لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ ایران ۲۳:۱۸

افغانستان در وحشت: دختر چهارده ساله را سر بریدند


یک نظر سنجی: افغانستان خطرناکترین کشور برای زنان است
یک نظر سنجی: افغانستان خطرناکترین کشور برای زنان است

در سال جاری، خشونت علیه زنان در افغانستان بالا گرفته است.

سه شنبه بیست و هفتم نوامبر، ساعت نه بامداد: گاستینا برای تهیه آب آشامیدنی به سر چاهی در ۱۵۰ متری خانه اش رفته بود.گاستینا در خانواده محقری در ولایت کندوز در شمال افغانستان زندگی میکرد. گاستینای چهارده ساله دانش آموز کلاس هفتم بود. او متوجه خطر بیخ گوشش نبود. در میانه راه، دو مرد با چاقوی شکاری در دست، از دو طرف به او نزدیک شدند. آن دو برادر – که از بستگان گاستینا بودند – چاقو را بر گلوی گاستینا گذاشتند و سرش را گوش تا گوش بریدند. پلیس محلی و مدیر امور زنان در ولایت کندوز اعلام کردند که او بی رحمانه گردن زده شده است.

سید سرور سخنگوی پلیس کندوز در گفتگوی تلفنی با دیلی بیست (Daily Beast) گفت قاتلان به گاستینا فرصت ندادند، چنان سریع حمله کردند که او حتی مجال پیدا نکرد فریاد بکشد و کمک بخواهد.

نادیا گویا، مدیر امور زنان در ولایت کندوز می گوید «این دختر به نحوی بسیار بی رحمانه کشته شد؛ اما گناه او چه بود؟ به خواستگارش جواب رد داده بود.» جنایاتی از این دست در افغانستان کم اتفاق نمی افتد.

دو برادر قاتل، دستگیر شده اند.

صادق، مسعود و خانواده شان، نور رحمان پدر گاستینا را با آزار – و در واقع با تهدیدهایشان – به ستوه آورده بودند؛ مسعود از گاستینا خواستگاری کرده بود و آنها جواب «نه» از طرف خانواده دختر را قبول نداشتند. رحمان حرفهایش را زده و حجت را تمام کرده بود: «دختر من خیلی کم سن است و وقت ازدواجش نیست.»

سرور، رئیس پلیس کندوز می گوید آقای رحمان به او گفته است دو برادر بارها خواستگاری کرده بودند، و ظاهراً هر بار که جواب نه می شنیدند، خشمگین تر می شدند. به گفته آقای سرور، دو برادر پس از ارتکاب قتل، بی درنگ خود را به خانه شان رساندند، لباس های خون آلودشان را عوض کردند، و می خواستند فرار کنند. وقتی پلیس آنها را دستگیر کرد، «وحشت زده و عصبی» به نظر می رسیدند. پلیس لباس های خونی و چاقوی شکاری را که برای کشتن گاستینا استفاده شده بود، در خانه آنها پیدا کرد. هر دوی آنها در بازداشت به سر می برند، اما اتهامشان – اگر اتهامی در کار باشد – مشخص نیست.

متأسفانه قتل گاستینا تنها مورد خشونت علیه زنان و دختران در ولایت کندوز، و بیشتر نقاط کشور مذهبی و سنتی افغانستان، نیست. برای نمونه در شرق افغانستان، دختران نوجوانی که حرمت و حیثیت خانواده را لکه دار می کنند، گوش و بینی شان بریده می شود؛ یا با تیشه و تبر به جانشان می افتند. خودکشی، یا اقدام به خودکشی با پریدن از بالای ساختمان، خودسوزی یا خوردن مرگ موش، در بین زنانی که وادار به ازدواج اجباری می شوند بیش از پیش اتفاق می افتد.

خانم گویا، مدیر امور زنان کندوز می گوید قتل وحشیانه گاستینا تازه ترین مورد خشونت علیه زنان در این ولایت است: «دستکم یازده مورد مشابه در هشت ماه گذشته ثبت شده؛ سال گذشته شش مورد داشتیم.» وی در ادامه فهرست بلندبالایی از زنانی که مورد تجاوز قرار گرفته و به قتل رسیده اند ارائه می دهد. به یکی از این زنان توسط چهار پلیس محلی تجاوز شده است. بیش از یک هفته پیش، در منطقه مجاور یعنی چاردره، جسد دختر نوجوانی پیدا شد، و هنوز کسی مسئولیت قتل او را بر عهده نگرفته است: «می دانیم که این د ختر به خاطر مسائل خانوادگی به قتل رسیده.» خانم گویا یک مورد اخیر دیگر را به یاد می آورد که مردی همسرش را به خاطر به دنیا آوردن نوزاد دختر به قتل رساند. در یک رویداد دهشتناک دیگر، یک زن و سه فرزندش توسط برادر شوهر مرحوم آن زن به قتل رسیدند، چون برادر شوهر می خواست ارث و میراث فرزندان برادر را تصاحب کند. خانم گویا می گوید:

«در سال جاری خصومت و تعدی به زنان رو به رشد است، و این نشانه ای نگران کننده برای زنان در آینده است. این یک مشکل فرهنگی در جامعه ماست. پیشنهاد ما این است که برای افرادی که در چنین جنایت های هولناکی دست دارند، مجازات اعدام تعیین شود.» با این همه او می گوید غالباً اتفاق می افتد که به این مجرمان مجازات های سبکی تعلق می گیرد؛ یا اصلاً مجازاتی برایشان در نظر گرفته نمی شود.

هیچکس بهتر از گوینده سابق تلویزیون افغانستان خطرات ز یرپا گذاشتن سنت های سفت و سخت خانواده را نمی داند. وی به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود. سال 2003، طالبان شوهر او را به قتل رساند، و او با شش فرزند بی سرپرست ماند. خانواده شوهر او اعتقاد داشتند که حضور یکزن بیوه در فامیل مایه ننگ و بی آبرویی است، و می خواستند به زور او را به ازدواج برادر شوهرش دربیاورند؛ ولی او نمی خواست: «به آنها می گفتم که نمی خواهم برای بار دوم ازدواج کنم. ولی متوجه شده بودم که آنها یا مرا به ازدواج مجبور می کردند، یا می کشتند. تنها چاره این بود که با شش فرزندم کشور را ترک کنم و به پاکستان بروم.» او می گوید چون زن تحصیلکرده ای بود، حق انتخاب داشت، در حالی که بیشتر زنان افغان از تحصیلات برخوردار نیستند، و آزادی انتخاب ندارند: «شانس آوردم که توانستم فرار کنم، وگرنه یا باید به زور ازدواج می کردم، یا مرا مثل یک حیوان می کشتند.»

او در این باره که تغییر و تحول بزرگی به سرعت در افغانستان روی دهد چندان خوشبین نیست هر چند که در ده سال گذشته پیشرفت هایی در زمینه آموزش دختران و زنان حاصل شده و قوانین حمایت خانواده به نفع زنان تصویب شده است: «چندین دهه طول می کشد تا تا طرز فکر مردان افغان عوض شود. ممکن است فکرشان هیچوقت عوض نشود. این ادعای جامعه بین المللی که زندگی زنان افغان رو به بهبود است، رویایی بیش نیست. مردان افغان، زنان افغان را قرنها عقب نگه داشته اند. واقعیت شوم، همین مرگ تأسف بار گاستیناست.»

به نقل از وبسایت دیلی بیست
XS
SM
MD
LG