در مقالهای تحت عنوان «موازنه قدرت در خاورميانه به سود ايران میچرخد،» که در بخش نظرات وبسايت خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ منتشر شده است، گفته میشود باور اين مساله مشکل است، اما بايد پذيرفت که صرف نظر از اين که آيا يک توافق اتمی با حکومت ایران، برغم مخالفت کنگره، به لحاظ قانونی تعهدآور است يا خیر، جنین توافقی چالشهای بسيار مهمتری را پيشروی ایران خواهد گذاشت. آری، سلاحهای هستهای ترسناک هستند و بايد به آنها اهميت داد، اما در بلندمدت، واقعيتهای ژئوپوليتيک اهميت بيشتری دارند.
نويسنده مقاله در ادامه میگويد، گزارشی که از ايران درباره سخنان دستیار ویژه حسن روحانی در امور اقوام و اقلیتها به غرب رسيده است، بايد همگان را تکان دهد. طبق اين گزارش علی يونسی گفته است «ایران از آغاز تولد یک امپراتوری بوده است. در حال حاضر عراق، نه فقط حوزه تمدنی و تحت نفوذ ما است، بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ما است و این مسأله هم برای امروز است و هم گذشته. چرا که جغرافیای ایران و عراق غیرقابل تجزیه است و فرهنگ ما غیرقابل تفکیک است.»
نويسنده همچنین میپرسد، آيا اين سخنان را بايد جدی گرفت يا اين که صرفا برای مصارف داخلی بوده است؟ نويسنده مقاله از همان ابتدا می گويد دلايلی هست که نمی توان آن ها را ناديده گرفت. عراق برای دههها جلوی توسعه طلبیهای ايران را گرفته بود، اما وضعيت با دو تصميم اشتباه ايالات متحده تغيير کرد. نخست، تصميم رئيس جمهوری جرج بوش مبنی بر حمله به عراق و سرنگونی صدام حسين؛ و دوم تصميم رئيس جمهوری باراک اوباما درباره فراخواندن همه نيروهای آمريکايی از عراق.
نويسنده در ادامه میگويد تصميم آمريکا مبنی بر ترک عراق باعث شد تا در مبارزه با گروه داعش و بيرون راندن آن از تکريت، نقش اول را به ايران واگذار کند. نه تنها آمريکا ديگر در اين مبارزه نقشی نداشت، بلکه دولت اوباما حتی نمیدانست که ۳۰ هزار سرباز عراقی و شبه نظاميان شيعه آن کشور به مقابله با داعش برخواهند خواست.
نويسنده از همين نقش ايران در مبارزه بر سر تکريت نتيجه گيری میکند که منافع بلندمدت آمريکا در تنش زدايی با ايران است و از قول صاحب نظران مینويسد ايالات متحده بايد موقعيت جديد ايران را به عنوان قدرت غالب در منطقه بپذيرد و با تهران همچون هر ملت رقيب ديگری که تعرض ناپذير است به تعامل بپردازد.
شايد مذاکرات جاری درباره برنامه هسته ای ايران، واقعا درباره اين مساله است. دولت باراک اوباما تصميم گرفته است امر واقع، يعنی نقش درحال پررنگ شدن ايران به عنوان قدرت غالب در خاورميانه، را بپذيرد. اگر اين همان چيزی است که در حال روی دادن است، رئيس جمهوری ایالات متحده بايد به صراحت به آن اذعان کند. هم شهروندان آمریکا و هم مردم آن منطقه پرالتهاب، شايستگی شنيدن حقيقت را دارند.