ایجاد روابط بهتر با مصر پس از سقوط حسنی مبارک، به مراتب از آن چیزی که تهران تصور می کرد، برای جمهوری اسلامی ایران سخت تر است.
روزنامه بریتانیایی گاردین می نویسد ایران قیام های مردمی در جریان بهار عرب را به غلط «بیداری اسلامی» نام نهاده. هرچند در مصر، تونس، و دیگر کشورهای عربی، احزاب اسلامی نقش عمده ای را ایفا کردند. این در حالی است که ایران، در قبال اعتراض های مردمی سوریه استثنا قائل شد و موضع کاملا متضادی را در مورد بزرگترین متحد خود در جهان عرب اتخاذ کرد. جمهوری اسلامی که اعتراضات مردمی ایران در سال ۲۰۰۹ را سرکوب کرده است، پشت بشار اسد ایستاد. همزمان با این سیاست ایران، تمامی کشورهای عمده و کلیدی خلیج فارس، علنا با اسد مخالفت کردند. شماری دیگر از کشورهای عرب نیز ترجیح دادند از سوریه فاصله بگیرند.
مسئله سوریه، یکی از محورهای عمده دیدار اخیر علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران از قاهره بود. رسانه های ایرانی دیدار هفته گذشته صالحی از قاهره را فصل جدیدی از روابط میان دو طرف نامیدند هرچند دیدگاه تهران و قاهره در مورد سوریه و بشار اسد کاملا متضاد است، بطوری که محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر علنا خواستار محاکمه اسد به خاطر ارتکاب جنایات جنگی شده است.
تاریخ روابط ایران و مصر پرحادثه است. حسنی مبارک طی حاکمیت سی ساله اش در سیاست خاورمیانه، کاملا در اردوی آمریکا بود. وقتی انور سادات در سال ۱۹۷۸ قرارداد کمپ دیوید را با اسرائیل امضا کرد و بعد به شاه پناه داد، رابطه جمهوری اسلامی ایران و مصر به تیرگی گرایید. مصری ها نیز همواره از این که ایران خالد اسلامبولی، قاتل سادات را «شهید» می خواند، ناراضی بوده اند.
بسیاری از مصری ها پس از تحولات اخیر، از جمله کسانی که مخالف قرارداد صلح با اسرائیل هستند، از سیاست خارجه مستقل تر کشورشان و روابط عادی با ایران حمایت می کنند. مسئله رابطه با تهران همچنان موضوعی حساس در مصر است.
چند روز پیش دولت مصر صریحا گزارش رسانه ها مبنی بر این که قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران در ماه دسامبر به مصر سفر کرده تا درباره مسائل امنیتی به این کشور مشاوره بدهد، رد کرد. برخی تحلیلگران گفتند هدف از این واکنش دولت، ضربه به مرسی بود که به دنبال تظاهرات اعتراضی به قانون اساسی جدید، در موقعیت دفاعی قرار گرفته. مشخص نیست که آیا این اخبار به نوعی به عزل احمد جمال الدین، وزیر کشور مصر نیز ارتباط داشته یا نه. قاسم سلیمانی نیز سفر به مصر را تکذیب کرده است.
اخوان المسلمین مصر در انداختن گناه مشکلات مرسی به گردن خارجی ها، عجله کرد اما بدون شک مرسی چه در داخل و چه در خارج، بویژه از سوی امارات متحده عربی تحت فشار است. اخیرا امارات ۱۱ مصری را به ظن جرائم مخالف امنیت ملی بازداشت کرد.
رئیس پلیس دبی صریحا گفت تهدید اخوان المسلمین و ایران مشابه است. او به الشرق الاوسط گفت: «هر دو می خواهند انقلاب را صادر کنند. هدف اخوان در حال حاضر بی آبرو کردن حاکمان خلیج است.» (به استثنای قطر که اخیرا ۲ ونیم میلیارد دلار کمک مالی و وام به مصر داده است.»
دوستان عرب مصر عموما در مورد تهران نگرانند. حماد المجید، تحلیلگر عربستان سعودی ایران را ویروسی می داند که در منطقه آلوده خاورمیانه پخش می شود. او می گوید کشورهای خلیج فارس و رسانه هایشان «باید به جای آن که به سیاست بازدارندگی ایران از سوی مرسی شک کنند، باید از آن حمایت کنند.»
همزمان با سفر صالحی به مصر، یک تحول دیگر در قاهره جریان داشت که محدودیت های رابطه ایران-مصر را یادآور شد. این تحول برگزاری کنفرانس ایرانیان عرب اهوازی بود و عنوانش بود «اشغال خوزستان توسط ایران». این کنفرانس از سوی دانشگاه الازهر و یکی از متحدان کلیدی مرسی حمایت شد. ایران گفت برگزاری این کنفرانس کار «سلفی های تندرو» تحت حمایت عربستان سعودی و قطر بود.
محمود احمدی نژاد، قرار است ماه آینده برای شرکت در نشست سازمان کنفرانس اسلامی به قاهره برود. پس از حضور مرسی در کنفرانس غیرمتعهدهای تابستان گذشته در تهران، علی رغم ناخرسندی آمریکا و اسرائیل، این کنفرانس نشان دهنده تمایل بیشتر مرسی به در پیش گرفتن سیاست های مستقل و متقاوت از دوران مبارک است. هرچند مرسی در کنفرانس تهران، میزبانانش را خجالت زده کرد و گفت حمایت از معترضان سوریه یک «وظیفه قومی» است.
به نوشته روزنامه گاردین، در حال حاضر به نفع ایران و مصر، دو کشور عمده خاورمیانه است که سعی کنند اوضاع از کنترل خارج نشود.
روزنامه بریتانیایی گاردین می نویسد ایران قیام های مردمی در جریان بهار عرب را به غلط «بیداری اسلامی» نام نهاده. هرچند در مصر، تونس، و دیگر کشورهای عربی، احزاب اسلامی نقش عمده ای را ایفا کردند. این در حالی است که ایران، در قبال اعتراض های مردمی سوریه استثنا قائل شد و موضع کاملا متضادی را در مورد بزرگترین متحد خود در جهان عرب اتخاذ کرد. جمهوری اسلامی که اعتراضات مردمی ایران در سال ۲۰۰۹ را سرکوب کرده است، پشت بشار اسد ایستاد. همزمان با این سیاست ایران، تمامی کشورهای عمده و کلیدی خلیج فارس، علنا با اسد مخالفت کردند. شماری دیگر از کشورهای عرب نیز ترجیح دادند از سوریه فاصله بگیرند.
مسئله سوریه، یکی از محورهای عمده دیدار اخیر علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران از قاهره بود. رسانه های ایرانی دیدار هفته گذشته صالحی از قاهره را فصل جدیدی از روابط میان دو طرف نامیدند هرچند دیدگاه تهران و قاهره در مورد سوریه و بشار اسد کاملا متضاد است، بطوری که محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر علنا خواستار محاکمه اسد به خاطر ارتکاب جنایات جنگی شده است.
تاریخ روابط ایران و مصر پرحادثه است. حسنی مبارک طی حاکمیت سی ساله اش در سیاست خاورمیانه، کاملا در اردوی آمریکا بود. وقتی انور سادات در سال ۱۹۷۸ قرارداد کمپ دیوید را با اسرائیل امضا کرد و بعد به شاه پناه داد، رابطه جمهوری اسلامی ایران و مصر به تیرگی گرایید. مصری ها نیز همواره از این که ایران خالد اسلامبولی، قاتل سادات را «شهید» می خواند، ناراضی بوده اند.
بسیاری از مصری ها پس از تحولات اخیر، از جمله کسانی که مخالف قرارداد صلح با اسرائیل هستند، از سیاست خارجه مستقل تر کشورشان و روابط عادی با ایران حمایت می کنند. مسئله رابطه با تهران همچنان موضوعی حساس در مصر است.
چند روز پیش دولت مصر صریحا گزارش رسانه ها مبنی بر این که قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران در ماه دسامبر به مصر سفر کرده تا درباره مسائل امنیتی به این کشور مشاوره بدهد، رد کرد. برخی تحلیلگران گفتند هدف از این واکنش دولت، ضربه به مرسی بود که به دنبال تظاهرات اعتراضی به قانون اساسی جدید، در موقعیت دفاعی قرار گرفته. مشخص نیست که آیا این اخبار به نوعی به عزل احمد جمال الدین، وزیر کشور مصر نیز ارتباط داشته یا نه. قاسم سلیمانی نیز سفر به مصر را تکذیب کرده است.
اخوان المسلمین مصر در انداختن گناه مشکلات مرسی به گردن خارجی ها، عجله کرد اما بدون شک مرسی چه در داخل و چه در خارج، بویژه از سوی امارات متحده عربی تحت فشار است. اخیرا امارات ۱۱ مصری را به ظن جرائم مخالف امنیت ملی بازداشت کرد.
رئیس پلیس دبی صریحا گفت تهدید اخوان المسلمین و ایران مشابه است. او به الشرق الاوسط گفت: «هر دو می خواهند انقلاب را صادر کنند. هدف اخوان در حال حاضر بی آبرو کردن حاکمان خلیج است.» (به استثنای قطر که اخیرا ۲ ونیم میلیارد دلار کمک مالی و وام به مصر داده است.»
دوستان عرب مصر عموما در مورد تهران نگرانند. حماد المجید، تحلیلگر عربستان سعودی ایران را ویروسی می داند که در منطقه آلوده خاورمیانه پخش می شود. او می گوید کشورهای خلیج فارس و رسانه هایشان «باید به جای آن که به سیاست بازدارندگی ایران از سوی مرسی شک کنند، باید از آن حمایت کنند.»
همزمان با سفر صالحی به مصر، یک تحول دیگر در قاهره جریان داشت که محدودیت های رابطه ایران-مصر را یادآور شد. این تحول برگزاری کنفرانس ایرانیان عرب اهوازی بود و عنوانش بود «اشغال خوزستان توسط ایران». این کنفرانس از سوی دانشگاه الازهر و یکی از متحدان کلیدی مرسی حمایت شد. ایران گفت برگزاری این کنفرانس کار «سلفی های تندرو» تحت حمایت عربستان سعودی و قطر بود.
محمود احمدی نژاد، قرار است ماه آینده برای شرکت در نشست سازمان کنفرانس اسلامی به قاهره برود. پس از حضور مرسی در کنفرانس غیرمتعهدهای تابستان گذشته در تهران، علی رغم ناخرسندی آمریکا و اسرائیل، این کنفرانس نشان دهنده تمایل بیشتر مرسی به در پیش گرفتن سیاست های مستقل و متقاوت از دوران مبارک است. هرچند مرسی در کنفرانس تهران، میزبانانش را خجالت زده کرد و گفت حمایت از معترضان سوریه یک «وظیفه قومی» است.
به نوشته روزنامه گاردین، در حال حاضر به نفع ایران و مصر، دو کشور عمده خاورمیانه است که سعی کنند اوضاع از کنترل خارج نشود.