دستکم سه سال است که مسعود بارزانی، رئیس جمهوری خودمختار کردستان عراق و بقیه مسئولان آن خطه با صراحت میگویند برای استقلال کردستان عراق باید رفراندومی برگزار شود. کمیته ای تشکیل شده و از سوی آقای بارزانی مأمور شده برای برگزاری همه پرسی تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا – یعنی تا نوامبر ۲۰۱۶ – برنامهریزی کند.
این رفراندوم خواهی نخواهی مسیر استقلال کردستان عراق را دنبال میکند – یعنی شکل گیری یک کشور جدید در منطقه – که کار ساده ای هم نیست. برنامه صفحه آخر سوم اردیبهشت نگاهی دارد به مشکلات، موانع، و پیچیدگیهای استقلال کردستان و تأثیراتش بر پاره های دیگر کردستان یعنی مناطق کردنشین ایران، ترکیه، و سوریه، و اصولاً عملی بودن یا نبودن چنین حرکتی.
رحیم رشیدی روزنامه نگارِ کرد، در باب زمینههای طرح رفراندوم استقلال کردستان عراق میگوید:
«میدانید که کردها بعد از دهه ۹۰ در واقع دکمه استارت سرنگونی دولت مرکزی عراق را زدند. در سال ۱۹۹۱ یک قیام مردمی صورت گرفت که پایه اصلی اش کردستان بود چون کردها دارای احزاب تاریخی و ریشهای بودند. کردها محور اتحاد اوپوزیسیون علیه صدام بودند – در اربیل و در لندن.»
«بعد از تحولات ۲۰۰۳ و در سال های بعد از سرنگونی صدام، غرب و آمریکا پشتیبان کردستان بودند و کردستان را تقویت کردند. فراموش نکنیم که آنها مدار ۳۶ درجه برای منطقه پرواز ممنوع ایجاد کردند، و با این کمک ها بود که کردها پاگرفتند و در ده، پانزده سال گذشته کردستان رشد اقتصادی چشمگیری داشت.»
«یکی از دلایلی که آقای بارزانی مدام این نظر را تکرار میکند این است که استقلال را حق خودشان میدانند و فکر میکنند تعیین سرنوشت و استقلال کردستان، راه نهایی حل مسأله ملی در عراق است. آقای بارزانی میخواهد این حق را هم به دولتمردان و هم به مردم کردستان یادآوری کند.»
آقای رشیدی ضمن اشاره به عوامل بالا میگوید این که چرا مسعود بارزانی در دو سه سال گذشته پافشاری چشمگیرتری میکندو میگوید قصد داریم از عراق جدا شویم ، برمی گردد به تحولاتی که میان اربیل و بغداد رخ میدهد:
«کردها همواره تلاش کرده اند که عراق دموکراتیکی ایجاد شود، در رفراندوم و تصویب قانون اساسی عراق نقشی قوی ایفا کردند. آن زمان رئیس جمهوری عراق آقای طالبانی، و رئیس اقلیم خودمختار کردستان آقای بارزانی بود – که آقای بارزانی هنوز هم هست. آنها میخواستند در یک دموکراسی توافقی با عراق بمانند و در واقع عراق را دموکراتیزه کنند؛ عراقی که سالیان سال از ۱۹۲۱ نامتحد بود – به قول ملک فیصل «ملت متحدی در عراق وجود ندارد، و ما باید با سرکوب و خونریزی ملت سازی بکنیم.» میبینیم که در صد سال گذشته چنین ملت واحدی شکل نگرفت. و بعد هم اقدامات آقای مالکی به عنوان نخست وزیر، آقای بارزانی را بیشتر مصمم به استقلال کرد.»
«منظور از ملت واحد در عراق این است که همه مردم عراق خودشان را عراقی قلمداد کنند؛ این اتفاق هرگز نیفتاد و امروز عراق عملاً تجزیه شده: کردستان از سوی مردم کردستان و پیشمرگان کرد اداره میشود، جنوب توسط شیعیان – و امروز میلیشیای "حشد شعبی"، یا همان بسیج عمومی عراق – و مناطق سنینشین هم اساساً از طرف داعش کنترل میشود. پس در عمل عراق تبدیل شده به سه کشور مستقل، وبا سه دیدگاه و ایدئولوژی مستقل و متفاوت اداره میشود. این همه میتواند در تشدید روند استقلال کردستان عراق نقش داشته باشد.»
«نوری المالکی که تهران هم شدیداً از او پشتیبانی میکرد، بعد از سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ اقداماتی کرد از جمله این که بعضی از سنیان را مسلح کرد برای شکست دادن و بیرون راندن القاعده از عراق. ولی بلافاصله بعد از آن ارتشی ایجاد کرد که آقای بارزانی همیشه از آن با عنوان "ارتش مالکی" یاد میکرد نه ارتش عراق، چون تمام سنیها را از ارتش حذف کردند. سنی ها در زمان صدام و بعد از او قدرت زیادی داشتند. وحشت مالکی از این بود که اگر سنیها با تجربه زیادی که دارند در ارتش حضور داشته باشند، ممکن است کودتا کنند و بر اریکه قدرت تکیه بزنند. همین فکر باعث حذف مطلق سنیان، و رشد و گسترش داعش شد.»
«کار دیگری که آقای مالکی کرد این بود که حقوق کرد ها و بودجه شان را – که طبق قانون اساسی ۱۷% از کل بودجه عراق بود – به طور کامل قطع کرد. میخواست از این طریق به کردستان فشار بیاورد و کردها را به زانو درآورد.»
ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق، که ناظر بر حقوق اقلیت هاست، اجازه داده که در شهرهای مورد اختلاف – یعنی جاهایی که ترکیب جمعیتی اش روشن نیست که مثلاً سنی، شیعه، ترکمن یا کردها در اکثریت هستند، مثل کرکوک – رفراندومی برگزار شود تا مشخص شود که آن شهر به اربیل (منطقه خودمختار کردستان عراق) متعلق است یا بغداد (دولت مرکزی عراق).
رئیس دفتر مسعود بارزانی و مسئول روابط خارجی حکومت اقلیم کردستان، آمده بودند واشینگتن و با مقامات دولت آمریکا دیدار داشتند. دکتر فواد حسین، رئیس دفتر مسعود بارزانی در سخنرانی در انستیتو واشنگتن گفت: «ما ده سال سعی کردیم یکپارچگی عراق را حفظ کنیم ولی دیگران در حال تخریب یکپارچگی عراق بودند. سعی کردیم دموکراسی در عراق به وجود آید ولی دیگران مخالف دموکراسی در عراق بودند. سعی کردیم به همه بگوییم راه حل عراق ساختار فدراتیو است که در آن سنی ها، شیعه ها و کردها میتوانند منطقه خودشان را داشته باشند، و بغداد میتواند برای همه ما باشد ولی آنها رد کردند و به جای دموکراسی به سمت دیکتاتوری حرکت کردند. به جای فدرالیسم به سمت مرکزگرایی رفتند.»
دکتر کمال کرکوکی، رئیس پیشین پارلمان اقلیم خودمختار کردستان عراق و از فرماندهان پیشمرگهی کرد در جنگ با داعش، که از اربیل به برنامه صفحه آخر پیوسته بود، در پاسخ به این سوآل که "دیگران" مورد نظر فواد حسین کیانند، گفت:
«قبل از جنگ جهانی اول و تشکیل کشور عراق، هیچگاه کردستان بخشی از عراق نبوده. کردها می خواستند مثل اقوام و ملل دیگر مستقل و آزاد باشند. اما بعد از جنگ جهانی ، صدای کردها را نادیده گرفتند و آنها را مجبور کردند حکومت کشوری را بپذیرند که اکنون هر بخشی از آن جهنمی شده. عراق از روز اول موحد نبوده و نیست. الآن می خواهند با وصله و پینه کردن، بخش های متفرق کشور را به هم بچسبانند.»
«در سی سال اخیر، پنج بار نسل کشی کردها صورت گرفته، و هشت بار کوچ اجباری داده شدهاند. ۱۸۲ هزار پیر و جوان و خردسال و مرد و زن کرد را آواره کرده و ۴,۵۰۰ شهر و ده کردستان را با خاک یکسان کردند. برای کردها ادامه زندگی در این شرایط مایه شرمساری است.»
«نسل کشی هایی که در حلبچه و در شنگال (سنجار) انجام شد، نتیجهی قطع بودجه کردستان بود؛ نتیجه این بود که اجازه اجرای ماده ۱۴۰ را نمی دادند تا آن سرزمینهایی که به حکم تاریخ متعلق به کردستان است، به کردها برگشت داده شود. سعی کردند کاری کنند که پیشمرگهها نیرویشان تحلیل برود و نتوانند از خود دفاع کنند. الآن کردستان مستقل عملاً است بدون این که رسماً استقلالش به رسمیت شناخته شده باشد.»
«از وحدت و استقلال عراق حرف می زنند ولی در عمل خبری از آن نیست: سرزمین عراق همه اش در دست عراق نیست. بخشی از آن در دست داعش است، مرز عراق، آسمان، زمین و زیرِ زمینش هم در دستشان نیست، دیپلماسی اش هم در دست عراق نیست. عراق در اصل شکست خورده و تما شده است. عراق باید سه کشور بشود. اگر سه کشور برای اعراب شیعه، اعراب سنی و کردها ایجاد شود، میتوانند سه همسایه خوب باشند برای هم و به یکدیگر کمک کنند. اما به ترتیبی که فعلاً هسیت، از روزی که تشکیل شده این سوم قوم دارند همدیگر را میکشند و این طور نمیتواند ادامه پیدا کند. برای همین تصمیم به برگزاری رفراندوم گرفتیم.»
فلاح مصطفی بکر، وزیرخارجه حکومت اقلیم کردستان عراق که همراه با دکتر فوآد حسین در انستیتوی واشنگتن حضور داشت در گوشهای از سخنانش گفت:
«ما نمیخواهیم تجربههای شکست خورده گذشته را تکرار کنیم، یا به سمت وعدههای انجام نشده عقبگرد کنیم. عراق قانون اساسیای دارد که به تأیید اکثریت مردم رسیده؛ ولی متأسفانه این قانون اجرا نشده. ما بیش از آنچه در قانون اساسی آمده نمیخواهیم. میخواهیم به شخصیت و هویت ما احترام گذاشته شود تا منطقه کردستان را بازسازی کنیم.»
در اردیبهشت سال گذشته، شپول عباسی خبرنگار بخش فارسی صدای آمریکا در گفتگو با مسعود بارزانی از او پرسید که آیا در مورد هنوز بر سر نظر سال ۱۳۹۳ خود در مورد استقلال کردستان هست؟ پاسخ آقای بارزانی این بود:
«پروسه استقلال چیزی است که هیچ رخدادی مانع آن نخواهد شد. این پروسهای است که در جریان است. من همیشه گفتهام که این پروسه با درک متقابل طرفین به نتیجه خواهد رسید نه با جنگ و خشونت.»
و محمد حاجی محمود، دبیرکل حزب سوسیال دموکرات کردستان عراق هم گفته «در این رفراندوم از مردم سوآل خواهد شد که آیا با ماندن در چارچوب عراق یا جدایی از عراق موافق هستند یا نه.»
دکتر کمال کرکوکی در پاسخ به این پرسش که آیا همه پرسی برای استقلال کردستان، در قانون اساسی عراق آمده یا خیر؟ چنین گفت:
«اولاً در مقدمه قانون اساسی آمده که اتحاد عراق، یک اتحاد اختیاری است و اجباری نیست. دوم این که در هیچ کجای قانون اساسی عراق حتی یک ماده نیست که بگوید رفراندوم مربوط به حکومت اتحادی در عراق هست. به خاطر همین این رفراندوم به کردستان مربوط است – کردستان پارلمان دارد، حکومت دارد،قوه قضائیه دارد، و میتواند این کار را انجام بدهد. این یک رفراندوم قانونی خواهد بود. این حق مردم ماست ولی نمیخواهیم به زور به آن برسیم.»
اما در خود عراق، همه رهبران سیاسی طرفدار همه پرسی برای استقلال کردستان نیستند. نمونهاش فواد معصوم، رئیس جمهور کرد عراق، که در اردیبهشت سال گذشته گفت:
«عراق تا به امروز در هر شرایطی یکپارچگی اش را حفظ کرده. حکومت اقلیم کردستان و حکومت فدرال عراق اختلافاتی بر سر مسأله نفت دارند. بعضی وقتها خوانشهای مختلفی از قانون اساسی وجود دارد که طبیعی است. ولی امروز در شرایطی نیستیم که صحبت از تجزیه عراق شودو هر کس کار خود را بکند. بدون شک، فقط داعش از این جریان سود خواهد جست.امروز وظیفه ما اتحاد و یکصدایی علیه داعش است تا ریشه کن شود. بعد میشود نظرات مختلف را شنید و هر اتفاقی با توافق و قراردادهای چندجانبه باید عملی شود نه با جنگ و درگیری.»
با این همه، آقای کرکوکی بر این باور است که رفراندوم حق مردم کرد و کردستان عراق است. این حق شناخته شده است از طرف سازمان ملل و قوانین بین المللی. هیچکس حق ندارد حق تعیین سرنوشت را از مردم کرد بگیرد.
حسن شرفی، جانشین دبیرکل و سخنگوی رسمی حزب دموطظکرات کردستان ایران از اربیل به برنامه پیوست. ابتداد نظر یکی از بینندگان، که روی فیسبوک برنامه منتشر شده بود، مطرح شد، که کردهای ایران را جدا از کردهای عراق و دیگر کشورها میداند و با نظر دادن کردهای ایران درباره استقلال کردستان عراق مخالف است.
از آقای شرفی سوآل شد که آیا از سوی اقلیم کردستان عراق با حزب کردستان ایران مشورت شده در مورد استقلال کردستان عراق؟ و نظر حزب کردستان ایران درباره استقلال کردستان عراق چیست؟ آقای شرفی در پاسخ گفت:
«اولاً لزومی ندارد که با احزاب کرد در بخشهای د یگر کردستان مشورت شود. این مسأله مربوط به خواهران و برادران کرد در اقلیم کردستان عراق است که درباره سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند که آیا در چارچوب عراق خواهند ماند یا استقلال خود را اعلام می کنند. دوم این که بعضیها وقتی پای استقلال کردها به میان میآیند کنار میکشند و میگویند مسأله به ما مربوط نیست؟ چرا به جمهوری اسلامی ایران مربوط است که از مردم فلسطین، مردم سوریه، حوثیهای یمن و غیره دفاع کند، ولی کردهای همنژاد که دارای یک تاریخ، یک زمین و یک زبان هستند، نمیتوانند برای سرنوشت همدیگر ابراز احساسات کنند؟»
«تنگ نظریهایی مشابه نظری که در فیسبوک مطرح شده، در عراق هم وجود داشت و باعث شد که کار به اینجا بکشد. کردهای عراق بیشترین مبارزه را علیه صدام حسین کردند. کوچ اجباری برآنها تحمیل شد، بارها کشتار جمعی علیه کردها صورت گرفته و در گورهای جمعی دفن شدهاند.»
«بعد از سقوط صدام هم کردها اقدامات بسیار مؤثری در ایجاد حکومت تازه عراق برداشتند. حسن نیت نشان دادند و شعارشان همزیستی مسالمت آمیز همه مردم عراق بود. ولی نیروهایی که با حمایت کردها بر عراق مسلط شدند حالا میخواهند حقوقی را که در قانون اساسی برای کردها مشخص و معلوم شده، نادیده بگیرند، و روز به روز از وسعت جغرافیایی اقلیم کردستان بکاهند، و وضعیت و موقعیت اقلیم کردستان در بغداد را هر چه بیشتر تضعیف کنند.»
«همه این ها در حالی انجام میشود که خواهران و برادران کرد شجاعانه در برابر داعش می جنگند و این همه آواره را پذیرا هستند. حکومت مرکزی عراق به دستور جمهوری اسلامی هم می خواهد هم بر سنیان و هم بر اقلیم کردستان عراق فشار بیاورد تا در نهایت عراقی صددرصد تحت تسلط و نفوذ خود داشته باشند.»
اما درباره این که آیا رفراندوم برای استقلال کردستان عراق راه حل درستی است، آقای شرفی اعتقاد دارد که اگر قانون اساسی عراق به درستی رعایت می شد، حقوق مردم از سنی و شیعه و کرد را مدنظر قرار می داد، این مسائل پیش نمیآمد. ولی با شرایط و فشارها و تبعیض های کنونی، که برای صدام هم آبرو می تراشد، مردم کردستان گزینهای جز این ندارند که راه خود را جدا کنند.
سال گذشته در سفر مسعود بارزانی به واشنگتن، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بر حمایت آمریکا از مردم کُرد و منطقه ی کُردستان عراق تأکید کرد و گفت: «آمریکا به توافق راهبردی که تأکید میکند بر عراق متحد، فدرال، و دمکراتیک؛ به نحوی که در قانون اساسی عراق هم آمده پایبند است. کاخ سفید در واکنش به درخواست استقلال کردستان عراق بیانیهای داد و اعلام کرد «باراک اوباما و جو بایدن در دیدار با مسعود بارزانی بر همکاری اربیل و بغداد برای حفظ عراق متحد، فدرال و دموکراتیک تأکید کردهاند.»
در روز ۲۴ فروردین امسال هم «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا دو تماس تلفنی داشت با حیدر العبادی نخست وزیر عراق و مسعود بارزانی رییس اقلیم کردستان؛ و در هر دو تماس، تأکید کرد که آمریکا از فدرالیسم و اصلاحات سیاسی دولت عراق، حمایت میکند.
در ایران، حسین امیرعبداللهیان، معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه ایران، گفته جمهوری اسلامی هرگز اجازه تجزیه عراق را نمیدهد و این موضوع را "به صراحت" به دولت اقلیم کردستان اعلام کرده است. وی همچنین گفته «نگاه راهبردی ترکیه به استقلال کردستان عراق نیز همانند نگاه راهبردی جمهوری اسلامی ایران است».
آقای رشیدی بر این باور است که حتی بدون برگزاری همه پرسی هم ممکن است کردستان عراق استقلال خود را اعلام کند. شاید برای حل این مسأله به راه دیگری غیر از رفراندوم رو بیاورد؛ مثلا در پارلمان حکومت اقلیم کردستان این مسأله را به رأی بگذارد و استقلال خود را به دست آورد. کردها در چند سال گذشته فاکتور ناامنی را در ذهنیت منطقه و جهان تغییر دادند و امروز به فاکتور ثبات تبدیل شدهاند. امروز اقلیم کردستان تنها منطقهای است که آغوش بازکرده برای خوشآمد گویی به سنیها، شیعیان، مسیحیان، یزیدیان، ترکمنها و تمام اقلیتهایی که از حشد شعبی و داعش و غیره فرار میکنند. این اعتبار بزرگی است برای منطقهای که در خون و آتش میسوزد.