لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ایران ۲۲:۳۳

بازمانده ای از ماگادان، روایت زندگی در اردوگاه کار اجباری


«بازمانده ای از ماگادان» روایت واقعی زندگی عطا صفوی، شخصیت اصلی فیلمی است که عارف محمدی مستندساز مقیم کانادا به فعالیت ها و سرنوشت منحصر به فرد و استثنایی او می پردازد.

عطا صفوی در دوران جوانی مبارز سیاسی و فعال حزب توده بود. او در سن ۲۰ سالگی به تشویق یکی از دوستان و هم رزمان خود در حزب توده تشویق شد به شوروی سابق سفر کند که در آن دوران بهشت کمونیسم محسوب می شد. این دو جوان ایرانی شبانه از مسیر مرز بندر ترکمن به عشق آباد فرار کردند و پس از آن وارد خاک شوروی می شوند، اما به دست سربازان مرزی عشق آباد که در آن دوران بخشی از قلمروهای شوروی سابق بود، دستگیر می شوند. سازمان اطلاعات و امنیت وقت شوروی این دو ایرانی تبار را به جاسوسی برای ایران و آمریکا و ۱۰ سال کار اجباری در معادن ذغال سنگ «ماگادان» منطقه ای در سیبری محکوم می کنند.

سرنوشت عطا صفوی به زندگی خیلی از ایرانی تباران چندین دهه گذشته شباهتی نداشت. او خاطرات خود را در کتابی به نام «در ماگادان کسی پیر نمی شود» منتشر کرد.

از عطا صفوی نقل شده است که محکومیت و زندانی شدن او و دوستانش ظاهراً تنها بر اساس اعتراف یک هم‌حزبی‌ وی در زیر شکنجه بوده است و همین امر زندگی او را به یک افسانه و یا روایت باورنکردنی بدل می کند. او در بخشی از خاطراتش از شکنجه شدید و درد و رنج جسمی و روانی زندان های دوران شوروی سابق گفته است «در نظام استالینی هر چه استعداد پلید در ذات بشر بود در مورد ما به کار می بستند».

عطا صفوی در حالی که از شرایط بسیار سخت و طاقت فرسای اردوگاه های کار اجباری ماگادان جان سالم به سر برد، پس از آزادی به وطن بازنگشت و به تاجیکستان کوچ کرد.

او در تاجیکستان در رشته پزشکی تحصیل کرد و در رشته تخصصی جراح اورولوژی در بیمارستانی در تاجیکستان به کار مشغول می شود اما شرایط سیاسی ایران سبب شد هرگز به کشور بازنگردد و در نهایت به همراه همسر و تنها فرزندش به کانادا مهاجرت کرد.

عارف محمدی، مستندساز مقیم تورنتو در گفتگویی با تارنمای صدای آمریکا در مورد عطا صفوی که بیش از سه دهه از عمر خود را در تبعید سپری کرد به گفتگو نشست:

چطور شد که به فکر ساخت مستندی از این شخصیت افتادید؟ «سالها پیش کتابی با عنوان «انسان در جستجوی معنا» نوشته دکتر ویکتور فرانکل را خواندم که به شرح وقایع جنگ جهانی دوم و اقدامات نازی ها در اردوگاه آشویتس می پرداخت.

نویسنده کتاب که یکی از اسیران همان اردوگاه های ضدیهودی بود در اثر خود به توصیف افراد ناامیدی می پردازد که در آن شرایط سخت، بدون هیچ روزنه روشنی در پیش رو یکی پس از دیگری کشته می شدند و یا دست به خود کشی می زدند.

جمله کلیدی این کتاب با عنوان: «اگر زندگی رنج بردن است پس برای رنج بردن باید ناگزیر معنایی یافت» را همیشه در ذهن داشتم تا اینکه در سال ۲۰۰۹ با خواندن گفتگویی با تیتر«در ماگادان کسی پیر نمی شود» با خاطرات تکان دهنده دکتر صفوی و شباهت سرگذشت او با دکتر فرانکل آشنا شدم.

دکتر فرانکل در همان زمانها مکتب لوگوتراپی یا معنادرمانی را بنیان گذاشت و میلیونها نفر در سراسر جهان را تحت تاثیر خود قرار داد. با کمی پرس و جو دکتر صفوی را در شهر تورنتو یافتم و از همان زمان رابطه ای گرم و صمیمانه بین ما برقرار شد و پس از سه سال مستندی از زندگی او را به پایان رساندم».

مستند «بازمانده ای از ماندگان» در جشنواره های متعددی شرکت کرده است و اخیراً جایزه جشنواره نور لس آنجلس را از آن خود کرد.

عارف محمدی در مورد موفقیت این فیلم در کانادا و در خارج از این کشور می گوید «این مستند پس از تندیسی که در ماه جولای ۲۰۱۳ از فستیوال بزرگ ایرانیان (تیرگان) در تورنتو دریافت کرد، در بخش مسابقه ششمین فستیوال فیلم نور در لس آنجلس پذیرفته شد و در میان فیلمهایی چون باغبان (محسن مخملباف) و انقلاب ربوده شده من (ناهید پرسونا) موفق به کسب جوایز بهترین فیلم مستند و بهترین ایده یا داستان شد. دریافت این جوایز کمک زیادی به توجه بیشتر به این مستند و کنجکاوی برای آشنایی با دکتر صفوی شد که این نهایت هدف من بوده است و امیدوارم که فیلم بتواند امکان نمایش در کشورهای بیشتری داشته باشد.

مستند «بازمانده ای از ماگادان» در فستیوال بین المللی فیلم حقیقت در تهران، فستیوال تیرگان در تورنتو و فستیوال نور در لس آنجلس به نمایش در آمده است.

به گفته آقای محمدی، فیلم سه نمایش موفقیت آمیز درجامعه ایرانی تورنتو داشته است. دو بار در بنیاد پریا و یک بار در سینما یورک که به گفته دست اندرکاران به ندرت دیده شده که یک فیلم مستند با چنین استقبالی روبرو شده باشد.

آقای محمدی می گوید از آنجا که پخش و دیده شدن آثار مستقل نیاز به ارتباطات و روابط موثر با کانالهای پخش فیلم و یا فستیوالهای بزرگ دارد، من به طور فردی و در حد توانم به چند فستیوال بزرگ و معتبر خارجی فرستادم که بعید میدانم که اصلا توجهی به دیده شدن آن شده باشد».

عارف محمدی در مورد واکنش های عمومی نسبت به روایت متفاوت زندگی دکتر عطا صفوی در این مستند می گوید: «عکس العمل تماشاگران عموما مثبت بوده است و به گفته بیشتر آنها اثری تاثیر گذار و انسانی را شاهد بوده اند که بر خلاف آنچه تصور می کردند پر از شور و شوق به زندگی و جدال در برابر نا امیدی و یاس است.

دختر ۲۲ ساله ای ساکن آمریکا پس از تماشای فیلم اظهار داشت که تا پیش از دیدن این فیلم با وجود داشتن زندگی مرفه دائما از زندگی و شرایط خودش گله مند بوده اما با شنیدن خاطرات عطا صفوی نگاهش به مسائل و مشکلات تغییر یافته است.

جوان دیگری در دومین نمایش تورنتو به من گفت که قصد خودکشی داشته، اما با دیدن این مستند نظرش به زندگی و تصمیم گیری اش عوض شده است.»

بنا به گفته آقای محمدی دکتر عطا صفوی تا سن ۸۴ سالگی بسیار سرزنده و چابک بوده و به همراه همسر و تنها فرزندش در آپارتمانی در شمال تورنتو زندگی می کرد.

عارف محمدی در مورد سال های پایانی زندگی پرتلاطم دکتر صفوی در کانادا می گوید «او حدود شش سال آخر عمرش را در کانادا و شهر تورنتو گذراند و دارای روحیه ای بسیار قوی بود. به عقیده من انسان ها در کوره راه سختی ها و مشکلات زندگی به دو دسته تقسیم می شوند: یا چون سنگی صیقل یافته و مثبت می شوند و یا بر عکس پر از بغض و کینه و دشمنی با دیگران. عطا صفوی از دسته اول بود. به شهادت همه دوستان و آشنایانش او مردی شریف، معلم مقاومت و عشق به انسان ها بود. او که جراحی بازنشسته بود سالهای آخر زندگی را با مطالعه شعر وادبیات و کتابهای گوناگون و دیدار و شرح خاطرات با علاقه مندانش می گذراند».

وی یادآوری می کند «دکتر صفوی درست پس از دو سال همکاری در به پایان رساندن این مستند و در حالی که بسیار مشتاق تماشای آن بر روی پرده بود، به بیماری سرطان مبتلا شد و در اولین اکران فیلم که با عنوان بزرگداشتی از او بود نیز نتوانست حضور یابد و دو ماه پس از پایان مستندی از زندگی اش درگذشت.

هم اکنون همسر ، پسر و نوه دکتر صفوی در شهر تورنتو زندگی می کنند و پرتره ای بزرگ از عطا صفوی بر دیوار خانه یادآور آموزگار عشق و مقاومت در ذهن آنها و بازماندگان اوست. یادش گرامی باد».
XS
SM
MD
LG