یادداشتی از والتر راسل مید در وال استریت جورنال
با گذشت هیجده ماه از ریاست جمهوری پرزیدنت ترامپ ماهیت سیاست خارجی او برای بیشتر ناظران هنوز آشکار نشده است. رویکرد او ممکن است به شکست بیانجامد، اما روشن است که اینک یک دکترین ترامپ وجود دارد و دوستان و دشمنان اش نمی توانند آن را نادیده بگیرند.
دشواری درک ترامپ در این است که او متفاوت است. روسای جمهوری آمریکا از ۱۹۴۰ میلادی به این سو برای حفظ نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم تلاش کرده اند.
دونالد ترامپ می خواهد شروط نظام جهانی را به نفع آمریکا تغییر بدهد. از منظر او برتری نظامی آمریکا و کسری تجاری گسترده اش امتیازهایی مهم در سیاست بین المللی است. ترامپ می خواهد برتری نظامی آمریکا را افزایش داده و دیگر قدرت ها را با استفاده از ابزار نظامی و اقتصادی به بازنگری در نظم جهانی مجاب کند.
در خاورمیانه، ترامپ معتقد است رژیم ایران به شکل کینه توزانه ای با آمریکا دشمنی می کند، اما بیش از توان اش خود را بسط داده و در برابر ترکیبی از فشارهای اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی آسیب پذیر است.
اگر ایران برنامه هسته ای اش را از سر بگیرد، ترامپ از اقدام نظامی اسرائیل در توقف آن حمایت کرده و شاید به واکنش اسرائیل کمک کند. ترامپ حاضر به همکاری نزدیک با متحدان عرب است که ممکن است خودکامه باشند، و در مقابل انتظار دارد آن متحدان از اولویت های اقتصادی و ضد تروریسم آمریکا پشتیبانی کنند.
پرزیدنت ترامپ پس از یک دوره تردید، اکنون به نظر می رسد احساس می کند می تواند خود را از قید سیاست خارجی سنتی آمریکا رها کند. او معتقد است کشورها چنان به آمریکا نیاز دارند که از جنگ تجاری پرهیز کرده و به سرعت وارد قراردادهای جدید خواهند شد.
سالها است که نمایش، بحران، و خطر همراهان جدایی ناپذیر ترامپ بوده اند. او به سادگی عقب نخواهد نشست. سیاست خارجی غیرمتعارف او ممکن است به توفیق نرسد، اما ترامپ مصمم است آن را بیازماید. ما باید خودمان را برای فراز و فرودهای آن آماده کنیم.