پس از ترور پرزیدنت جان اف کندی در روز ٢٢ نوامبر ١٩۶٣، ژاکلین بیوه این رئیس جمهوری فقید، تعدادی بیش از یک میلیون و نیم نامه تسلیت دریافت کرد.
نزدیک به ٨٠٠ هزار عدد از این نامه ها در مدت هفت هفته اول پس از مرگ پرزیدنت کندی به دفتر کار بانوی اول پیشین رسید و اغلب این نامه ها به جز ١۵ هزار عدد از آن ها که بعدها به کتابخانه جان اف کندی درشهر «بوستون» در ایالت ماساچوست سپرده شد، پس از خواندن نابود شد.
این نامه ها در طول چهار دهه گذشته بدون آنکه توجهی به آن ها شود در این کتابخانه باقی ماندند. اما امروز بخشی از آن ها برای قرائت عموم در نمایشگاهی به نام «نامه هایی به ژاکلین، نامه های تسلیت ملتی عزادار» دردسترس همگان قرار گرفته است.
یکی از این نامه ها به قلم زنی به نام «گابریل گیدیون» مهاجر آلمانی تباری است که پس از جنگ دوم جهانی به همراه والدین خود به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده وساکن نیویورک و همانجا مشغول به کار می شود. او به وضوح به خاطر دارد که در لحظه شنیدن خبر ترور و مرگ پرزیدنت کندی در کجا بوده وچه می کرده است: «من در مرکز پارچه فروشان نیویورک در خیابان برادوی بودم. ما داشتیم روی یک طرح تازه پارچه کار می کردیم که یک نفر به داخل اطاق دوید و گفت پرزیدنت کندی را به قتل رساندند! ما همه در یک حالت بهت، شوک و ناباوری فرورفتیم. حتی همین حالا که صحبتش را می کنم احساس عجیبی دارم که قابل توصیف نیست. مسلما در زندگی هرکسی لحظاتی هستند که هرگز فراموش نمی شوند. این یکی از همان لحظات در زندگی من بود. شنیدن خبر ترور جان اف کندی.»
«گیدیون» که در آن زمان ٢۶ ساله بود تصمیم گرفت تا نامه تسلیتی برای ژاکلین کندی بنویسد. در بخش هایی از این نامه آمده است: «بیست و شش سال فرار از حکومت هیتلری، گذراندن دوران کودکی درچین، کشوری در حال جنگ و فرار از کمونیسم، تماشای پدر بیمارم که درمبارزه با بیماری سرطان بازنده شد، واقعه مرگ هم خانه ام در یک تصادف اتومبیل، همه و همه به صورتی مرا برای لحظات تلخ زندگی آماده ساخته بود با این وجود تا جمعه پیش و روزی که جان اف کندی کشته شد هرگز این چنین احساس درماندگی و تنهایی نکرده بودم.»
نامه گیدیون یکی از ٢۵٠ نامه ای است که به ژاکلین کندی نوشته شده که الن فیتزپاتریک نویسنده کتاب «نامه هایی به ژاکلین» آن را برای درج در این کتاب انتخاب کرده است.
سال گذشته هنگامی که خانم فیتزپاتریک، پروفسور تاریخ دانشگاه نیوهمپشایر از کتابخانه کندی دیدار می کرد در حال کار روی کتاب دیگری به نام «پرزیدنت جان اف کندی از دیدگاه مردم آمریکا» بود. اما هنگامی که شروع به خواندن نامه های تسلیت مردم آمریکا به ژاکلین کندی کرد حیرت زده شد: «نامه هایی را که من خواندم از شهرهای کوچک و بزرگ و گوشه و کنار مملکت فرستاده شده و نمایانگر طیف گسترده ای از مردم آمریکا بودند. نامه هایی از کشاورزان، بچه ها، اعضای حزب جمهوریخواه، سرخپوستان و ساکنان کمپ های بومی نشین. بسیاری از این نامه ها را آمریکایی های آفریقایی تبار نوشته بودند. برخی از این نامه ها روی تکه کاغذهای معمولی با مداد نوشته شده بود. برخی دیگر روی کاغذهای نفیس با خطی خوش و ظریف.»
در اینجا بود که فیتزپاتریک تصمیم گرفت موضوع کتاب خود را عوض کند: «من فورا متوجه شدم که این نامه ها را می توان در سه رده بندی مختلف از هم جدا ساخت. نامه هایی که از روز واقعه تروریعنی ٢٢ نوامبر صحبت می کردند و عکس العمل خود را به خبر ترور کندی توصیف کرده بودند. بسیاری دیگراز این نامه ها منعکس کننده جو سیاسی و شرایط اجتماعی آن زمان بود. این نامه ها هم چنین نشان دهنده دیدگاه های نویسندگان آن ها در رابطه با ریاست جمهوری کندی بودند. دسته سوم هم در رابطه با خانواده بود. یعنی افراد در این نامه های تسلیت برای دلداری از ژاکلین کندی وقایع دردناک زندگی خود را توصیف کرده اند. به این صورت این کتاب به سه قسمت تقسیم شده است.»
نقطه مشترک بین این نامه ها بنا بر گفته فیتزپاتریک، آن حس صداقت و راستی است که در هر یک از آن ها وجود دارد. از جمله نامه ای که تامی اسمیت ١۴ ساله آن را نوشته است. او لحظاتی پیش از واقعه ترور، جان اف کندی را در دالاس دیده است: «خانم کندی عزیز، من درد عظیمی را که بر قلب شما سنگینی می کند می شناسم. من خود دردی مشابه دارم. من اهل دالاس هستم. من روز گذشته شما را دیدم. امیدوارم باز هم بتوانم شما را ببینم. من آقای کندی را هم دیروز دیدم. می دانم که دیگر هرگز دوباره او را نخواهم دید. این خیلی غم انگیز است و مرا آشفته می کند. این که من فقط دو دقیقه پیش از شلیک گلوله او را دیدم. پنج دقیقه بعد وقتی از رادیو شنیدم که رئیس جمهوری مرده است واقعا نمی توانستم باور کنم. ناگهان در یک حالت عجیب ناباوری فرورفتم. برای دالاس انگار زمان ایستاده است. همه مردم اینجا در یک حالت شوک و ناباوری، یک حالت به شدت ناراحت کننده به سر می برند. من برای شما دعا می کنم. دعایی خیر و از ته قلب. دوست برآشفته اهل دالاس شما – تامی اسمیت.»
کم سن و سال ترین نویسنده یکی از این نامه ها، تونی دیویس هفت ساله است که روی یک قطعه کاغذ کوچک و ساده نوشته است:« از مردن او متاسفم!»
فیتزپاتریک می گوید: «مادر این نامه نویس خردسال هم زیر این نامه نوشته است: تونی این نامه را در شب اول ترور پرزیدنت کندی نوشته است و چون هر یک از ما در این خانه همین احساس را داریم من تصمیم گرفتم این نامه را برای شما بفرستم. این یک احساس مشترک ساده و حقیقی است.»
پایان یک دوران بی خیالی
الن فیتزپاتریک تاریخ نویس می گوید ترور پرزیدنت کندی اثر فراموش نشدنی برمردم آمریکا و حتی جهان باقی گذاشت چرا که آنها احساس می کردند واقعا این رئیس جمهوری را از نزدیک می شناسند: «جان اف کندی اولین پرزیدنتی بود که مردم روی پرده تلویزیون تماشا کرده بودند. او و ژاکلین در حال بزرگ کردن کوچکترین بچه هایی بودند که کاخ سفید تا آن تاریخ شاهد حضورشان در آنجا بود. در آن زمان نسل اول پس از جنگ جهانی و بسیاری دیگر از خانواده های جوان آمریکایی در شرایطی مشابه قرار داشتند. به همین جهت نیز بسیاری از آمریکایی ها وجوه مشترکی با خانواده کندی احساس می کردند و البته تلویزیون هم کمک کرد که آن ها احساس کنند خانواده کندی را از نزدیک می شناسند.»
فیتزپاتریک می گوید: «البته فراموش نکنیم که در دوران کندی مردم به اندازه امروز سیاسی نبودند. این دوران قبل از جنگ ویتنام است که باعث شد بدبینی شدیدی در میان مردم نسبت به سیاستمداران به ویژه رئیس جمهوری به وجود بیاید. این همچنین زمان پیش از «واترگیت» و دورانی است که مردم آمریکا اطمینان خود را نسبت به رئیس جمهوریشان به کلی از دست دادند. من نمی خواهم دوران اوائل دهه ۶٠ را به دورانی رومانتیک تشبیه کنم چرا که در آن زمان هم مملکت البته با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کرد. حتی باید بگویم از آن دوران تا امروز ما در صحنه سیاست پیشرفت های زیادی داشته ایم. اما حقیقت این است که در آن دوران یک ایمان و اطمینانی نسبت به رئیس جمهوری وجود داشت که در دوران حال حاضر هرگز دوباره شاهد آن نبوده ایم. چرا که امروز ما درعصر اطلاعات زندگی می کنیم و جزئیاتی را درباره هر یک از روسای جمهوری می دانیم که در دوران جان اف کندی امکان دانستن آن ها وجود نداشت.»
به عقیده الن فیتزپاتریک، تاریخ نویسان آینده هرگز نخواهند توانست کلکسیونی شبیه به این نامه های تسلیت دوران جان اف کندی پیدا کنند. با وجود تلفن های همراه، مردم دیگر زحمت نوشتن نامه را به خود نخواهند داد. اما این پژوهشگر خوشحال است که توانسته به چنین منبعی دسترسی پیدا کند و فرصتی بیابد تا به نسل های آینده نشان دهد که مردم آمریکا تا چه اندازه به پرزیدنت جان اف کندی علاقمند بوده اند.