یادداشتی در آتلانتیک از ولی نصر
اعتراضات اخیر در شهرهای بزرگ و کوچک بیشمار در ایران جهان را شگفت زده و دولت و حاکمیت سیاسی ایران را شرمسار کرد. اما این انتظار که اعتراضات به قیامی مردمی تبدیل شده و جمهوری اسلامی را ناکار کند، تحقق نیافت.
این اعتراضات تکرار قیام های سکولار شهری در گذشته نبود؛ قیام هایی که تغییرات اجتماعی و فرهنگی، آزادی بیان و مشارکت سیاسی را طلب می کرد. به طور سنتی جدی ترین تهدیدها علیه رژیم زمانی ایجاد شده که تهران دست به شورش زده است؛ همانطور که در سال ۱۳۸۸ چنین شد.
در اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶، صدای مخالفان شهری به خواست عامه پسند عدالت اقتصادی ملحق نشد. جمعیت شهری از سیاست های لیبرالیستی حسن روحانی در اقتصاد بیشترین نفع را برده اند و حامی اصلی او در پیگیری توافق هسته ای بودند.
بسیاری از این جمعیت شهری ترسیدند اعتراضات اخیر به آشوب بیانجامد یا سیاست ایران دوباره به سوی عوام گرایی رییس جمهوری قبلی محمود احمدی نژاد کشیده شود.
هیچ رژیمی تا زمانی که بر مناطق شهری عمده کنترل داشته باشد، به طور جدی تهدید نشده است.
تا زمانی که طبقه متوسط و فقیر شهری به حرکتی مشترک نپیوندند، همانطور که این امر در انقلاب ۵۷ اتفاق افتاد، انقلابی در ایران رخ نخواهد داد.