صادق زيبا کلام استاد علوم سياسی دانشگاه تهران در گفتگوی اختصاصی با صدای آمريکا گفت که فضای ضدآمريکايی در ايران پس از نزديک به ۴۰ سال رو به زوال گذاشته است.
متن این گفتگو به شرح زیر است:
سوال: شما گفته ايد که احساسات ضدآمريکايی در ايران در شرف مرگ است. توضيح بدهيد.
احساسات ضد آمريکايی و «مرگ بر آمريکا» ۳۶ سال پيش ظهور کرد. چند ماه پس از انقلاب ۵۷، دانشجويان اسلامی پيرو خط امام سفارت آمريکا را در تهران تسخير و ديپلماتهای آمريکايی را به گروگان گرفتند. اين اقدام به شروع يک موج قوی ضد غربی و ضد آمريکايی پا داد. اين جو از آن زمان تاکنون بدون وقفه ادامه داشته است. من معتقدم که بر اثر تغييراتی که در ايران رخ داده ما اکنون احتمالا شاهد غروب اين جو ضد آمريکايی هستيم. غروب مرگ بر آمريکا. تا آنجا که من میبينم، ايرانيان تحصيل کرده، دانشجويان، نويسندگان، و طبقه حرفهای و تکنوکرات و هنرمندان قطعا ديگر اين جو و احساسات ضد آمريکايی را حمايت نمی کنند. آنها شايد تا همين ۱۵ سال پيش از چنين رويکردی پشتيبانی میکردند ولی اکنون نمیکنند. از اين رو روحيهای که خواستار مرگ امريکا است قطعا رو به زوال گذاشته و معتقدم که در تاريخ انقلاب اسلامی ايران از توافقنامه اتمی حاصل در وين بين ايران و ايالات متحده به عنوان نقطه عطفی ياد خواهد شد. به عنوان آغازی برای پايان ضدآمريکايی بودن.
سوال: اما در ميتينگی که امروز صبح سرگرفت اين شعار سرداده شد و با صدای بلند کلمات «مرگ بر آمريکا» را فرياد میزدند .
من مطمئنم که اين اتفاق افتاده و وقتی که تندروها و محافظه کارها دورهم جمع میشوند از اين بدتر و رساتر هم شعارهای مرگ بر آمريکا سرداده خواهدشد. بخصوص در مراسم مذهبی و بويژه در نمازهای جمعه. ما بروز اين احساسات ضد آمريکايی را احتمالا بيشتر هم خواهيم ديد. فردا در مراسم عيد فطر قرار است مردم جمع شوند و نماز بخوانند. البته تندروها برای اينکه نشان دهند که من يا افرادی مثل من در اشتباه هستيم، تاکيد میکنند و حتی بلندتر شعار مرگ بر آمريکا سر میدهند. ببينيد اين احساسات ضد آمريکايی نزديک چهار دهه است که جريان دارد. نمیتوان انتظار داشت که يک شبه کاملا از ميان برود. درواقع تلاش تندروها برای اين است که نشان دهند که هنوز اين جو غلبه دارد و در حال گسترش هم هست ولی به عقيده من درست عکس اين است يعنی رو به کاهش دارد. اگر شما در دوماه گذشته در ايران بوديد، شوق اين طبقه تحصيلکرده و حرفهای را برای حصول توافق اتمی مشاهده میکرديد. اين شور و شوق مردم به نوعی بيانگر اين است که مردم ديگر از ضد آمريکايی بودن سير شدهاند. و ديگر از خواسته مرگ بر آمريکا حمايت نمیکنند و اين شعار را سر نمیدهند. در هر حال، اگر بتوان بر سر مساله اتمی با آمريکا به توافق رسيد، مسالهای که نزديک بود ايران و ايالات متحده را وارد يک برخورد نظامی بکند، به خاطر خدا هم که شده چرا نتوان در مورد مسايل ديگر، مانند افغانستان، عراق، لبنان و حتی سوريه به توافق رسيد؟ زيرا نه ايالات متحده آمريکا و نه جمهوری اسلامی ايران خواهان روی کارآمدن اسلامگرايان افراطی در صنعا، بغداد، دمشق يا کابل نيستند. آنچه که میخواهم بگويم اين است که زمينه های عميقی از علايق استراتژيک مشترک برای توافق بين واشنگتن و تهران وجوددارد. اين دليل ديگری برای اين است که من فکر میکنم جريان ضدآمريکايی رو به انحلال گذاشته است.
سوال: آيا اين فرصت را برای اسرائيل هم میتوان متصور بود؟ آيا جريان ضداسرائيلی هم رو به انحلال است؟
نه اينطور نيست. ولی اين دو را نبايد با هم قاطی کرد. هر دو کشوری را که درنظر بگيريد با هم اختلافاتی دارند. من مطمئنم که مثلا بين آمريکا و فرانسه هم اختلافاتی وجود دارد، همينطور آلمان با ژاپن و چين. ايالات متحده با هيچکشور ديگری در دنيا که در موردهمه مسايل بينالمللی توافق و وجه اشتراک ندارد. هيچ دليلی وجود ندارد که ايران و ايالات متحده بايد در مورد همه مسايل بينالمللی با هم توافق کامل داشته باشند. البته که با هم بر سر اسرائيل اختلاف دارند. در مورد حقوق بشر هم با هم اختلاف دارند. اما در مورد بسياری از مسايل ديگر منافع مشترک دارند.
سوال: من در مورد تندروها علاقه دارم بدانم. سن و سال اينها چيست؟ آيا از بزرگسالان هستند يا از جوانان هستند يا اصلا می شود مساله را اين طوری طبقه بندی کرد يا نه؟
بسيار دشوار می توان سن متوسط اين طيف را تعيين کرد. برخی از آنها در زمان انقلاب بيست و چند ساله يا سی ساله بودند و امروز در دهه ۵۰ يا ۶۰ يا ۷۰ زندگی خود هستند. اما نسل جديدی از تندروها را مشاهده میکنيم که تعدادشان زياد نيست. ببينيد، ۲۰ سال پيش، يا حتی ۱۵ سال پيش، اگر شما آمار میگرفتيد، بيش از نيمی از دانشجويان به ضدآمريکايی بودن اعتقاد داشتند. امروز تعداد دانشجويانی که اعتقاد سفت و سختی به ضد آمريکايی بودن دارند و در تظاهراتها شرکت میکنند و شعار مرگ بر آمريکا می دهند از ۱۰ درصد هم کمتر است.
آقای زيباکلام بسيار ممنونم از اينکه وقت خودتان را به اين مصاحبه داديد.