لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۱۹:۱۴

موسوی: از دست دادن مشروعیت، عامل اصلی فروپاشی سلطنت


میرحسین موسوی، در گفت و گو با وبسایت «کلمه» که در آستانه ۲۲ بهمن مصادف با سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شد، «از دست دادن مشروعیت» را عامل اصلی فروپاشی حکومت شاهنشاهی و مقاومت مردم را میراث انقلاب اسلامی می داند و می گوید: «عدم سازگاری مردم با دروغ، تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد».

آقای موسوی می گوید: «رژیم (پهلوی) مشروعیت خود را به طور کامل از دست داده بود. البته کشتارهای خیابانی در تسریع این روند نقش عظیم داشت؛ مخصوصا کشتار هفده شهریور تعیین کننده بود». میرحسین موسوی می گوید: «می توان به قطع و یقین گفت که اگر پهلوی ها به میراث مشروطیت خیانت نمی کردند، رژیم شاهنشاهی با اصالت رأی مردم و نقشی که قانون اساسی مشروطه بر عهده شاه گذارده بود، می توانست مثل بعضی از کشورها ادامه پیدا کند.»

میرحسین موسوی در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که «آیا عوامل بازتولید رژیم های استبدادی در ایران با انقلاب اسلامی از بین رفته است؟» گفت: «در سالهای اول انقلاب اسلامی اکثریت مردم قانع شده بودند که انقلاب همه ساختارهایی را که می توانست منجر به استبداد و دیکتاتوری شود از بین برده است و من هم یک نفر از این جمع بودم، ولی الان چنین اعتقادی ندارم. امروز هم عوامل و ریشه هایی را که منجر به دیکتاتوری می شود می توان شناسایی کرد و هم مقاومت در مقابل بازگشت به این دیکتاتوری را».

به گفته این نامزد شرکت کننده در انتخابات دهم ریاست جمهوری و از چهره های شاخص معترض به نتایج آن، مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است. او می گوید: «عدم سازگاری مردم با دروغ و تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد. همان طور که بسته شدن فضای مطبوعاتی و رسانه ای و پر شدن زندانها و کشتن بیرحمانه مردم در خیابان ها که به صورت مسالمت آمیز احقاق حقوق خود را خواستارند نشان دهنده حضور ریشه های استبداد و دیکتاتوری باقیمانده از نظام شاهنشاهی است».

آقای موسوی می گوید: «مردم متوجهند که با داد و ستدهای بی اهمیت و بدون رعایت مراتب قانونی ممکن است عده ای به کام مرگ فرستاده شوند». میرحسین موسوی بدون آنکه نام احمد جنتی را به زبان آورد به سخنان قهرآمیز او در نماز جمعه اخیر تهران در دفاع از اعدام ها اشاره کرد و گفت: «برای امام جمعه بی رحمی که همواره از تبعیض و خشونت و تقلب دفاع کرده به قوه قضائیه دستمریزاد بگوید مهم نیست که شایعات گسترده ای برای اعتراف گیری های غیر قانونی وجود دارد و برای او مهم نیست که این افراد ربطی به جریانات انتخابات ندارند. مهم برای او اعدام برای زهر چشم گرفتن است.»

آقای موسوی ضمن یادآوری موج مردم در انقلاب ۵۷ و مقاومت آن در جنگ ۸ ساله با عراق می گوید: «اکنون هم در صفوف سبز مرعوب نشدن مردم و پایداریشان بر سر حقوق خودشان ادامه همان مقاومت دفاع مقدس و همان روحیه آزاد منشانه قوام آمده در سال ۵۷ را می بینیم».

میرحسین موسوی می گوید: «امروز وقتی دیده می شود که دروغ از سوی دولت و صدا و سیما و روزنامه های وابسته سکه رایج است؛ وقتی ملت ما می بیند که عملا این نیروهای امنیتی و نظامی هستند که بر پرونده های قوه قضاییه حکم می رانند و در حقیقت این قوه قضائیه است که ضابط نیروهای امنیتی شده است، به این نتیجه می رسیم که ما در اول انقلاب زیاد خوش بین شده بودیم».

اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی در سخنان خود با وبسایت کلمه قرائتی از اسلام را که «مردم را خس و خاشاک و بزغاله و گوساله می نامد و مردم را قسمت قسمت می کند تا عده ای به جان عده ای دیگر بیفتند»، متأثر از فرهنگ شاهی دانست و گفت: «سزاوار بود قوه قضائیه بجای اعدام چند جوان و نوجوان، که شایعات جدی در مورد نحوه اعتراف گیری از آنها وجود دارد، به این ریشه ها توجه می کرد».

موسوی می گوید: «امروز زندانها را پاک ترین فرزندان ملت پر کرده اند؛ از دانشجویان و اساتید و دیگر اقشار. مطابق فرمول های مندرس شده ای به دنبال پرونده سازی برای آنها هستند با پرونده هایی مالی یا جنسی یا جاسوسی. در حالی که منحرفان واقعی و غارتگران بیت المال در بیرون از زندان ها مشغول جولان هستند».

میرحسین موسوی در جواب به پرسشی درباره ظهور روحیه استبدادی در رفتار مسؤلان گفت برترین نمونه از این دست را در به هم خوردن روابط منطقی و قانونی ارکان نظام می توان مشاهده کرد. او گفت: «الان به طور واضحی دیده می شود که زور مجلس در مواردی که جزء وظایف آن است به دولت نمی رسد. این فقط گفته مخالفان دولت نیست. اصول گرایان منصف و آگاه از این مسئله می نالند. عدم پاسخ گویی در موارد اعلام شده دیوان محاسبات عمومی، روشن نبودن نحوه فروش نفت و شیوه های هزینه کردن آن، بی اعتنایی به برنامه چهارم و ویران کردن دستگاه برنامه ریزی برای فرار از حساب و کتاب و الخ موارد بسیار روشنی از برگشت ما حتی به ماقبل پهلوی ها است.»

میرحسین موسوی همچنین درباره نمونه های دیگر گفت: «در حالی که در مجلس به دلیل جنایات بی سابقه در کهریزک گزارش داده شده است، یکی از مسئولین می گوید مسئله کهریزک بیخود بزرگ شده است. نمونه بارز دیگر این روزها نحوه ارتباط قوه قضاییه با به اصطلاح ضابطین خودش است. باید دید قاضی ها فرمان می دهند و تصمیم می گیرند یا نیروهای انتظامی و امنیتی؟ قوه قضاییه ای که در قانون اساسی به صورتی قوی بر استقلال آن تأکید شده است امروز باید دید که اختیاراتش تا چه حد است؟»

میرحسین موسوی با تأکید بر عدم لزوم انتخاب میان عدالت و آزادی گفت: «خط فقر هشتصد و پنجان تومانی و وجود توأمان تورم و بیکاری، درخواست آزادی را محدود می کنند.» آقای موسوی به سایت کلمه گفت در کوچکتر شدن سفره مردم است که توزیع سیب زمینی و اقتصادی صدقه ای برای جلب آرا و خواسته های مردم مورد توجه قرار می گیرد. این رهبر اصلاح طلب معتقد است امروز گره خوردن خواست برای عدالت بویژه عدالت اقتصادی با خواست برای آزادی سیاسی یک ضرورت است و «وقتی معیشت مردم سامان پیدا می کند، هم ریشه های آزادی در جامعه عمیق تر می شود و هم وحدت و رشد و شکوفایی مردم بیشتر می شود».

میرحسین موسوی همچنین با اشاره به ندانم کاری هایی که منجر به افزایش خطر تحریم های بین المللی علیه ایران شد گفت: «امروز کسانی که مسئول شور بختی مردم و عقب ماندگی ملی ما هستند و کسانی که مسئول تورم و بیکاری و ویرانی اقتصاد کشور هستند، مسئول تعطیلی پروژه های بزرگ و عقب ماندگی ما از رقیبان در منطقه هستند، با تزریق مسکّن ها و سیاست های بی سر و ته ولی عوام فریبانه سعی می کنند از این وضعیت استفاده کنند. کافی است ببینید با سهام عدالت و حقوق بازنشستگان و شیوه غلط اجرای اصل ۴۴ چه بلایی به سر مملکت آورده اند. سرنوشت برنامه چهارم و بودجه سال آینده مایه نگرانی جدی است».

سایت کلمه در ادامه گفت و گو با میرحسین موسوی نظر او را درباره «عبور از قانون به عنوان حلال مشکلات» می پرسد.

موسوی می گوید راه حل های گذر از قانون اساسی اشکالات فراوانی دارد و اولین آن ها «عدم توانایی صاحبان چنین خواسته ای برای جلب نظر اکثریت ملت است. بدون جلب نظر این اکثریت و حتی باید بگویم، بدون ایجاد یک اجماع نباید منتظر یک تحول اساسی و معنا دار باشیم و متاسفانه باید گفت، گاهی شعارهای افراطی در این زمینه بیشتر از افراط کاری های اقتدارگرایان به جنبش آسیب می رسانند.

آقای موسوی در پاسخ به این سوال که آیا صرف تکیه بر قانون اساسی راه را برای آینده نمی بندد؟ گفت: «بنده جایی گفته ام که قانون اساسی وحی منزل نیست و همانطور که سال ۶۸ یکبار تغییر پیدا کرد می توان با توجه به نیازهای فکری مردم و مطالبات مردم و تجربیات ملی گام های مهمی در جهت کارآمدسازی بیشتر آن برداشت. منتهی باید بدانیم که صرف داشتن یک قانون خوب مسئله را حل نمی کند. ما باید به طرف ساز و کارهایی حرکت کنیم که امکان نقض و تخطی از قانون هزینه های گزافی برای نقض کنندگان آن در هر سطح و مرتبتی داشته باشد».

موسوی افزود: «به نظر بنده جمهوری اسلامی منهای قانون اساسی بی معنا است، و ما علاوه بر مراقبت جهت عدم نقض قانون اساسی،‌ اجرا نشدن و یا کمتر توجه کردن به بخشهایی از قانون اساسی را هم باید نوعی نقض قانون اساسی به حساب بیاوریم. برای همین، خواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک خواست راهبردی است از طرف دیگر هم به همین دلیل باید به کسانی که علاقه مند به بقای جمهوری اسلامی هستند بگوییم اگر بخشهای قابل ملاحظه ای از قانون اساسی بویژه فصل سوم آن مورد بی اعتنایی قرار گیرد بطور قهری بدیل های دیگری برای نظام ظهور خواهد کرد».

آقای موسوی سپس به بیانیه شماره ۱۷ خود می پردازد و می گوید در آنجا اشاره به نهرهایی داشتم که اگر وارد رودخانه گل آلود و طغیانی بشوند می توانند جریان آنرا بتدریج آرام و روشن گردانند. یکی از آن نهرهای روشن می تواند این باشد که رسما اعلام شود که قرار است همه به قانون اساسی برگردیم.

میرحسین موسوی سپس راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز را حق مردم دانست و گفت از هزاران عکس و فیلم های کوتاه مردمی که درعاشورا و یا روزها ی دیگر گرفته شده می توان فیلم مستندی ساخت تا معلوم شود که درگیری ها و فضای تند دنبال آن چگونه ایجاد شده است.

او سپس به نیروهای انتظامی و بسیجی توصیه کرد مهربانی و ملاطفت با مردم را پیشه کنند و تمایز خود را با بقیه مردم کم کنند. او در پایان هدف نهایی را ساختن ایرانی پیشرفته، مستقل، آزاد و متحد خواند.

XS
SM
MD
LG