ال کلاسیکو، یا همان دیدار دو باشگاه بارسلونا و رئال مادرید، بدون شک یکی از بزرگترین دیدارهای جهان فوتبال است. حضور انبوهی از بزرگترین و گرانقیمتترین بازیکنان فوتبال جهان در استادیومهای باشکوه و مملو از تماشاگر٬ ال کلاسیکو را به رویدادی بینالمللی تبدیل کرده که میلیونها علاقمند را در سراسر جهان پای تلویزیونها مینشاند.
اما برخورد با ال کلاسیکو هم مثل بسیاری دیگر از پدیدههای جهانی، در ایران طور دیگری است٬ چون هدف چیز دیگری است.
توجه بیش از حد صدا و سیما به پخش بازیهای این دو تیم در تمامی هفتهها، ناخودآگاه علاقمندان جوان فوتبال را طرفدار یکی از این دو تیم کرده است.
بوجود آمدن این خیل عظیم طرفداران متعصب٬ توجه باور نکردنی رسانههای نوشتاری را نیز باعث شده؛ این توجه روز به روز به داغتر شدن طرفداری٬ هواداران این دو تیم منجر شده است. در واقع سیکلی بوجود آمده که هر قسمت آن قسمت دیگر را تقویت میکند٬ در حالی که هیچ خروجی مثبتی برای ورزش ما و بالطبع جامعه ما ندارد.
اجازه دهید به اجزای این سیکل، کمی با دقت بیشتری نگاه کنیم.
صدا و سیما تکلیفش روشن است؛ این رسانه همهگیر٬ متاسفانه تنها به دنبال ایجاد امواج مصنوعی در جهت بیتوجه کردن مردم به مسائل مهم کشور است و با توجه به سوابق آن در طول دهههای اخیر، به نظر خیلی واقع بینانه نیست که بخواهیم باور کنیم٬ پخش هفتگی مسابقات این دو تیم هیچ هدفگذاری نامبارکی ندارد.
اما از سوی دیگر مطبوعات و رسانههای ورزشی هم در ایران گویی خط اصلی و رسالت بنیادی خود، که همانا فرهنگسازی در میان مردم جامعه است، را به کل فراموش کردهاند و تنها به موج سواری بر روی امواج بیاطلاعی مردم و بالا رفتن فروش روزنامهشان میاندیشند. شما به نحوه پرداختن رسانههای نوشتاری کشور، قبل و بعد از این بازی توجه کنید٬ گویی یکی از مهمترین اتفاقات ورزشی کشور رخ داده است. البته اینها هرگز روی فوتبال ملی٬ والیبال و یا حتی قهرمان جهان شدن کشتی، چنین مانوری نمیدهند؛ آنها در فکر ارضای طرفداران متعصب خود ساخته هستند.
تمامی روزنامهها تیتر یک خود به همراه بیش از ۷۰ درصد صفحه اول را به اتفاقات این بازی تخصیص دادهاند. وبسایت خبری ورزش ۳ که پربازدیدترین وبسایت ورزشی کشور در حال حاضر است٬ تا آنجا بیش رفته و تا آنجا در جهت تحمیق علاقمندان عمل میکند که یکی دو روز قبل از مسابقه نظرسنجی را طرح میکند که از میان استقلال-پرسپولیس و بارسا-رئال طرفدار کدام ترکیب هستید؟ استقلال و بارسا ؟ پرسپولیس و رئال ؟ استقلال و رئال؟ یا پرسپولیس و بارسا؟
پرسش این است که این نظرسنجی قرار است چه خروجی مفیدی برای ورزش ما داشته باشد، یا حتی اگر از این هم صرف نظر کنیم٬ چه اطلاعات ذیقیمتی را بعد از مشاهده نتیجه این نظرسنجی به دست میآوریم؟ بطور مثال اگر ترکیب پرسپولیس و بارسا بیشترین رای را بدست بیاورد، چه چیزی و در کجای ورزش ما متفاوت میشود، نسبت به وقتی که ترکیب استقلال و رئال حائز اکثریت آرا شود؟ جز این که این همان راه صدا و سیما است٬ تحمیق و سوء استفاده از نتایج حاصل از آن.
ازسوی دیگر روزنامههای صبح یکشنبه (فردای ال کلاسیکو) طوری به این بازی پرداختهاند که گویا مخاطبان آنها تنها تعدادی بچههای دبستانی هستند که میخواهند بعد از برد تیم محبوبشان، این روزنامه را بخرند و ببرند توی سر همکلاسی که طرفدار تیم مقابل بود بکوبند. عناوینی چون سلاخی؛ رئال بارسا را تکه تکه کرد؛ و امثال اینها.
در همه جای دنیا این بازی پخش میشود و علاقمندان فوتبال نسبت به اتفاقات آن پیگیر و حساس هستند٬ اما نه به این شکل نامربوط و حقیرانه. روزنامههای زرد ما گویی خیال میکنند که این روزنامه قرار است فردا در خیابانهای مادرید یا بارسلونا توزیع شود؛ که البته متاسفانه با تلاش بیوقفه صدا و سیمای جمهوری اسلامی شاید حساسیت این بازی در تهران دست کمی از آن دو شهر نداشته باشد.
مقابله با جو بوجود آمده برای تحمیق مخاطب و دور کردن ذهن او از مسائل مهم کشورچگونه ممکن است؟ با دست خالی با صدا و سیما٬ سایتها و رسانههای نوشتاری متصل به ثروت و قدرت که نمیدانم چه میتوان کرد؟ تنها امید ما اصلیترین جزء این سیکل، یعنی فوتبالدوستان هستند.
باید بادرایتتر باشیم، تا کمتر تحت تأثیر این موجسازیها قرار بگیریم. باید حساسیتی به مراتب بیشتر از ال کلاسیکو به مسائل اصلی جامعهمان داشته باشیم و اجازه ندهیم که صدا و سیما٬ وبسایتها و روزنامههای زرد حکومتی، ما را با ال کلاسیکو ناآگاه نگه دارند. از خود بپرسیم پوشش یک مسابقه ورزشی به شکلی که در جمهوری اسلامی صورت میگیرد، مشابه کدام کشور دیگر است؟ چنین پوششی چقدر ما را از ظلمی که در این چند روز به زنان کشور ما رفته است، فارغ میکند؟
---------------------------------------------
اين مقاله تنها به جهت اطلاعرسانی منتشر شده و نظرات بيان شده در آن، الزاماً بازتاب ديدگاه صدای آمريکا نيست.