نيويورک تايمز در سرمقاله ای زير عنوان "ايران مردمانش را عذاب ميدهد" می نويسد محمود احمدی نژاد، که گزينش او به مقام رياست جمهوری با تقلب همراه بود، واضح است که برای سرکوبی مخالفت مشروع، و حفظ قدرت نامشروع خود، از هيچگونه اقدامی فروگذار نمی کند. فعلا بيشترين وحشت، افزايشی شديد در ميزان اعدام های پس از انتخابات رياست جمهوری در ماه ژوئن (خرداد) است.
نيويورک تايمزمی نويسد بنا به گزارشهای تايمز بسياری از احکام اعدام در مورد کسانی اجرا شده است که بجای طرح اتهامات سياسی عليه آنان، به جرائم جنائی متهم شده بودند. گروههای حقوق بشری و کارشناسان سياسی ايران معتقدند بالا رفتن ارقام اعدام به معنای ارعاب و ترساندن هرکسی است که ممکن است از دولت انتقاد کند، و يا با آن به مخالفتی علنی برخيزد.
نيويورک تايمزمی نويسد آيت الله علی خامنه ای حامی اصلی آقای احمدی نژاد، و قلدرهايشان در شبه نظاميان بسيج و نظاميان پاسدارانقلاب نيزبه کمپين بازآموزی عقيدتی مبادرت کرده اند که هدف آن تحميل دوباره بنياد گرائی سخت و شديد سالهای اوليه انقلاب اسلامی است.
نيويورک تايمز می نويسد دولت در کار ايجاد شش هزار مرکز شبه نظامی بسيج در مدارس ابتدائی است. شرکتی مرتبط با پاسداران انقلاب انحصار ارتباطات راه دور را تحت کنترل خود در آورده، که به اين دو مجری عقيدتی برای نظارت و محدود ساختن خدمات تلفنی ثابت و همراه، و اينترنت، قدرتی بيشتر ميدهد. تازه اگراين قدرت کافی نباشد، يک آژانس جديد دولتی نيز برای زيرنظرگذاشتن اينترنت بوجود آمده است.
نيويورک تايمز می نويسد واشنگتن حمله به تمامی رده های اپوزيسيون اصلاح طلب و طرفدار آزادی بيان را تقبيح و محکوم کرده است. اين اقدام به گونه ای محسوس با لحنی حساب شده انجام گرفته است تا به آقای احمدی نژاد بهانه ديگری داده نشود که ادعا کند مخالفانش عوامل غرب، و بخصوص عوامل آمريکا هستند. هرچند که او به هرحال، و به گونه ای قابل انتظار، چنين ادعائی را عنوان کرده است.
نيويورک تايمزمی نويسد ماهيت سرکوبی های اخير نشانه ديگری از استيصال دولت است. اما اين به ايرانيان مشمول ترور و ارعاب تسلی و دلداری نميدهد. واشنگتن در گسترش دادن به تلاش های هم اکنون قابل توجه خود در ارائه اطلاعات دقيق و سانسور نشده بيشتر از طريق تلويزيون ماهواره ای، برنامه های راديوئی و سايت های اينترنتی درست عمل کرده است.
* پاسداران در مثلت قدرت در ايران از رئيس جمهوری و رهبر ارشد قوی تر ميشوند
واشنگتن پست زير عنوان "چرا هنوز بايد با ايران مذاکره کنيم" مقاله ای از مازيار بهاری، فيلمساز کانادائی ايرانی تبار وخبرنگار نيوزويک را چاپ کرده است، که در آغازتوضيح ميدهد پس از صد و هجده روز حبس و استنطاق و کتک خوردن از پاسدران انقلاب در زندان مخوف اوين در تهران برای صداقت در گزارش انتخابات مورد اختلاف رياست جمهوری، از او انتظار ميرود با هرگونه تماس و گفتگوئی مخالف باشد، اما وی معتقد است غرب کماکان به ايران نياز دارد، و بهتر است صرفنظر از آنچه که به سر افرادی نظير او آمده است، به مذاکره با آن ادامه دهد.
مازیار بهاری می نويسد در مثلث قدرت در ايران، شامل پاسداران، خامنه ای و احمدی نژاد، پاسداران از رئيس جمهوری و رهبر ارشد قوی تر ميشوند. بعضی از پاسداران به دلايل مذهبی خود را وقف خامنه ای کرده اند، اما بسياری از آنان از موقعيت او به عنوان يک رهبر مذهبی برای مشروعيت بخشيدن به اقدامات خود استفاده ميکنند. آنها از احمدی نژاد، پاسدار سابق نيز، برای تقويت قدرت سياسی خود بهره می برند. پاسداران اسلحه و پول دارند. آنها بزرگترين مقاطعه کاران صنتعتی در ايران هستند. آنها در تمامی منطقه، و در غرب، شرکت های عامل دارند، و در قاچاق اجناس به داخل و خارج ايران درگيرند. آنها فقط به خامنه ای جوابگو هستند.
مازيار بهاری به اين سئوال که آيا غرب، و بخصوص آمريکا می تواند با اين افراد تماس و گفتگو داشته باشد؟ پاسخ مثبت ميدهد، و دليل آن را هم فقدان گزينه ای ديگر ميداند. و سپس می نويسد غرب بايد با ايران در مورد برنامه اتمی اش، و در باره ثبات در عراق و افغانستان گفتگو کند. صحبت نکردن با تهران کار سازنيست.
مازيار بهاری می نويسد من دقيقا نميدانم چرا آزاد شدم، اما می توانم حدس بزنم. بيش از چهارماه دوستان و همکارانم در نيوزويک، و جاهای ديگر، در صحنه های علنی و خصوصی، برای آزادی من تلاشی گسترده داشتند. همزمان با حضور ايران در ژنو برای مذاکره درباره برنامه اتمی شرايط و وضعيت من نيز در زندان شروع به بهتر شدن کرد. بعدا يکی از مقامات ايران به من گفت در زندان بيشتر به يک عامل دردسر مبدل شده بودم تا موجبی برای منفعت. دست کم بعضی از عوامل رژيم محاسباتی چنين مستدل دارند.
رهبران ايران بازگشت به بنيادگرائی شديد را تدارک می بينند
دولت ۶هزار مرکز بسيج در مدارس ابتدائی دائر ميکند