روزنامه معتبر آمريکائی نیویورک، که هفته پیش گزارش نیکلاس کریستف خبرنگار و نویسنده ستون عقاید این روزنامه از سفرش به ایران را، زیر عنوان «سلامی گرم از ایران»، در اقدامی کم سابقه با ترجمه فارسی نیز منتشر کرد، این هفته طبق وعده ای که داده بود، بخش دیگری از سفرنامه این نویسنده برنده دو جایزه روزنامه نگاری پولیتزر را زیر عنوان «تنگدستی و تقلا در ایران» منتشر ساخته است.
تاثیر تحریم ها بر زندگی در ایران نخستین موضوعی است که آقای کریستف، امروز، یکشنبه، در این بخش از سفرنامه خود مطرح می کند و نتیجه گیری هایش را شرح می دهد:
«بدون پرده پوشی باید گفت که تحریم ها اهداف تعیین شده خود، یعنی فشار شدید اقتصادی بر ایرانیان و ایجاد نارضایتی را برآورده کرده اند».
«تحریم های غرب از یک سوی دیگر نیز موفق بوده اند. بیشتر ملامت از بابت فشار اقتصادی، متوجه رهبران خود ایران است و به نظر میرسد که نارضایتی در کل سیستم سیاسی در حال افزایش است».
«اما با پوزش از تمام ایرانیان بینظیری که من را غرق مهمان نوازی خودشان کردند، من با تحریم ها موافقم. چرا که راه دیگری برای زیر فشار قراردادن رژیم بر سر مسئله هسته ای، یا تلنگری بر قدرت آنها نمیبینم. نتیجه گیری من این است که تحریم ها دارند به خوبی کار میکنند».
آقای کریستف دومین بخش از سفرنامه اش را با پاسخ تاجری به پایان می رساند که در کنار دریای خزر با او گفتگو کرده است : «[تحمل] مردمی که نان در سفره میگذارند و این فشار را تحمل می کنند حدی دارد. دیر یا زود این حد به پایان میرسد و همه چیز تغییر خواهد کرد.»
تاثیر تحریم ها بر زندگی در ایران نخستین موضوعی است که آقای کریستف، امروز، یکشنبه، در این بخش از سفرنامه خود مطرح می کند و نتیجه گیری هایش را شرح می دهد:
«بدون پرده پوشی باید گفت که تحریم ها اهداف تعیین شده خود، یعنی فشار شدید اقتصادی بر ایرانیان و ایجاد نارضایتی را برآورده کرده اند».
«تحریم های غرب از یک سوی دیگر نیز موفق بوده اند. بیشتر ملامت از بابت فشار اقتصادی، متوجه رهبران خود ایران است و به نظر میرسد که نارضایتی در کل سیستم سیاسی در حال افزایش است».
«اما با پوزش از تمام ایرانیان بینظیری که من را غرق مهمان نوازی خودشان کردند، من با تحریم ها موافقم. چرا که راه دیگری برای زیر فشار قراردادن رژیم بر سر مسئله هسته ای، یا تلنگری بر قدرت آنها نمیبینم. نتیجه گیری من این است که تحریم ها دارند به خوبی کار میکنند».
آقای کریستف دومین بخش از سفرنامه اش را با پاسخ تاجری به پایان می رساند که در کنار دریای خزر با او گفتگو کرده است : «[تحمل] مردمی که نان در سفره میگذارند و این فشار را تحمل می کنند حدی دارد. دیر یا زود این حد به پایان میرسد و همه چیز تغییر خواهد کرد.»