جیسن برادسکی، رئیس سیاستگذاری اتحاد علیه ایران هستهای، در آستانه نخستین سالگرد حمله پهپادی آمریکا در روز ۳ ژانویه ۲۰۲۰ که به کشته شدن قاسم سلیمانی منجر شد با کاترین آن، از بخش فارسی صدای آمریکا، گفتوگو کرده است. وی میگوید که مرگ قاسم سلیمانی مانع از محقق شدن پروژه ایران برای سلطه منطقهای شده است و تأکید میکند که اسماعیل قاآنی قادر به اداره کردن نیروهای نیابتی ایران در منطقه نیست.
کاترین آن: دلایل تصمیم پرزیدنت ترامپ برای صدور دستور حمله به سرلشکر سلیمانی در روز ۳ ژانویه ۲۰۲۰ چه بود؟
جیسن برادسکی: چند دلیل داشت. یکی تقویت قدرت بازدارندگی آمریکا در منطقه پس از چندین اقدام تحریکآمیز ایران بود. این حمله همچنین حاوی این پیام برای رژیم ایران بود که آمریکا آماده است برای دفاع از نیروها و منافعش در منطقه از زور استفاده کند. این حمله در دستیابی به هدف خود موفق بود؛ چرا که رژیم را نگران کرد و موجب شد در محاسباتشان در منطقه برای آینده تجدیدنظر کنند.
کاترین آن: پیامدهای حمله آمریکا به سرلشکر سلیمانی برای آن چه که سازمان شما، «اتحاد علیه ایران هستهای»، آن را «پروژه ایران برای سلطه منطقهای» توصیف کرده است، چه بود؟
جیسن برادسکی: بله، به نظر من مانع از اجرای آن پروژه شد. رژیم اگرچه همچنان شبکه و دستور کار سلیمانی را حفظ کرده، اما مدیریت این گروههای شبه نظامی و نیابتی و شرکای آنها در سراسر منطقه برای تهران دشوارتر شده است. ما این را به وضوح در عراق دیدهایم. اسماعیل قاآنی، جانشین سلیمانی، در مدیریت شکافهای به وجود آمده میان نیروهای نیابتی ایران در شبکه شرکای آنها در عراق، از هر لحاظ با دشواری روبهرو بوده است. شدت این موضوع در نتیجه مرگ سلیمانی بیشتر هم شده است؛ زیرا برخلاف قاآنی امروز، سلیمانی از جذبه و توانایی منحصربهفردی برای مدیریت، مداخله، و تأثیرگذاری بر این نیروهای نیابتی و شرکای میدانی ایران برخوردار بود. بنا بر این، ما شاهد پدیدار شدن شکافها و اختلافات در این شبکه گسترده هستیم.
کاترین آن: جیسن، بگذارید به پرسش نخست برگردم تا شما بیشتر توضیح دهید. دلایل تصمیم پرزیدنت ترامپ برای صدور دستور حمله به سرلشکر سلیمانی در روز ۳ ژانویه ۲۰۲۰ چه بود؟
جیسن برادسکی: هدف از آن حمله برقراری دوباره قدرت بازدارندگی آمریکا در منطقه پس از اقدامات تحریکآمیز مکرر ایران بود. برای نمونه میتوان به حمله به زیرساختهای نفتی سعودی اشاره کرد که با واکنش نظامی آمریکا همراه نشد و همین امر، رژیم را جسورتر کرد. پس از آن، ما شاهد یورش غیرقابل قبول به سفارت آمریکا در بغداد بودیم؛ یورشی که چند روز قبل از حمله به سلیمانی روی داد. سلیمانی در کشته شدن صدها سرباز آمریکایی در عراق دست داشت و بیشتر آمریکاییها باید این واقعیت را به یاد داشته باشند. او مسئول خونریزیهای فراوان در منطقه بود و به همین دلیل، بسیاری از مردم خاورمیانه اکنون خیالشان راحت شده است که او دیگر اینجا نیست تا به تروریسم دامن بزند و در کار دولتهای منطقه دخالت کند.
در یک گزارش تحلیلی ۳۲ صفحهای تازه درباره زندگی و مرگ سرلشکر سلیمانی که در دسامبر سال ۲۰۲۰ توسط سازمان «اتحاد علیه ایران هستهای» منتشر شده، آمده است: «حضور سرلشکر قاسم سلیمانی در خارج از ایران بیش از هر چیز به عنوان یک نیروی بیثباتکننده در خاورمیانه احساس میشد. دلیل این مسئله تلاشهای او برای تقویت نفوذ نظامی و دیپلماتیک ایران از طریق یک راهبرد ترکیبی بود؛ راهبردی متشکل از پشتیبانی از جنگهای شبه نظامیان و تروریسم که با تلاشها برای کسب نفوذ سیاسی همراه بود.»
این گزارش میگوید: «روابط شخصی نزدیک سلیمانی با رهبر [خامنهای]، که پیشینه آن به دوران جنگ ایران و عراق باز میگردد، دلیل اصلی قدرت فرمانده نیروی قدس بود. سلیمانی از نظر عقیدتی با آیتالله خامنهای و دیگر محافظهکاران - که بخش عمده طبقه خواص نظامی و روحانی ایران و همچنین خواص سیاسی غیرمنتخب را تشکیل میدهند - نزدیک بود.»
بر اساس این گزارش «رویکرد شدید سلیمانی برای تقویت نفوذ ایران در عراق در نهایت زنجیرهای از حوادث را رقم زد؛ حوادثی که سرانجام سبب شد دولت ترامپ تصمیم بگیرد تا او را در روز 3 ژانویه 2020 بیرون از فرودگاه بین المللی بغداد با استفاده از پهپاد هدف قرار دهد.»
این گزارش یادآور شده است که در روز ۲۷ دسامبر ۲۰۱۹، بیش از ۳۰ فروند موشک به سوی یک پایگاه نظامی عراق در نزدیکی کرکوک شلیک شد و این حمله به کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی و زخمی شدن چهار سرباز آمریکایی و همچنین دو نفر از نیروهای امنیتی عراق انجامید. ایالات متحده کتائب حزب الله را به دست داشتن در آن حمله متهم کرد. در روز ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ نیز اعضا و هواداران کتائب حزب الله تلاش کردند که به سفارت آمریکا در بغداد یورش ببرند.
در گزارش «اتحاد علیه ایران هستهای» آمده است: «حمله موشکی کتائب حزب الله که منجر به کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی شد، و متعاقب آن حمله به سفارت [آمریکا در بغداد]، یک محاسبه اشتباه مرگبار توسط سلیمانی بود. او به تدریج این گونه اقدامات را افزایش داده بود و تا آن زمان با واکنش متقابل چشمگیری از سوی آمریکا روبهرو نشده بود. اما در نخستین ساعات بامداد ۳ ژانویه، پرزیدنت ترامپ مجوز اجرای یک حمله پهپادی را صادر کرد؛ حملهای که کاروان خودروهای حامل سلیمانی را اندکی پس از ورود او به بغداد، هدف قرار داد.»
وزارت دفاع ایالات متحده درست پس از حمله به سلیمانی، با انتشار بیانیهای تایید کرد که «نیروهای نظامی ایالات متحده با کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران - سازمانی که توسط ایالات متحده به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی تعیین شده است - به فرمان رئیس جمهوری، یک اقدام قاطع پدافندی را برای محافظت از پرسنل ایالات متحده انجام دادند.»
در آن بیانیه آمده بود: «سرلشکر سلیمانی به طور فعال مشغول طرحریزی برای حمله به دیپلماتها و نیروهای نظامی آمریکا در عراق و سراسر منطقه بود. او و نیروی قدس، مسئول کشته شدن صدها تن از نظامیان آمریکایی و ائتلاف، و زخمی شدن هزاران تن دیگر بودهاند. او طی چند ماه گذشته حملاتی را به پایگاههای نیروهای ائتلاف در عراق - از جمله حمله مورخه ۲۷ دسامبر - سازماندهی کرد که این حملات به کشته و زخمی شدن نیروهای آمریکایی و عراقی انجامید. سرلشکر سلیمانی همچنین حمله به سفارت آمریکا در بغداد را، که این هفته روی داد، تایید کرده بود.»
وزارت دفاع ایالات متحده افزود: «هدف از این حمله، جلوگیری از حملات آینده ایران بود. ما همچنان هرگونه اقدام لازم را برای محافظت از شهروندان و منافعمان در هر کجای جهان که باشند انجام خواهیم داد.»