بحثها و میزگردهای بیست و هفتمين كنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران برای دومین روز متوالی در سالن تئاتر هاف دانشگاه مریلند با محوریت "جنبش زنان در موقعیت جدید جهانی ایران: فرصتها و چالشها" ادامه داشت.
در آغاز کنفرانس گلناز امین، موسس بنیاد، ضمن گرامیداشت یاد دو زن از دست رفته جنبش زنان در سال گذشته، هما ناطق و نیره جلالی مهاجر، مادر بهکیش، بر ضرورت نگاهی نو و طرحی نو بر جنبش زنان ایران تاکید کرد و گفت موضوع بیشتر کنفرانسهای بنیاد از اولین سال برگزاری در سال ۱۹۹۰ با تم "زن ایرانی پس از انقلاب" تا به امروز بر شناخت موقعیت زنان در برابر شرایط موجود، موقعیت جدید و وضعیت تحمیل شده بر آنها متمرکز بوده است. گلناز امین ضمن اشاره به این که زمان آن رسیده تا فعالان جنبش زنان ایران از زاویه مهر و محبت به خود و جنبش نگاه کنند، بر نیاز نگاه و طرحی نو در جنبش زنان ایران تاکید گذاشت.
اولین سخنران روز دوم کنفرانس، سهیلا وحدتی بنا، مدافعه گری در جنبش زنان و چالشها و فرصتهای زنان بویژه در بازار کار ایران را مطرح كرد. این پژوهشگر توضیح داد که چگونه با برداشته شدن تحریمها حجم مبادلات اقتصادی غرب با حکومت ایران افزایش و در نهایت بودجه و فعالیت سازمانهای مدافعه گر کاهش خواهد یافت. او گفت یکی از چالشهای اساسی در چنین وضعیتی افت خبررسانی در مورد نقض حقوق بشر خواهد بود که در نهایت دست جمهوری اسلامی را برای سرکوب و آزار و اذیت بیشتر مردم خصوصا اقلیت ها بازتر خواهد گذاشت.
وحدتی بنا در ادامه تصريح كرد از آنجا که صلح و ثبات سیاسی زمینه و بستر مناسبى برای توسعه دموکراسی و حقوق بشر در یک جامعه است، نهایتا عمر چنین وضعیتی طولانی نخواهد بود و در دراز مدت با افزایش نهادهای مدنی و کنشگری داوطلبانه شاهد شکل گیری بیشتر دفاع خودجوش از حقوق بشر در ایران و رشد جامعه خواهیم بود.
موضوع سخنرانی فاطمه مسجدی، فمینیست دولتی و بررسی چرخش نقش دولت – زن طی چهار دهه گذشته بود. مبنای تحلیل این دانشجوی دکترای تاریخ دانشگاه آزاد برلین آلمان بر نقش شهیندخت مولاوردی، مشاور امور زنان کابینه حسن روحانی، و توجه خاص او به مسائل زنان بود.
زهره خیام، دیگر سخنران جلسه روز دوم با نگاهی بر سابقه نظرگاه مدرنیزم در مورد تاثیرات این نظرگاه بر ذهنیت و تفکر روشنفکران ایرانی صحبت کرد و آن را به نقد و بررسی گذاشت. به باور این جامعه شناس در کل ذهنیت و فکر روشنفکران به طرز ناگواری روی موقعیت و جایگاه زنان ایران اثر گذاشته است.
زهره خیام گفت که زنان در ایران در ارتباط با قوانین خانواده، اشتغال و امکان بهره برداری از منابع اجتماعی و اقتصادی جامعه نقشی برابر مردان ندارند و به همین خاطر فشارهای زیادی را تحمل میکنند. فقر در ایران زنانه شده است و شرایط بسیار وخیمی را برای فرزندان و خانواده های این زنان بوجود آورده است. اعتیاد و فحشا به میزان قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. زهره خیام انجام عمل تخمدان برای عقیم سازی زنان کارتن خواب در ایران- فقیرترین قشر زنان جامعه- را جنایت خواند و گفت مایه شرم حکومتی است که شاهد ظهور چنین پدیدههایی هستيم.
در بخش دیگری از نشست روز دوم بنیاد پژوهشهای زنان ایران، درسا سبحانی، موسس و مدیر موسسه افرا و دانشجوی رشته مددکاری اجتماعی، ضمن مثبت خواندن توافق هستهاى میان ایران و غرب گفت برجام مىتواند برای فعالین حقوق زنان ایرانی موفقیت قابل توجهی به همراه داشته باشد، اما راهکار خاصی برای حل مشکلاتی که زنان بهایی با آن روبرو هستند، ارائه نمی دهد. درسا سبحانی که به دلیل بهایی بودن از ادامه تحصیل در ایران محروم و مجبور به ادامه تحصیل به صورت آنلاین در موسسه آموزشی بهایی شده بود، مى گويد برای ایجاد یک تغییر تاثیرگذار بر زندگی زنان بهايی در ایران باید شرایط آن ها و تبعیضی که این زنان به صورت خاص به عنوان زن بهایی تجربه مى کنند را شناخت و به چالش کشید. زنانی که همواره از طرف رسانه های دولتی مورد حمله قرار گرفته و فاسد و گمراه معرفی می شوند. با محروم کردن زنان بهايی از حق تحصیل سعی شده که آن ها را در موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پایین تری نگاه دارند و از همین رو به باور درسا سبحانی زنان بهایی فرصت های شغلی برابر با دیگر زنان و مردان ایرانی را در اختیار ندارند.
براساس قوانین بهایی، زنان بهایی باید حقوقی برابر با مردان در خانواده داشته باشند، اما در حال حاضر با تعطیلی تشکیلات اداری بهایی هیچ سیستم اداری برای اجرایی کردن این حق وجود ندارد. درسا سبحانی می گوید هرچند بسیاری از این زنان هنوز هم به فعالیت هایشان در خارج از محیط خانواده ادامه می دهند، اما تاثیر این محدودیت ها بر زندگی آنها بسیار عمیق و پر از تبعیض است. درسا سبحانی در جمع بندی تحلیل وضعیت زنان بهایی و تاثیر برجام بر زندگی آنان در قسمت پایانی سخنان خود گفت برای ایجاد یک جامعه برابر برای همه زنان ایرانی باید اینترسکشنالیتی و در واقع هویت های اجتماعی متداخل و سیستم های متمایز تبعیضی که زنان کشور را به صورت متفاوت تحت تاثیر قرار می دهد را در نظر گرفت و به خاطر داشت که زنان ایرانی تنها از یک نوع خاصی از تبعیض رنج نمیبرند.
در میزگرد پایانی نشست روز دوم بنیاد پژوهشهای زنان ایران، تحلیل تجربههای آموزنده جنبش و سازمان های زنان افغان مورد استقبال اکثر شرکت کنندگان قرار گرفت.
در این بخش حمیرا قادری، استاد دانشگاه و دانشجوی دکتری ادبیات فارسی، به بررسی ادبیات، ادیبان زن ایرانی و افغان و نقش و تاثیر آنان بر ادبیات و زندگی زنان دو کشور پرداخت. قادری از دوران نوجوانی خود و هفت سالی که تحت حکومت طالبان گذراند گفت و اینکه آن دوره چگونه در شکل گیری عشق او به مطالعه و ادبیات موثر بود، تا جایی که از افغانستان فرار کند و با عبور از مرز و ورود به ایران و تنها بخاطر ادامه تحصیل به ازدواجی اجباری تن بدهد. عشقی که سرچشمه نوشتن مقاله های گوناگون و چاپ چندین کتاب در ایران و افغانستان شد.
نورجهان اکبر دیگر فعال جنبش زنان افغان مروری داشت بر جنبش زنان افغان. نورجهان که از دایر کردن کارگاه های سواد آموزی تا راه اندازی نهادها، تظاهرات و سازماندهی راهپیماییهای زنان را در کارنامه فعالیت های خود دارد، از نقش زنان عادی و تلاش همیشگی شان برای کسب حداقل حقوق انسانی خود صحبت کرد.
آخرین سخنران روز دوم، مریم جلال زاده، تحلیگر و محقق موسسه بازرسی ویژه عمومی برای بازسازی افغانستان SIGAR، سازمان ناظر بر عملکرد دولت آمریکا، بود که در حال حاضر بر روی تحلیل جامع سهم دولت آمریکا در رشد اقتصادی افغانستان و توسعه بخش خصوصی طی ۱۵ سال تحقیق می کند. مريم جلال زاده که مدیریت تعدادی از پروژه های توسعه با هدف توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی زنان افغان بخصوص زنان روستایی را بر عهده داشته در مجموع روند رشد و توسعه آنها را مثبت می داند. جلال زاده نقش مردان نسل جوان افغان در ظهور چنین پدیده مثبتی را بسیار موثر ارزیابی کرد.
روز دوم نشست بنیاد پژوهش های زنان ایران در حالی با هنرنمایی و اجرای موسیقی گروه آبجیز به اتمام رسید که منتقدان می گویند کیفیت، کارایی و ویژگی چند صدايى بودن نشست های بنیاد رو به افول است و به همین خاطر در سال های اخیر تعداد شرکت کنندگان بویژه در نشست امسال بنیاد پژوهش های زنان ایران با افتی قابل توجه روبرو بوده است. برگزارکنندگان کنفرانس معضل تروریسم و در پی آن مشکلات جدید و فزاینده اخذ ویزای آمریکا و هزینه های سرسام آور بلیط سفر مخصوصا از اروپا به آمریکا در این فصل از سال را به عنوان دو عامل مهم کاهش آمار شرکت کنندگان کنفرانس عنوان می کنند.