از دورانی که ارنست همینگوی در کافه های پاریس می نوشت، نوشتن آمریکاییها در کافه های پاریس سنت شده است. به گونه ای که خود پاریسی ها برای نشستن در کافه هایشان به سختی جا پیدا می کنند.
از ۵ هزار سال پیش تاکنون همواره روشن بوده که این، جادوی دست هنگام نوشتن است که زیبایی نوشتار را می آفریند، نه لوازم التحریر و وسایلی که نویسنده برای نوشتن افکار و حسهایش انتخاب می کند. گاهی یک خودکار که راهی مکانیکی برای نوشتن فراهم می کند، بیش از ماشین تحریر یا کامپیوتر برای نوشتن با نویسنده همراهی می کند و اثری که خلق می کند، اثرگذارتر و زیباتر است، گویی از دل بر آمده، یا به احساس نویسنده نزدیک تر بوده.
لونجر، شرکتی است که لوازم التحریری برای فروش عرضه می کند که آنها را مخصوص نویسندگان معرفی می کند و تاکید می کند که ضرورتی وجود ندارد که ابزار نوشتن، گران قیمت یا پیچیده باشد. لونجر معتقد است که هرچه ابزار و وسایل نوشتار کمتر و ساده تر باشد، فرایند نوشتار ساده تر و کیفیت آن بهتر می شود. قدرت قلم در حرکت انگشتان است که از روند اندیشه خط می گیرد، نه از پیچیدگی وسیله ای که اندیشه را بر کاغذ می آورد.
قلم، مداد یا خودکار، به گونه ای به تفکر و احساس کمک می کند. وقتی نویسنده ای، قلمی را که به این فرایند کمک می کند، می یابد، معتادی را می ماند که به هرویین رسیده و آن را رها نمی کند. این قلم ممکن است خودنویسی گرانبها از نوع مونبلان باشد، یا یک خودکار بیک ساده. می توان بر کاغذهای سفید گران قیمت و شفاف نوشت، اما آثار ماندگار بسیاری بر کاغذهای خاکستری کاهی نوشته شده اند اند، یا بر کاغذهای باطله ای که دردسترس نویسنده بوده .
مهمترین ابراز مورد نیاز یک نویسنده، شجاعت، تهور، سختکوشی، تمرکز، تمرین و تکرار، و البته انگیزه قوی است.
از سوی دیگر، آثاری مثل فدر هم در تاریخ نوشتار ادبی وجود دارند.
هاندل اثر برجسته خود مسیح را طی دو هفته نوشت، در حالی که طی تمام این مدت، خود را در اتاقش حبس کرده بود. طی این مدت، هیچ کس او را ندید و می گویند غذایش را هم از زیر در به او می دادند. (ناگفته نماند که درِ این اتاق خاص، به نظر در عجیبی می رسد.)
ولتر فدر را طی شش روز نوشت. فدر نمایشنامه ای است که تماشاگران خود را به گریه می اندازد، نه به سبب آنکه منقلب شده اند، بلکه به این سبب که ناگزیرند تا پایان نمایش سرجای خود بنشینند و آن را تماشا و تحمل کنند.
تمرکز، باارزش تر از سرعت نوشتن و ایده هایی است که نویسنده آنها را الهام تلقی می کند. نیوتن در پاسخ به آنکه چگونه توانسته به حساب دیفرانسیل برسد که قطعاْ یکی از مهمترین و عمده ترین دستاوردهای ذهن بشر است، گفت:« به هیچ چیز دیگری فکر نکردم.»
نویسنده واقعی آن است که چرکنویسهای فراوان داشته باشد و نسخه های متعدد چرکنویسش گاهی تا ۱۲ برسد.
یکی از تفاوتهای عمده میان کتابهایی که این روزها به سرعت همبرگر تولید و آماده می شوند با کتابهای واقعی که نمادی از ادبیات داستانی یا نمایشی بوده اند یا هستند، آن است که
سرعت فکر کردن، نوشتن و بازنویسی نویسنده هنگام نوشتن کتابهایی که ارزش ادبی بیشتری دارند و ماندگاری طولانی تری، کمتر از نویسنده اغلب کتابهایی است که این روزها به تعداد زیاد به بازار عرضه می شود.
روزگار قدیم و نبود امکانات معادل آن بود که اگر نویسنده ای با پیش نویس کتابش قربانی حادثه رانندگی می شد، اثرش نیز طی در آن حادثه ا از بین می رفت. این روزها، احتمال آنکه این اتفاق بیافتد، اندک است، اما به همان نسبت شمار آثاری که ارزش ادبی دارند هم اندک است.
از ۵ هزار سال پیش تاکنون همواره روشن بوده که این، جادوی دست هنگام نوشتن است که زیبایی نوشتار را می آفریند، نه لوازم التحریر و وسایلی که نویسنده برای نوشتن افکار و حسهایش انتخاب می کند. گاهی یک خودکار که راهی مکانیکی برای نوشتن فراهم می کند، بیش از ماشین تحریر یا کامپیوتر برای نوشتن با نویسنده همراهی می کند و اثری که خلق می کند، اثرگذارتر و زیباتر است، گویی از دل بر آمده، یا به احساس نویسنده نزدیک تر بوده.
لونجر، شرکتی است که لوازم التحریری برای فروش عرضه می کند که آنها را مخصوص نویسندگان معرفی می کند و تاکید می کند که ضرورتی وجود ندارد که ابزار نوشتن، گران قیمت یا پیچیده باشد. لونجر معتقد است که هرچه ابزار و وسایل نوشتار کمتر و ساده تر باشد، فرایند نوشتار ساده تر و کیفیت آن بهتر می شود. قدرت قلم در حرکت انگشتان است که از روند اندیشه خط می گیرد، نه از پیچیدگی وسیله ای که اندیشه را بر کاغذ می آورد.
قلم، مداد یا خودکار، به گونه ای به تفکر و احساس کمک می کند. وقتی نویسنده ای، قلمی را که به این فرایند کمک می کند، می یابد، معتادی را می ماند که به هرویین رسیده و آن را رها نمی کند. این قلم ممکن است خودنویسی گرانبها از نوع مونبلان باشد، یا یک خودکار بیک ساده. می توان بر کاغذهای سفید گران قیمت و شفاف نوشت، اما آثار ماندگار بسیاری بر کاغذهای خاکستری کاهی نوشته شده اند اند، یا بر کاغذهای باطله ای که دردسترس نویسنده بوده .
مهمترین ابراز مورد نیاز یک نویسنده، شجاعت، تهور، سختکوشی، تمرکز، تمرین و تکرار، و البته انگیزه قوی است.
از سوی دیگر، آثاری مثل فدر هم در تاریخ نوشتار ادبی وجود دارند.
هاندل اثر برجسته خود مسیح را طی دو هفته نوشت، در حالی که طی تمام این مدت، خود را در اتاقش حبس کرده بود. طی این مدت، هیچ کس او را ندید و می گویند غذایش را هم از زیر در به او می دادند. (ناگفته نماند که درِ این اتاق خاص، به نظر در عجیبی می رسد.)
ولتر فدر را طی شش روز نوشت. فدر نمایشنامه ای است که تماشاگران خود را به گریه می اندازد، نه به سبب آنکه منقلب شده اند، بلکه به این سبب که ناگزیرند تا پایان نمایش سرجای خود بنشینند و آن را تماشا و تحمل کنند.
تمرکز، باارزش تر از سرعت نوشتن و ایده هایی است که نویسنده آنها را الهام تلقی می کند. نیوتن در پاسخ به آنکه چگونه توانسته به حساب دیفرانسیل برسد که قطعاْ یکی از مهمترین و عمده ترین دستاوردهای ذهن بشر است، گفت:« به هیچ چیز دیگری فکر نکردم.»
نویسنده واقعی آن است که چرکنویسهای فراوان داشته باشد و نسخه های متعدد چرکنویسش گاهی تا ۱۲ برسد.
یکی از تفاوتهای عمده میان کتابهایی که این روزها به سرعت همبرگر تولید و آماده می شوند با کتابهای واقعی که نمادی از ادبیات داستانی یا نمایشی بوده اند یا هستند، آن است که
سرعت فکر کردن، نوشتن و بازنویسی نویسنده هنگام نوشتن کتابهایی که ارزش ادبی بیشتری دارند و ماندگاری طولانی تری، کمتر از نویسنده اغلب کتابهایی است که این روزها به تعداد زیاد به بازار عرضه می شود.
روزگار قدیم و نبود امکانات معادل آن بود که اگر نویسنده ای با پیش نویس کتابش قربانی حادثه رانندگی می شد، اثرش نیز طی در آن حادثه ا از بین می رفت. این روزها، احتمال آنکه این اتفاق بیافتد، اندک است، اما به همان نسبت شمار آثاری که ارزش ادبی دارند هم اندک است.