پل راجرز - گروه تحقیقات آکسفورد
گروه تحقیقات آکسفورد در جلسه «احتمال اقدام نظامی اسرائیل علیه تاسیسات هسته ای ایران» در ماه مارس ۲۰۱۲ ميلادی، این دیدگاه را که نیروهای اسرائیلی نمی توانند تاثير زیادی در ايجاد اختلال در پتانسیل هسته ای ایران داشته باشند، بررسی کرد. در اين جلسه توجیهی با توجه به نوسازی نیروی هوایی اسرائیل با جنگنده های تهاجمی F-15I و F-16I و تانکر های سوخت رسانی اضافی، هدف های احتمالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در جلسه اشاره شد که اهداف حمله هوايی ، مجموعه ای فراتر از تاسيسات هسته ای خواهد بود و ممکن است شامل پایگاه های موشکی، کارخانه ها ، مراکز تحقیقی و توسعه و حتی دانشگاه ها باشد.
پیشرفت های اخیر
در شش ماه گذشته، پيشرفت در مذاکرات بريتانيا، فرانسه، آلمان، روسيه، چين و آمريکا با ايران بسيار ناچيز بوده است. بعلاوه برخی چهره های دولت اسرائیل و تعدادی از جمهوری خواهان در آمريکا خواهان بررسی گزینه حمله نظامی بوده اند. روابط آمریکا و اسرائیل در مورد ایران تا کنون در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمريکا موضوع برجسته ای نبوده است، اما مشکلات میت رامنی (نامزد جمهوری خواهان) در جنبه های دیگر ممکن است جمهوری خواهان را به سوی تمرکز بیشتر بر روی این موضوع در مبارزات انتخاباتی بکشد. نگرشی قوی در دولت اسرائیل وجود دارد که ایران ممکن است به نقطه دستیابی به قابلیت های هسته ای ظرف چند ماه آينده و نه چند سال آينده برسد، و زمان برای اقدام قریب الوقوع فرا رسيده است.
تاکنون (اوایل اکتبر) عناصر رهبری اسرائیل به لفاظی های خود در مورد حمله نظامی ادامه داده اند، اما دیگران اينگونه فکر نمی کنند، و شواهد فراوانی وجود دارد که برخی از نظامیان ارشد و مقامات اطلاعاتی، چه در خدمت و چه بازنشسته، عليه گزینه حمله استدلال می کنند. رسانه های اسرائیلی سخنرانی نتانیاهو، نخست وزیر، در سازمان ملل متحد را به عنوان نشانه تاخير در هر گونه حمله تفسیر کرده اند.
در حالی که دولت اوباما از اسرائیل حمایت کرده است، بسیاری خواستار خویشتن داری شده اند، و برخی از رهبران ارشد نظامی آمريکا به عواقب کاملا نامشخص و بالقوه فاجعه بار جنگ اشاره کرده اند. در عين حال، نیروهای نظامی آمريکا در منطقه خلیج فارس با به کارگیری ناو سوم هواپیمابر تقویت شده است، گرچه این اقدام به عنوان حرکتی پیشگیرانه دیده می شود.
در واقع، دولت اوباما هیچ نوع درگیری با ایران را قبل از انتخابات ریاست جمهوری نمی خواهد، و حتی این قابلیت را دارد که به میزان قابل توجهی و بطور مستقیم خطر و ريسک حمله برای اسرائیل را افزايش دهد. دلیل این است که آمريکا در حال نصب سيتم رادار پیشرفته X-band، همراه با اعزام حدود یک صد نفر از پرسنل نظامی آمريکا در «مانت کرن» در صحرای جنوبی «نگب» در اسرائيل است. این يک سيستم بسیار قدرتمند ارائه دهنده هشدار اوليه با برد بلند در برابر حمله هوایی و موشکی است که به طور کامل با سيستم های دفاعی اسرائیل یکپارچه می شود. اگر آمريکا بصورت خصوصی تهدید به از رده خارج کردن موقتی اين سیستم- حتی در حد«بلوف»- کند این می تواند اثرات منفی در قدرت دفاعی اسرائیل داشته باشد.
شش ماه پیش توافقی در محافل اطلاعاتی و امنیتی غربی وجود داشت که خطر حمله یک جانبه اسرائیل به ایران، در سال ۲۰۱۲ ميلادی را ۲۵ تا ۳۰ درصد تخمين می زد، که البته خطر بسیار بالايی برای یک رویداد بالقوه است. سطح اين خطر به رغم عدم پيشرفت در مذاکرات پايين آمده است و تقريبا مسلم است که دولت اوباما فشار قابل توجهی به دولت نتانیاهو برای خويشتن داری اعمال کرده است. ادامه اين خويشتن داری تضمین شده نیست.
فردو
به گفته آژانس بین المللی انرژی اتمی، تاسيسات غنی سازی سوخت فردو يک مرکز غنی سازی اورانيوم با استفاده از سانتریفيوژهای گازی آبشاری است که برای غنی سازی ۵ درصد و ۲۰ درصد کاربرد دارد.
هر دو سطح غنی سازی تحت پیمان نامه منع گسترش سلاحهای هسته ای مجاز است، هر چند اسرائیل و آمریکا غنی سازی ۲۰ درصد را حرکتی به سمت «گريز» از مصارف صلحجويانه می دانند. ایران بارها اين موضوع را انکار کرده و متعهد به روند بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است، گرچه هنوز بحث ميان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد جنبه های فرایند بازرسی وجود دارد.
تاسيسات هسته ای فردو در واقع تاسیسات کوچکی نسبت به تاسيسات غنی سازی بسیار بزرگتر در نطنز، و مراکز متعدد هسته ای در نقاط دیگر است. گزارش های اخیر در مورد شتاب در کار تاسيسات هسته ای فردو ممکن است دقیق باشد، اما نياز به توجه است که مقدار اورانیوم غنی شده موجود تا سطح ۲۰ درصد کاهش یافته است. در سه ماه گذشته مقداری از اورانيم غنی سازی شده در سطح بالا به صفحه های سوخت هسته ای برای رآکتور تحقیقاتی تهران تبدیل شده است. این امر عزم به سرعت رسيدن به توسعه سلاح هسته ای را نشان نمی دهد.
آسيب پذیری
بنا بر اطلاعات موجود در حوزه عمومی، تاسيسات هسته ای فردو به اندازه کافی مستحکم است تا آن را از آسیب جدی تسلیحات متعارف، از جمله بمب سنگر شکن که در حال حاضر در زرادخانه اسرائیل موجود است، حفاظت کند. ولی این تاسيسات نسبت به استفاده از کلاهک های هسته ای B61-11 آمريکا و بمبهای معادل آن در اسرائیل آسیب پذیر است. با این حال، استفاده از اين کلاهک ها آلودگی هسته ای بسیاری را بهمراه خواهد داشت و پایانی خواهد بود بر۶۷ سال عدم استفاده از سلاح هسته ای. وقوع اين امر حتی با روی کار آمدن یک دولت جديد در اسرائیل یا آمریکا بسیار بعید بنظر می رسد.
اگر تاسيسات هسته ای فردو آسيب پذير باشد بيشترين خطر می تواند از ناحیه کاربرد بمب جديد ۱۳ هزار و ۶۰۰ کيلوگرمی آمريکا (GBU-57A/B) باشد که قابليت نفوذ با بار ۲ هزار و ۴۰۰ کيلوگرمی مواد منفجره در يک پوشش تقويتی آهن-کبالت را دارد.
نخستین محموله ۳۰ عددی از اين بمب ها به تازگی به نیروی هوایی آمريکا تحويل داده شده است. این بمب ها می توانند توسط بمب افکن های B-2 که دارای توانائی گریز از رادار است، يا توسط بمب افکن های B-52 روی هدف های مورد نظرپرتاب شوند. در حريم هوايی تحت مراقبت، استفاده از بمب افکن های B-2 ارجحيت دارد. بنا بر گزارش ها اين بمب ها قابلیت دارند که قبل از انفجار، به درون۲۰ متر بتن نفوذ کنند. در مقایسه با بمب های سنگر شکن کوچکتر این بمب قابلیت نفوذ به عمق ۱۰۰ متری زير زمين را دارد. گزارش شده است که تاسيسات فردو ۶۰ تا ۹۰ متر زیر زمین قرار دارند، اما اینکه چه مقدار از این عمق با بتن مستحکم شده است، برای ما معلوم نیست. آنچه روشن است، این که در حال حاضر بمب جدید تنها سلاح متعارف قادر به در معرض خطر جدی قرار دادن تاسیسات فردو است. علاوه بر این، به احتمال زیاد بمب های مشابه قوی تر در حال ساخت اند.
هدف از تاسیسات فردو
فردو اغلب بعنوان يک تاسيسات به شدت محافظت شده که ایران را قادر به اقدام برای توسعه کلاهک هسته ای می کند، دیده می شود. ایران می تواند با اطلاع قبیل ظرف ۹۰ روه از پیمان نامه منع گسترش سلاحهای هسته ای خارج شود و پس از آن به سرعت به سوی ساخت زرادخانه کوچک هسته ای حرکت کند.
در حالی که این امکان وجود دارد، اما به مراتب این ایده بیشتر قابل قبول است که تاسيسات هسته ای فردو به عنوان بخش اصلی قابلیت بازیابی ایران پس از حمله و بخشی از يک استراتژی طولانی مدت است. از این نقطه نظر، ایران هنوز ممکن است تصمیم به توسعه سلاح هسته ای نگرفته باشد، اما مطلقا قصد توسعه بیشتر صنعت هسته ای خود، به خصوص انرژی هسته ای را داشته باشد. این بخشی از یک فرهنگ عمیقا جا افتاده است که انرژی هسته ای نمادی از پيشرفت ایران است و به برنامه هسته ای غیر نظامی که توسط شاه در دهه ۱۹۷۰ آغاز شد برمی گردد.
متخصصين و برنامه ریزان ایرانی در مورد تاثیرات احتمالی اقدام نظامی اسرائیل فکر کرده اند و بر اين اساس تاسيسات فردو در مرکز برنامه ريزی آنها قرار دارد.
گروه تحقیقات آکسفورد در جلسه «احتمال اقدام نظامی اسرائیل علیه تاسیسات هسته ای ایران» در ماه مارس ۲۰۱۲ ميلادی، این دیدگاه را که نیروهای اسرائیلی نمی توانند تاثير زیادی در ايجاد اختلال در پتانسیل هسته ای ایران داشته باشند، بررسی کرد. در اين جلسه توجیهی با توجه به نوسازی نیروی هوایی اسرائیل با جنگنده های تهاجمی F-15I و F-16I و تانکر های سوخت رسانی اضافی، هدف های احتمالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در جلسه اشاره شد که اهداف حمله هوايی ، مجموعه ای فراتر از تاسيسات هسته ای خواهد بود و ممکن است شامل پایگاه های موشکی، کارخانه ها ، مراکز تحقیقی و توسعه و حتی دانشگاه ها باشد.
پیشرفت های اخیر
در شش ماه گذشته، پيشرفت در مذاکرات بريتانيا، فرانسه، آلمان، روسيه، چين و آمريکا با ايران بسيار ناچيز بوده است. بعلاوه برخی چهره های دولت اسرائیل و تعدادی از جمهوری خواهان در آمريکا خواهان بررسی گزینه حمله نظامی بوده اند. روابط آمریکا و اسرائیل در مورد ایران تا کنون در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمريکا موضوع برجسته ای نبوده است، اما مشکلات میت رامنی (نامزد جمهوری خواهان) در جنبه های دیگر ممکن است جمهوری خواهان را به سوی تمرکز بیشتر بر روی این موضوع در مبارزات انتخاباتی بکشد. نگرشی قوی در دولت اسرائیل وجود دارد که ایران ممکن است به نقطه دستیابی به قابلیت های هسته ای ظرف چند ماه آينده و نه چند سال آينده برسد، و زمان برای اقدام قریب الوقوع فرا رسيده است.
تاکنون (اوایل اکتبر) عناصر رهبری اسرائیل به لفاظی های خود در مورد حمله نظامی ادامه داده اند، اما دیگران اينگونه فکر نمی کنند، و شواهد فراوانی وجود دارد که برخی از نظامیان ارشد و مقامات اطلاعاتی، چه در خدمت و چه بازنشسته، عليه گزینه حمله استدلال می کنند. رسانه های اسرائیلی سخنرانی نتانیاهو، نخست وزیر، در سازمان ملل متحد را به عنوان نشانه تاخير در هر گونه حمله تفسیر کرده اند.
در حالی که دولت اوباما از اسرائیل حمایت کرده است، بسیاری خواستار خویشتن داری شده اند، و برخی از رهبران ارشد نظامی آمريکا به عواقب کاملا نامشخص و بالقوه فاجعه بار جنگ اشاره کرده اند. در عين حال، نیروهای نظامی آمريکا در منطقه خلیج فارس با به کارگیری ناو سوم هواپیمابر تقویت شده است، گرچه این اقدام به عنوان حرکتی پیشگیرانه دیده می شود.
در واقع، دولت اوباما هیچ نوع درگیری با ایران را قبل از انتخابات ریاست جمهوری نمی خواهد، و حتی این قابلیت را دارد که به میزان قابل توجهی و بطور مستقیم خطر و ريسک حمله برای اسرائیل را افزايش دهد. دلیل این است که آمريکا در حال نصب سيتم رادار پیشرفته X-band، همراه با اعزام حدود یک صد نفر از پرسنل نظامی آمريکا در «مانت کرن» در صحرای جنوبی «نگب» در اسرائيل است. این يک سيستم بسیار قدرتمند ارائه دهنده هشدار اوليه با برد بلند در برابر حمله هوایی و موشکی است که به طور کامل با سيستم های دفاعی اسرائیل یکپارچه می شود. اگر آمريکا بصورت خصوصی تهدید به از رده خارج کردن موقتی اين سیستم- حتی در حد«بلوف»- کند این می تواند اثرات منفی در قدرت دفاعی اسرائیل داشته باشد.
شش ماه پیش توافقی در محافل اطلاعاتی و امنیتی غربی وجود داشت که خطر حمله یک جانبه اسرائیل به ایران، در سال ۲۰۱۲ ميلادی را ۲۵ تا ۳۰ درصد تخمين می زد، که البته خطر بسیار بالايی برای یک رویداد بالقوه است. سطح اين خطر به رغم عدم پيشرفت در مذاکرات پايين آمده است و تقريبا مسلم است که دولت اوباما فشار قابل توجهی به دولت نتانیاهو برای خويشتن داری اعمال کرده است. ادامه اين خويشتن داری تضمین شده نیست.
فردو
به گفته آژانس بین المللی انرژی اتمی، تاسيسات غنی سازی سوخت فردو يک مرکز غنی سازی اورانيوم با استفاده از سانتریفيوژهای گازی آبشاری است که برای غنی سازی ۵ درصد و ۲۰ درصد کاربرد دارد.
هر دو سطح غنی سازی تحت پیمان نامه منع گسترش سلاحهای هسته ای مجاز است، هر چند اسرائیل و آمریکا غنی سازی ۲۰ درصد را حرکتی به سمت «گريز» از مصارف صلحجويانه می دانند. ایران بارها اين موضوع را انکار کرده و متعهد به روند بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است، گرچه هنوز بحث ميان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد جنبه های فرایند بازرسی وجود دارد.
تاسيسات هسته ای فردو در واقع تاسیسات کوچکی نسبت به تاسيسات غنی سازی بسیار بزرگتر در نطنز، و مراکز متعدد هسته ای در نقاط دیگر است. گزارش های اخیر در مورد شتاب در کار تاسيسات هسته ای فردو ممکن است دقیق باشد، اما نياز به توجه است که مقدار اورانیوم غنی شده موجود تا سطح ۲۰ درصد کاهش یافته است. در سه ماه گذشته مقداری از اورانيم غنی سازی شده در سطح بالا به صفحه های سوخت هسته ای برای رآکتور تحقیقاتی تهران تبدیل شده است. این امر عزم به سرعت رسيدن به توسعه سلاح هسته ای را نشان نمی دهد.
آسيب پذیری
بنا بر اطلاعات موجود در حوزه عمومی، تاسيسات هسته ای فردو به اندازه کافی مستحکم است تا آن را از آسیب جدی تسلیحات متعارف، از جمله بمب سنگر شکن که در حال حاضر در زرادخانه اسرائیل موجود است، حفاظت کند. ولی این تاسيسات نسبت به استفاده از کلاهک های هسته ای B61-11 آمريکا و بمبهای معادل آن در اسرائیل آسیب پذیر است. با این حال، استفاده از اين کلاهک ها آلودگی هسته ای بسیاری را بهمراه خواهد داشت و پایانی خواهد بود بر۶۷ سال عدم استفاده از سلاح هسته ای. وقوع اين امر حتی با روی کار آمدن یک دولت جديد در اسرائیل یا آمریکا بسیار بعید بنظر می رسد.
اگر تاسيسات هسته ای فردو آسيب پذير باشد بيشترين خطر می تواند از ناحیه کاربرد بمب جديد ۱۳ هزار و ۶۰۰ کيلوگرمی آمريکا (GBU-57A/B) باشد که قابليت نفوذ با بار ۲ هزار و ۴۰۰ کيلوگرمی مواد منفجره در يک پوشش تقويتی آهن-کبالت را دارد.
نخستین محموله ۳۰ عددی از اين بمب ها به تازگی به نیروی هوایی آمريکا تحويل داده شده است. این بمب ها می توانند توسط بمب افکن های B-2 که دارای توانائی گریز از رادار است، يا توسط بمب افکن های B-52 روی هدف های مورد نظرپرتاب شوند. در حريم هوايی تحت مراقبت، استفاده از بمب افکن های B-2 ارجحيت دارد. بنا بر گزارش ها اين بمب ها قابلیت دارند که قبل از انفجار، به درون۲۰ متر بتن نفوذ کنند. در مقایسه با بمب های سنگر شکن کوچکتر این بمب قابلیت نفوذ به عمق ۱۰۰ متری زير زمين را دارد. گزارش شده است که تاسيسات فردو ۶۰ تا ۹۰ متر زیر زمین قرار دارند، اما اینکه چه مقدار از این عمق با بتن مستحکم شده است، برای ما معلوم نیست. آنچه روشن است، این که در حال حاضر بمب جدید تنها سلاح متعارف قادر به در معرض خطر جدی قرار دادن تاسیسات فردو است. علاوه بر این، به احتمال زیاد بمب های مشابه قوی تر در حال ساخت اند.
هدف از تاسیسات فردو
فردو اغلب بعنوان يک تاسيسات به شدت محافظت شده که ایران را قادر به اقدام برای توسعه کلاهک هسته ای می کند، دیده می شود. ایران می تواند با اطلاع قبیل ظرف ۹۰ روه از پیمان نامه منع گسترش سلاحهای هسته ای خارج شود و پس از آن به سرعت به سوی ساخت زرادخانه کوچک هسته ای حرکت کند.
در حالی که این امکان وجود دارد، اما به مراتب این ایده بیشتر قابل قبول است که تاسيسات هسته ای فردو به عنوان بخش اصلی قابلیت بازیابی ایران پس از حمله و بخشی از يک استراتژی طولانی مدت است. از این نقطه نظر، ایران هنوز ممکن است تصمیم به توسعه سلاح هسته ای نگرفته باشد، اما مطلقا قصد توسعه بیشتر صنعت هسته ای خود، به خصوص انرژی هسته ای را داشته باشد. این بخشی از یک فرهنگ عمیقا جا افتاده است که انرژی هسته ای نمادی از پيشرفت ایران است و به برنامه هسته ای غیر نظامی که توسط شاه در دهه ۱۹۷۰ آغاز شد برمی گردد.
متخصصين و برنامه ریزان ایرانی در مورد تاثیرات احتمالی اقدام نظامی اسرائیل فکر کرده اند و بر اين اساس تاسيسات فردو در مرکز برنامه ريزی آنها قرار دارد.