ایلان برمن معاون رئیس اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن معتقد است واکنشی که کاخ سفید به اعتراض های مردمی نشان داده است گویای نقشی است که یک ایران صلح جو ، با ثبات و کامیاب می تواند در سیاست خارجی آمریکا داشته باشد.
پاسخ های آقای برمن را در زیر بخوانید:
منفعت ایران آزاد برای آمریکا
آمریکا به طور اصولی منافع اخلاقی و راهبردی در دستیابی مردم ایران به آزادی دارد. اینکه کشور ایران، بازیگر سازنده تری در منطقه باشد و اینکه توان مردم ایران افزایش یافته و از نظر سیاسی آزاد باشند.
این باید اولویت اصلی سیاستگذاری دولت آمریکا باشد و تاکنون واکنش کاخ سفید و نحوه موضعگیری دولت آمریکا، نشان داده است که مراقب اوضاع ایران است. این پیام بسیار مهمی برای معترضین در خیابانهای ایران است.
اعتراض ۹۶ عمیقتر از ۸۸
آنچه ما شاهد آنیم از جهاتی بسیار در مقایسه با سال ۱۳۸۸ ژرفتر است. یعنی در سال ۱۳۸۸ جرقه و ادامه آن سیاسی بود و اگر چه گسترش یافت اما بخش عمده ای از جمعیت ایران در آن تظاهرات شرکت نکردند. اما وقتی به تظاهرات کنونی می نگری تغییرات عمیقی را در فراخوان مردم می بینی. مردم به خیابان آمدند. شکست جمهوری اسلامی در ابعاد اقتصادی و سیاسی آنقدر عمیق است، ببخشید، آنقدر گسترده است که همه اقشار جامعه ایران در مقایسه با سال ۱۳۸۸ را به خیابان آورده است.
چرا باید راههای ارتباطی باز بماند
فکر می کنم؛ عامل کلان در ادامه تظاهرات در تداوم وجود پیوند بین مردم نهفته است. در سال ۱۳۸۸ یکی از دلایل اصلی فروکش کردن جنبش سبز بخاطر این بود که رژیم متوجه شد معترضین از شبکه اجتماعی و اینترنت برای حفط ارتباط با خارج از ایران و هماهنگی بین خود؛ بهره می برند.
رژیم این مسیرها را تعقیب کرد و جنبش را خفه کرد. الان هم رژیم دقیقا همین مسیر را پیش گرفته است. زیرا متوجه شده اند که شبکه های اجتماعی از طریق دسترسی به اینترنت میتوانند خبرهای رخدادهای ایران را به خارج منتقل کنند که به مرور زمان می تواند به گسترش حمایت جهانی بیانجامد.
آنها تلاش دارند که این ارتباط را تا جایی که میتوانند محدود کنند. بنابراین منافع دولت آمریکا و متحدانمان ایجاب می کنداین خطوط ارتباطی معترضین باز نگه داشته شود.
نکاتی مهم برای به نتیجه رسیدن اعتراضات
از دید من چند نکته مهم سیاسی وجود دارد که باید رخ بدهد والبته باید مراقب آنها بود. یکی از دلایل شکست اصلی جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ عدم توانایی آنها بر ایجاد ائتلاف روی هدفی خاص و پی گیری آن هدف بود. امروزه نیز چنین خطری وجود دارد. آنچه تاکنون مشخصه، وجود نارضایتی عمیق از رژیم است، اما گامهای بعدی مشخص نیستند.
همچنین برخی از افراد یا جناحها نیز باید بپاخیزند. گفته می شود که با دست خالی به جنگ نباید رفت. وجود شخصیتی محوری که مردم گرد او جمع شوند مهم است و توجه جامعه جهانی به اعتراضات نیز باید معطوف شود اما در نهایت نقش نیروهای امنیتی نیز بسیار مهم است.
جمهوری اسلامی ایران رژیمی اقتدار گراست. رژیمهای اقتدار گرا شدیدا به نیروهای امنیتی خود برای ادامه کنترل زمام امور اتکا دارند. وقتی که نیروهای امنیتی دستورات ما فوق خود را زیر سووال ببرند و کم کم به تظاهرات بپیوندند؛ آن وقت است که ما می توانیم شاهد تغییرات اصولی باشیم.
در تظاهرات کنونی در برخی جاها شاهد آن بودیم؛ برخی از نیروهای انتظامی پست خود را ترک کرده و به معترضین پیوستند. به نظر می رسد که مشت ایدئولوژیک رژیم برای ماندن در قدرت دارد، سست شده است.
ترامپ پایبندی ایران به توافق را تایید نمی کند
ما هم اکنون در چرخه های تکراری قرار گرفته ایم. رئیس جمهوری آمریکا باید هر سه ماه گواهی پایبندی و یا عدم آن به برجام را تایید کند.
من هیچ زمینه ای نمی بینم که پرزیدنت ترامپ از تصمیم گذشته خود برگردد زیرا در آنچه که موجب عدم گواهی شده بود، تغییری پیدا نشده است اما دولت باید همزمان با ادامه عدم گواهی به دنبال راههایی باشد که نه تنها ایران را از نظر هسته ای تحت فشار بگذارد، بلکه رژیم را برای آنچه علیه معترضین انجام داده تحت فشار بگذارد. مثلا دولت آمریکا می تواند بانک مرکزی را به عنوان مکانی که از طریق آن بسیج و سپاه پاسداران تامین مالی می شوند هدف بگیرد.
اعمال فشار جدید و جریمه کردن بانک مرکزی میتواند این پیام را به همراه داشته باشد که کاخ سفید از نقش بانک مرکزی ایران نه تنها در عدم پایبندی به برجام بلکه از اینکه تامین کننده مالی ماشین سرکوب معترضین است، ناراضی است.
فایل تصویری این گفتگو را در زیر ببینید