«در صورتی که ولی فقیه شرایط رهبری را از دست بدهد، حتا اگر کسی رهبری را عزل نکند، خود به خود منعزل و یا برکنار میشود.» این جمله، تکرار گفتههای آیت الله خمینی است که به تازگی از زبان آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران نقل میشود. ولی آیا مفهوم «منعزل بودن رهبری» در شرایط عینی قابل تحقق است؟
علی شکوهی تحلیلگر سیاسی در مقالهای با عنوان «منعزل بودن رهبری یعنی چه؟» بر این باور است که در شرایط عینی این امر محقق نخواهد شد مگر این که امکان عزل رهبری در قانون پیش بینی شده باشد و نهادی نیز برای نظارت بر شرایط رهبری تعیین شود و آن نهاد نظارت کننده هم بدون دخالت مستقیم و غیرمستقیم دستگاه رهبری کار نظارتی خود را انجام دهد و در عمل با از دست رفتن شرایط رهبری، اقدام به عزل رهبری کند، والا منعزل بودن رهبری، مفهومی ذهنی است که مصداق خارجی پیدا نخواهد کرد.»
ولی آیا نهاد نظارتی مجلس خبرگان رهبری، از استقلال لازم برای ورود به حیطه رهبری برخوردار است؟ آیا اساسا این وظیفه را برای خود قائل است که عملکرد رهبری را مورد سنجش قرار دهد و در صورتی که منعزل بودن رهبری و از دست رفتن شرایط رهبری را مشاهده کنند سکوت نکند؟ و آیا رهبری در دوران حاکمیت خود، سازوکاری فراهم نیاورده که احیانا استقلال نهاد نظارتی مجلس خبرگان رهبری خدشه دار شود؟
مطرح شدن بحث منعزل بودن رهبری توسط شخص آیت الله خامنهای، آیا بدین معناست که همچنان او شرایط ولایت فقیه را داراست؟ و یا بدین معناست که مجلس خبرگان رهبری در صورتی که منعزل بودن وی را تشخیص می داده می توانسته او را برکنار کند؟
حال در صورتی که منعزل بودن رهبری را مردم جامعه تشخیص دهند چه سرنوشتی خواهند داشت؟ آیا در دستگاه جمهوری اسلامی ایران، مردم از حق ابراز نظر در خصوص منعزل بودن رهبری برخوردارند؟ آیا بر اساس قانون اساسی ایران و در نظر گرفتن احکام شرعی و دینی، مردم و شهروندان عادی میتوانند شرایط ولی فقیه و رهبر حکومت خود را مورد بررسی و سنجش قرار دهند؟ و آیا عرصهای برای ابراز نظر مردم وجود دارد؟
حسن شریعتمداری کارشناس سیاسی در گفتگو با صدای آمریکا عنوان کرده که در قانون اساسی جمهوری اسلامی هیچ راهی برای عزل رهبری از مقام خود، توسط مردم پیش بینی نشده و آیت الله خامنه ای با ذکر این سخنان، اشاره دارد به سخنان مغشوش و خدعه آمیزی که فقهای وابسته به حکومت از ابتدای انقلاب عنوان می کردند دایر بر اینکه اگر ولی فقیه از عدالت خارج شود خود به خود منعزل است و آنان بر این نظر بودند که نزد خدواند متعال، حاکمی که عادل نباشد عزل می شود. فرزند آیت الله کاظم شریعتمداری تصریح کرده که خداوند اصولا اگر مقام خودساخته ای مثل ولی فقیه را به رسمیت بشناسد که نمی شناسد و در صدد عزل او باشد، مسئله بر سر این است که مردم چگونه از این اراده خداوند اطلاع حاصل کنند و اگر ولی فقیه نخواست از این مقام پایین بیاید چکار کنند؟ حسن شریعتمداری می افزاید: «هیچ راهی برای این پیش بینی نشده و آیت الله خامنه ای همان حرف هایی را که هیچ معنای واقعی ندارد می زند. بنابراین عملا راه عزل ولی فقیه در جمهوری اسلامی مسدود است و این حکومت، خودش راه را بر این هموار کرده که ولی فقیه، با اعتراضات مردمی از بین رفته و یا عزل شود.»
علی شکوهی تحلیلگر سیاسی در مقاله خود گزینه کناره گیری داوطلبانه رهبری را با علم به از دست رفتن صلاحیتها و شرایط رهبری مورد بررسی قرار داده و عنوان کرده که این موضوع هم کاملا ذهنی است و رهبری که صلاحیت اداره کشور را ندارد و مثلا به دلیل حب جاه و قدرت طلبی باید منعزل تلقی شود قطعا آنقدر تقوا ندارد که بتواند جام شیرین قدرت را بر زمین گذاشته و داوطلبانه قدرت را به دیگری واگذار کند.