یادداشتی از ایلای لیک در بلومبرگ
آن هایی که می خواهند توافق هسته ای ایران را باطل کنند و آن هایی که می خواهند آن را ترمیم کنند، احتمالا هر دو به یک گزینه قوی سوم بی توجهی کرده اند: نگاه داشتن آن در برزخ.
حتی مایک پمپئو، وزیر خارجه منتخب پرزیدنت ترامپ، هم اخیرا می گوید ترجیح او تقویت برجام است نه پایان دادن به این توافق هسته ای.
اما مهم تر از فرجام برجام، سرنوشت رژیم ایران است. در هر گونه تصمیمی در باره حفظ یا لغو برجام تاثیر آن بر رژیم و مقاومت های دموکراسی خواهانه باید در نظر گرفته شود.
در پی اعتراضات سراسری دی ماه سال گذشته، رژیم جمهوری اسلامی با مجموعه ای پیاپی از بحران ها روبرو بوده است که جدی ترین تهدید برای مشروعیت رژیم از انقلاب پنجاه و هفت بوده است.
سقوط ارزش واحد پول ایران، بحران زیست محیطی و کمبود آب و بحران مداخلات خارجی جمهوری اسلامی در سوریه و یمن همه از دلایل افزایش نارضایی مردم است که در شعارهایشان انعکاس یافته است.
حتی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران، نسبت به نزدیک شدن به پایان رژیم هشدار می دهد.
همه این ها فرصت هایی برای ترامپ، ماکرون و مرکل است. ایالات متحده نمی تواند در قیام مردم ایران مداخله کند، اما قدرت های بزرگ غربی دست کم می توانند کانالی را برای حمایت از مردم در آینده بگشایند.
قیام مردم دلیلی است که ترامپ باید برجام را به حال خود رها کند. هر گونه تلاش برای تقویت آن منجر به نجات رژیمی خواهد شد که جهان باید بگذارد سقوط کند. برداشتن قدمی در جهت برقراری دوباره تحریم ها به رژیم بهانه ای می دهد تا اذهان عمومی را از سوء مدیریت شان منحرف کند.
بیایید از فرصت مذاکرات برای ایجاد ابهام بیشتر استفاده کنیم. این وضع مانع سرمایه گذاری خارجی می شود. هر هفته بی عملی، هر هفته رفت و آمد میان متحدان غربی زمان بیشتری به تحقق انقلاب بعدی ایران می دهد.
توافق هسته ای ایران را لغو یا تقویت نکنید. فقط بگذارید رژیم به اضمحلال خود ادامه بدهد.