسرائیلیها یک گام جلوتر هستند.»
آقای وُرمسِر میگوید که توافق صلح اسرائیل و امارات متحده عربی «پیامدهای بلندمدتی» نیز برای ایران خواهد داشت. او تاکید کرد که «اقتصاد اسرائیل اکنون به روی همه کشورهای دیگر در آسیا و [فراتر از آن] باز شده است و آنها با سهولت بیشتری با اسرائیل تجارت میکنند.»
دیوید وُرمسِر گفت: «این موضوع اقتصاد اسرائیل را تقویت میکند، ثروت اسرائیل را افزایش میدهد، و توانایی اسرائیل برای دفاع از خود را بیشتر میکند. آنها در مسیر درستی حرکت میکنند. [اما در مورد رژیم ایران] اینگونه نیست.»
آقای وُرمسِر در پاسخ به این پرسش که چرا آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، هنگامی که به توافق صلح اسرائیل و امارات متحده عربی واکنش نشان میداد بسیار عصبی و تقریباً آشفته بود، گفت: «ایرانیها آن [توافق] را یک توافق ضدایران تلقی میکنند. آنها میبینند که دشمنان و مخالفانشان با یکدیگر هماهنگ میشوند. آنها شاهد حضور ایالات متحده هستند، و [میبینند که] ایالات متحده دارد کارها را به نتیجه میرساند و همپیمانانش را به هم نزدیک میکند.»
او گفت که این موضوع برای [رژیم] ایران «به ویژه با توجه به مشکلات شدید مالی در ایران و دشواریهای شدیدی که فراروی برخی از همپیمانان آن - مانند حزبالله در لبنان - قرار دارد، چشماندازی ترسناک است.»
آقای وُرمسِر تاکید کرد: «به نظر من این، رژیم ایران را به وحشت انداخته است.»
متن کامل مصاحبه بخش فارسی صدای آمریکا با دیوید وُرمسِر، رئیس پروژه یهودستیزی جهانی و روابط ایالات متحده و اسرائیل در مرکز سیاستگذاری امنیتی در واشنگتن، درباره توافق صلح تاریخی اسرائیل و امارات متحده عربی. دکتر وُرمسِر با ۳۵ سال تجربه در زمینه سیاست خارجی در شورای امنیت ملی کاخ سفید، وزارت خارجه، و وزارت دفاع، به عنوان مشاور امور خاورمیانه دیک چینی، معاون رئیسجمهوری اسبق آمریکا (۲۰۰۳-۲۰۰۷)، و مشاور ارشد جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق ایالات متحده (۲۰۱۸-۲۰۱۹)، خدمت کرده است.
آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، هنگامی که به توافق صلح اسرائیل و امارات متحده عربی واکنش نشان میداد بسیار عصبی و تقریباً آشفته بود. چرا؟
خوب، من فکر میکنم که این موضوع چند دلیل دارد. نخست این که ایران در لبنان و سپس در یمن علیه عربستان سعودی پیشرفتهایی داشته است. ایرانیها در جبهههای متعددی تلاش کردهاند که حضور عمدهتری داشته باشند و یک متحد شدن واقعی نیروها [نیروهای مخالف آنها] در منطقه وجود نداشته است. چالش کار در این است که هر کس در جهان خودش فعالیت میکند و از لحاظ راهبردی [با دیگران] هماهنگ نیست. و من فکر میکنم که او [خامنهای] این توافق اسرائیل و امارات متحده عربی را به عنوان یک تلاش واقعی برای هماهنگ شدن تلقی میکند. از همه مهمتر این که این توافق با میانجیگری ایالات متحده حاصل شد. و مشخص است که تا حدی - من نمیگویم کاملا، بلکه میگویم تا حدی - ایران دلیل دستیابی به این توافق بود. بنا بر این، ایرانیها آن [توافق] را به عنوان یک توافق ضدایرانی تلقی میکنند. آنها میبینند که دشمنان و مخالفانشان با یکدیگر هماهنگ میشوند. آنها شاهد حضور ایالات متحده هستند، و ایالات متحده دارد کارها را به نتیجه میرساند و همپیمانانش را به هم نزدیک میکند. این، به ویژه با توجه به بحران مشکلات مالی در ایران و دشواریهای شدیدی که فراروی برخی از همپیمانان آن - مانند حزبالله در لبنان - قرار دارد، چشماندازی ترسناک است. و به نظر من این، رژیم ایران را به وحشت میاندازد. [شرایط برای آنها] در مسیر خوبی پیش نمیرود.
آیا این درست است که بگوییم کارزار فشار حداکثری علیه ایران موثر بوده و به تسهیل توافق صلح اسرائیل و امارات متحده عربی کمک کرده است؟
بله، من فکر میکنم که این [کارزار] مؤثر بوده است. البته من فکر نمیکنم به آن نتایجی که برای رسیدن به هدف نهایی لازم است، رسیده باشد. اما آشکارا نتیجهبخش بوده است. من مطمئن نیستم که فشار حداکثری منجر به این توافق امارات متحده عربی با اسرائیل شده باشد. به نظر من، این [توافق] بخشی از نتایج تلاشهای فشار حداکثری است. این تلاشی بسیار نیرومند توسط ایالات متحده است تا ایران را منزوی کند و به آنها نشان دهد که دشمنانشان، روند هماهنگ شدن با یکدیگر را آغاز کردهاند.
آیا از بین بردن سلیمانی در ماه ژانویه و اکنون توافق صلح اسرائیل و امارات متحده عربی در ماه اوت میتواند ضربه مرگباری به جاهطلبیهای منطقهای ایران باشد؟
بله، من فکر میکنم که حکومت ایران هرگز نتوانسته است بر زیانی که در نتیجه کشتن سلیمانی متحمل شد، فائق آید. به نظر من، ما شاهد ناتوانی آنها در اتخاذ آرایش تهاجمی و عدم موفقیتشان در استفاده از ترفندهایی برای برتری یافتن بر اسرائیل در سوریه و لبنان هستیم. این، نشاندهنده این حقیقت است که آنها دیگر نمیتوانند ایدههای تازهای را که اسرائیلیها [راه مقابله با آنها را] پیدا نکرده باشند، طراحی کنند. کاملا روشن است که حزبالله کلافه شده است و روشن است که آنها سخت در تلاش هستند تا راهی برای ضربه زدن به اسرائیل پیدا کنند. اما این موضوع نیز روشن است که حالا هر حرکتی که آنها میکنند، اسرائیلیها یک گام از آنها جلوتر هستند. بنا بر این، مشخص است که کشتن سلیمانی ضربهای جدی به رژیم ایران بوده است. به نظر من، وقتی شما به توافق [اسرائیل و] امارات و کارایی آن توجه کنید [میبینید که] پیامدهای بلندمدتی نیز وجود دارد. این حقیقت که اقتصاد اسرائیل اکنون به روی همه آن کشورهای دیگر در آسیا و غیره باز شده است و آنها راحتتر با اسرائیل تجارت میکنند، اقتصاد، ثروت، و توانایی اسرائیل برای دفاع از خود را تقویت میکند. آنها در مسیر درستی حرکت میکنند، اما در مورد رژیم ایران اینگونه نیست. و در نهایت، دو عامل میتواند برای رژیم ایران مرگبار باشد: یکی این که مردم ایران از رژیمشان به تنگ بیایند - و ما نشانههایی داریم که مشخص میکند همین حالا هم چنین وضعیتی به وجود آمده است - و عامل دوم این است که طبقه خواص ایران اعتمادشان به پیروزی در این وضعیت و یا بقا و نجات یافتن از آن را از دست بدهند. من فکر میکنم که در حال حاضر تمام امید آنها به نخی بند است و آن [نخ] این است که جو بایدن، معاون رئیسجمهوری [پیشین]، رئیسجمهوری آینده شود. این امید به دو دلیل، بسیار پرسشبرانگیز است. نخست آن که، معلوم نیست که بایدن انتخاب شود. و دوم آن که، معلوم نیست که [اگر هم انتخاب شود]، رئیسجمهوری بایدن در زمینه اعمال فشار بر ایران در درازمدت بسیار متفاوت با آن چه که دولت ایالات متحده در حال حاضر انجام میدهد، عمل کند. بنا بر این، به نظر من [این ضربات هنوز] مرگبار نبوده است. [رژیم] منتظر بروز تحولاتی در وضعیت طی دو، سه ماه آینده است. اما من مطمئن نیستم که رژیم ایران پس از نوامبر، حتی در صورت پیروزی بایدن، گزینههای زیادی داشته باشد. [البته] به آنها کمک خواهد کرد [و] برای مدتی به مثابه تزریق کمی اعتماد به نفس برای آنها عمل میکند. اما من فکر میکنم که آنها در نهایت درک خواهند کرد که آن [رویداد] نیز شرایط را به شکل بنیادین و چشمگیر تغییر نمیدهد.
شما در یکی از مقالههای اخیرتان گفتید که ایرانیها شاهد «یک خط تولید فجایع»، که توسط رژیم ایجاد شده است، هستند. به نظر شما ایرانیها در ماههای آینده به آن چه میبینند، چه واکنشی نشان خواهند داد؟
خوب، من فکر میکنم که آنها از رژیم به تنگ آمدهاند. اما ایرانیها بسیار نگران یک موضوع هستند و آن، موضوع توافق هستهای و اروپاییها و دولت آمریکا است. دولت آمریکا، حتی در دوران ریاست جمهوری پرزیدنت ترامپ نیز درباره یک توافق سختگیرانهتر صحبت میکند. مردم ایران نمیخواهند در روند مذاکرات بر سر تسلیحات هستهای مانند مهرههای پیاده [بازی شطرنج] باشند. اگر ما میخواهیم آنها را تشویق کنیم که بر اساس بیزاریشان از حکومت - که مشخصاً وجود دارد – عمل کنند، اگر آنها بخواهند احساس کنند که در کارشان از حمایت برخوردار هستند، در آن صورت آنها باید بدانند که در نهایت به خاطر یک معامله تسلیم نخواهند شد [بر سر آنها معامله نخواهد شد.] هدف این است. هدف، آنها و آزادی آنها از چنگ این رژیم است و نه [استفاده از آنها] به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدفی دیگر، که در نهایت آنها بار دیگر مجبور شوند بهایش را بپردازند. بنا بر این، من فکر میکنم که عنصر کلیدی و مهم در سیاست [آمریکا] در قبال ایران طی چند ماه آینده باید بر متقاعد کردن مردم ایران نسبت به این موضوع که [این مسئله] درباره آنها و آینده آنها است، متمرکز باشد. مسئله، برنامه هستهای نیست. مسئله، دفاع از اسرائیل نیست. مسئله، حفظ آنها به عنوان یک کشور غیرهستهای نیست. [بلکه] مسئله، برپایی دولتی در ایران است که برای همه همسایگان آن کشور چنین مشکل بزرگی محسوب نشود.
نسخه تلویزیونی این گفتگو
نسخه کامل این گفتگو