لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ ایران ۰۷:۰۲

انتشارسومین شماره جنگ زمان، فصل نامه ادبیات، فرهنگ و هنر در نروژ


انتشارسومین شماره جنگ زمان، فصل نامه ادبیات، فرهنگ و هنر در نروژ
انتشارسومین شماره جنگ زمان، فصل نامه ادبیات، فرهنگ و هنر در نروژ

فصل نامه ادبی، فرهنگی وهنری «جنگ زمان» به همت منصورکوشان، نویسنده و نمایشنامه نویس ایرانی ساکن نروژ در این کشور به چاپ می رسد

فصل نامه ادبی، فرهنگی وهنری «جنگ زمان» که به همت منصورکوشان، نویسنده و نمایشنامه نویس ایرانی ساکن نروژ در این کشور به چاپ می رسد، با انتشار سومین شماره این فصل نامه دربخشی از آن با چاپ نامه ای با امضای بیش از صد نویسنده ایرانی، ازنویسندگان و فرهیختگان جهان درخواست شده است تا به یاری مردم ایران بشتابند و خواستار توقف سرکوب آنان شوند.

در این نامه که برخی از امضا کنندگان آن عبارتند از: شهرنوش پارسی پور، داریوش آشوری،باقرپرهام، فریدون تنکابنی، نسیم خاکسار، عباس معروفی، اکبرسردوزامی، فرج سرکوهی، مرتضی نگاهی، مجید نفیسی، محسن یلفانی وپرتو نوری علاء ، نوشته شده است:«صدای آزادی خواهی امروز مردم ایران که واکنشی برخاسته از سی سال سرکوب آزادی بیان و حقوق طبیعی آن ها است، همه آزادی خواهان و نهادها و دولت های دموکراتیک را به هم صدایی و همراهی فرا می خواند. ما نویسندگان، که طی سال های گذشته شاهد بیدادهای فراوان از سوی حکومت جمهوری اسلامی در پایمال کردن ابتدایی ترین حقوق انسانی مردم سرزمینمان بوده ایم و امروز ناگزیر درمهاجرت و تبعید زندگی می کنیم، ضمن همراهی و هم صدایی با مردم شریف ایران، به ویژه جوانان هوشمند، که برای برقراری آزادی، عدالت اجتماعی و دمکراسی در ایران با مسالمت آمیزترین روش صدایشان را بلند کرده اند از شما نویسندگان وفرهیختگان جهان می خواهیم که به یاری آن ها برخیزیدو در اعتراض به حکومت اسلامی که برای خاموش کردن صدای آزادیخواهانه مردم، سرکوب های گسترده ای را آغاز کرده است با ما همراه شده و خواستار توقف این سرکوب ها شوید.»

دراین شماره ازفصل نامه«جنگ زمان» علاوه برمقالات، بازنگری های ادبی، نظریات فلسفی، و چند داستان و شعر، در مقاله ای به نام «سانسوربه مثابه یک شگرد» به قلم علی نگهبان به بررسی مسئله سانسوردر ایران پرداخته شده است. مسئله یکسان سازی به جای برابری خواهی و یکسان سازی از طریق استفاده از شیوه های آمرانه که به جای شناخت تفاوت هاو پذیرش آن، به حذف یا سرکوب آن ها می پردازد تا جهان پیرامون خود را یکدست کرده باشد.

دربخشی از پیش خوانی یامقدمه این شماره تازه فصل نامه «جنگ زمان»، در مقاله ای تحت عنوان «فرهنگ آزادی و بحران اندیشه»، منصورکوشان ناشر و سردبیر این نشریه درباره موضوع ایستادگی حقانیت آزادی در برابر حاکمیت استبداد در جنبش امروز مردم ایران وشعار«آزادی یا مرگ» می نویسد:« مرگ، اگرچه از منظره های گوناگون معنابخش زندگی یا به طور عام کلید اصلی مفهوم هستی است، اما همچنان، درگذرتاریخ و زندگی هرموجودی هراس انگیز بوده است. انسان ها، به طور عام هم به صورت غریزه و تجربه و هم براساس دانش و تعقل از مرگ می ترسیده اند و می ترسند واین نه تنها امری طبیعی است، که عامل مهمی، هم برای پیشرفت و رسیدن به استقلال است و هم عامل مهمی برای واپس مانی و رسیدن به بردگی.»

کوشان درادامه این مطلب می نویسد:«تجربه های تاریخی و اندیشه های والا نشان داده اند انسان تنها در صورت شناخت دقیق از موقعیت خود می تواند این مرز ناپیدای میان مرگ و زندگی را بشناسد. شناخت مرز میان مرگ و زندگی از این رو سخت و گاه ناممکن است که مشخص نیست که چه هنگام پذیرش این مرگ به معنای پیروزی زندگی است وچه هنگام انکار آن تداوم زندگی. هم زیستی مرگ و زندگی از آن جا که هم مکمل هم هستند و هم متضاد هم، مرز میان بردگی و آزادی را نیز در انبوهی از چراها و بهانه ها پنهان می کند. برای بسیاری از انسان ها مشخص نیست کجا انکار مرگ برابراست با تداوم انسانیت یا آزادی انسانی و کجا پذیرش آن همراه است با زندگی خفت بار یا شکستن انسانیت.»

درجای دیگری از این مقاله آمده است:«تاریخ ملت ها، به ویژه تاریخ ایران نشان می دهد، چه کم اند آن لحظه ها یا دوره های تاریخی که انسان ها دربرابر مرگ آگاهانه می ایستند و رسیدن به آزادی را به زندگی برده وار یا حیوانی ترجیح می دهند. به بیان دیگر، شعار «آزادی یا مرگ» که در جمله پرطنین فردوسی «چو ایران نباشد تن من مباد» معنای گسترده و فرامکانی می یابد، آن هنگام تحقق می یابد که انسان ها به درک درستی از زندگی و شکست مرگ رسیده اند. حادثه ای که پس از سی سال، سرانجام در ایران جامه عمل پوشید وحسرت دیرینه نه تنها ایرانیان آزادیخواه، که تمامی ملت های متنفر ازمرگ و بردگی و زندگی حیوانی را پاسخ می دهد.»

کوشان حضورهزاران نفردر خیابان ها، به ویژه جوانان را، با آگاهی از« این حادثه مخوف که فرمان کشتارصادرشده است ودژخیمان سراپا مسلح آماده شلیک در گوشه و کنارایستاده اند» را نشانگربارزی از این مسئله می خواند که برای آنان« انتخاب مرگ درراه آزادی، بر پذیرش ناگزیر بردگی، الویت دارد.»

در میان اشعارمندرج دراین شماره فصل نامه «جنگ زمان»، علاوه بر شعر رستاخیز احمد شاملو، پنج شعر از علیرضا زرین شاعرساکن آمریکا و ترجمه «شعری ازسرنامهربونی» اثر چارلزبیوکافسکی، شاعرزیرزمینی آمریکایی جلب توجه می کند. دربخش نقد کتاب، رضا اغنمی، تازه ترین کتاب محمدرضافشاهی، پژوهشگرایرانی واستاد دانشگاه سوربن پاریس، به نام «نیهیلیسم ویرانگرو ایدئولوژی نیاکانی» را بررسی کرده است که اخیرا توسط «نشرباران» درسوئد به چاپ رسیده است. کتابی که بنا برنوشته اغنمی «درهمان پیشگفتار هشتاد و چندبرگی، با زبانی آشنا از گذشته و حال دیگران می گوید واز خودمان و در همین آغاز عنصرهای فرهنگ وپدیده های اجتماعی – سیاسی را می شکافد و سیرتحول هریک را روایت می کند.»

در این نقد آمده است:«فشاهی، نویسنده کتاب نیهلیسم ویرانگر و ایدئولوژی نیاکانی، در زمان های گذشته می غلتد. حادثه ها را یک یک در محک آزمایش می سنجد. شرح واقعه ها و فطرت ها ذاتی یونانیان تصویر جالب و مجموعه ای خواندنی از روان جامعه آن روزگاران روایت می کند...فاصله طبقاتی، درسراسر تاریخ بشری یکی از بنیادی ترین معضل های اجتماعی بوده و چه حادثه های خونباری که به بار نیاورده است. همان رفتارهای وحشیانه باستانی تا به امروز در شکل های گوناگون، در سراسر جهان بر سرنوشت اکثریت جوامع بشری چیرگی دارد.»

نویسنده درادامه این مطلب می نویسد:« اما نباید فراموش کرد که در کنار تمام انتقاد ها و اظهار نظرهای گوناگون تاریخ نگاران، پژوهشگران و صاحبنظران، دمکراسی سه قرن و اندی آتن، جهان را درمسیر تازه ای انداخت و جهان و جهانیان را دگرگون کرد.آن چه که امروز از مکتب آتن باقی مانده هنوزهم چون مشعل پایداری است که ذرات نورش جهان را روشن کرده است.»

درجایی دیگر از این مقاله آمده است:«بذرنیک و پربار تمدن یونانی، دربستر طوفانی و طولانی قرن ها، در پس فراز و نشیب های فراوان، سراسر کره خاکی را درنوردید. پراکنده شد. این بذرنیک حتی در شوره زارها و کویرهای بی نام و نشان گیتی نیزبه بارنشست. آوازه آزادی، اندیشه آزاد انسان و گسستن زنجیرهای بندگی جهان را فرا گرفت و در چهار گوشه گیتی با نورشفاف و تابش گرمای شادی بخش خود، انسانیت را معنی بخشید. در پرتو آزادی و مکراسی آتنی مشعل علم و دانش و هنربشری جهانی شد و پای همان «بربر» و «انسان دوپای» پست تر از یونانیان به کهکشان ها رسید. به یقین بنیاد پیشرفت های شگفت انگیز جهان امروزی را قرن ها پیش در سنای رم باستان، همان هایی پی ریختند که آزادی و آزاد زیستن و آزاد اندیشیدن را در میدان های شهر تمرین می کردند.»

XS
SM
MD
LG