مسئله اتمی ایران و پاسخ گاه منفی و گاه مثبت جمهوری اسلامی ایران به خواست ها و پیشنهادهای غرب، جامعه بین الملل را به دلایل گوناگون در تصمیم گیری هایش دچار نوعی تعامل و تسامح کرده است. تسامحی که باید خود چارچوبی از یک روش ساده و پیچیده یا سهل و ممتنع دیپلماسی به حساب آورده شود.
نگاهی به تاریخ گذشته رویاروئی غرب با ایران بر سر برنامه اتمی اش در مدتی بیش از یک دهه، نشان دهنده آن است که ایران به سادگی سخنان خود را در مواقع لزوم تغییر داده و به همین جهت در درازای نگارش این مطلب ممکن است باز هم ایران پاسخ جدید یا تکمیلی دیگری برای غرب داشته باشد، پاسخی منفی یا مثبت که در صورت ضرورت به آن نیز پرداخته خواهد شد.
تاریخچه رویاروئی ایران در مورد برنامه اتمی اش با جامعه بین المللی نشان دهنده آن است که در اکثر مواقع تغییر جهت ایران به طور غیر مستقیم برای "«خریدن زمان» بوده است. بسیاری از کارشناسان مسائل اتمی بر این باورند که سیاست با دست پیش زدن و با پا پس کشیدن ایران که مآلاً به خریدن وقت منجر می شو،؛ می تواند ایران را یک گام دیگر به دستیابی به بمب اتمی نزدیک تر کند.
چین، روسیه، آمریکا، فرانسه و بریتانیا + آلمان یا کشورهای گروه۵+۱
تصمیم گیری های گروه پنج بعلاوه یک یا گروه کشورهای قدرتمند صنعتی در رویاروئی با جمهوری اسلامی ایران و جاه طلبی های اتمی اش، تنها به خود این شش کشور مرتبط نمی شود، بلکه مسائل دیگری را در چارچوب روابط سیاسی و اقتصادی آنان با یکدیگر و همچنین با کشورهای دیگر در جامعه بین المللی در برمی گیرد و در نتیجه این پرسش را بیشتر به ذهن انسان متبادر می کند که آیا دیپلماسی می تواند موفق شود و اگر نمی تواند چه را ه دیگری به جز استفاده از نیروی نظامی مطرح است و آیا منطق دیپلماتیک می تواند حتی فرضیه گزینه حمله نظامی را مطرح کند یا نه؟
به عنوان مثال در آنچه به روابط فیمابین کشورهای گروه پنج بعلاوه یک مربوط می شود، باید از رابطه آمریکا و روسیه یا آمریکا و چین نام برد. دو کشوری که تا به حال در شورای امنیت سازمان ملل متحد در برابر موضع گیری آمریکا نسبت به اعمال تحریم های شدید اقتصادی علیه ایران ایستادگی کرده اند، هر چند که به تصویب قطعنامه ها راًی مثبت داده اند.
در مورد روابط دو جانبه روسیه و آمریکا باید گفت که ایالات متحده سالانه صدها میلیون دلار برای نابودی کلاهک های اتمی روسیه و ایمنی آن به روسیه کمک مالی می کند، بنا بر این می توان نتیجه گیری کرد که مخالفت روسیه در داخل گروه ۵+۱ با چگونگی رویاروئی با برنامه اتمی ایران به سادگی صورت نمی گیرد زیرا آن کشور از سوئی باید منافع استراتژیک جهانی خود را با آمریکا حفظ کند و از سوی دیگر باید متوجه منافعی باشد که از سوی ایران در دسترسش قرار می گیرد.
هنگامی که در سال ۱۹۹۱ میلادی، اتحاد جماهیر شوروی پیشین از هم فرو پاشید و فدراسیون روسیه جایگزین آن شد، آن کشور دارای دست کم ۲۷هزار واحد سلاح اتمی بود که بیشتر آن به برخی از جمهوری های پیشین اتحاد جماهیر شوروی سابق انتقال داده شد. *۱
دو کشور آمریکا و روسیه در چارچوب همکاری های مربوط به تقلیل سلاح های اتمی، پیمانی به نام «پیمان کاهش تسلیحات استرتژیک» یا پیمان START امضا کرده بودند که در پنجم ماه دسامبر ۲۰۰۹ میلادی منقضی شد، اما چند روز پیش از آن پرزیدنت اوباما اعلام کرد هیات های ویژه ای از سوی آمریکا و روسیه در ژنو سرگرم مذاکره درباره چگونگی تجدید این پیمان هستند و تا آن هنگام، قرارداد قبلی به قوت خود باقی خواهد ماند.
پرزیدنت اوباما روز جمعه هیجدهم ماه ماه دسامبر ۲۰۰۹ در کنفرانس تغییرات آب و هوائی سازمان ملل متحد در کپنهاگ، پس از ملاقات با «دیمتری مدودف» همتای روسی اش گفت: «دو کشور به توافق پیمان کنترل سلاح های اتمی که جانشین پیمان منقضی شده قبلی خواهد بود، بسیار نزدیک شده اند.» پیمان پیشین متعلق به دوران جنگ سرد بوده است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد تا بحال با صدور چهار قطعنامه لازم الاجرا ایران را موظف کرده است از ادامه غنی سازی اورانیوم دست برداشته و از تعهدات بین المللی اش در پیمان منع تولید و گسترش سلاح های اتمی ان – پی- تی تبعیت کند.
این شورا در سال ۲۰۰۶ میلادی دو قطعنامه و در سال ۲۰۰۷ میلادی یک قطعنامه دیگر را در رابطه با جاه طلبی های اتمی ایران صادر کرد. قطعنامه چهارم در سوم ماه مارس سال ۲۰۰۸ میلادی برای اعمال تحریم های بیشتری علیه ایران به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسید.
این در حالی است که جامعه بین المللی، بحران اتمی ایران را در اولویت برنامه هایش قرار داده است. در سال های اخیر تامین ثبات و امنیت بین المللی در بخش عمده ای از جهان به طور اخص به رژیم ایران و تصمیمات چند سال اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد وابسته بوده است.
مسئله روابط برخی از کشورهای خارجی با جمهوری اسلامی ایران نیز بر چگونگی اتخاذ موضع آنان در برابر ایران اثر گزار بوده و در نتیجه در معادلات رابطه گروه ۱+۵ با کشورهای گروه سوم یک عامل مهم شمرده می شود.
روزنامه لوموند بین المللی در یک رشته گزارش تحقیقی به این مسئله پرداخته و در یکی از شماره های خود *۲ چگونگی برنامه اتمی ایران را با یک گروه پنج نفری متخصص در روابط بین الملل و همچنین در جلوگیری از تولید و گسترش سلاح های اتمی در میان گزارده است. *۳
در این گفت وگو، عامل مهم زمان بر سایر موارد تسلط پیدا کرده و به نظر می رسد که یک بحران بزرگ بین المللی در مورد برنامه اتمی ایران بیش از بیش اجتناب ناپذیر است.
جمهوری اسلامی ایران با به بازی گرفتن دقیقه ها در مذاکرات خود ابتدا با کشورهای گروه ۳ در اتحادیه اروپا ( فرانسه، آلمان و بریتانیا) و پس از آن با شورای امنیت سازمان ملل متحد، علائم ضد و نقیضی را به قدرت های بزرگ فرستاده است.
در همین حال، با فاش شدن طرح مرکز مخفی و غیر قانونی «قم» تقریباً همزمان با شروع نشست کشورهای گروه بیست در پتسبورگ در ایالت پنسیلوانیا، آخرین تردیدها نیز در مورد قصد جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به بمب اتمی از بین رفته است.
کارشناسان در گفتگوهای خود با روزنامه «لوموند» بر این عقیده اند که تحریم صادرات نفتی ایران نباید به صورت «تابو» جلوه کند.
سال گذشته نیکلا سارکوزی ،رئیس جمهوری فرانسه، که در رویاروئی با برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران موضع محکم و استواری اتخاذ کرده گفت: «ضروری است که از جایگزین نگران کننده بمب ایران یا بمبارن ایران» دوری کرد.
در بیست و هفتم نوامبر سال ۲۰۰۹ آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران را برای مخفی داشتن یک مرکز اتمی در قم، عدم تبعیت از اجرای مفاد قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین ادامه غنی سازی اورانیوم محکوم کرد. قطعنامه ماه نوامبر سال جاری IAEA، نخستین از نوع خود پس از فوریه سال ۲۰۰۶ میلادی است.
ایران به مناسبت آن که سازمان نظارت بر فعالیت های اتمی سازمان مل متحد را از وجود یک مرکز جدید غنی سازی اورانیوم در قم آگاه نکرده، تعهدات خود را تحت پیمان منع تولید و گسترش سلاح های اتمی زیرپای گزارده است.
در کنار محکومیت ایران، با راًی مثبت بیست و هفت کشور عضو هیات مدیران آژانس بین المللی انرژی اتمی، باید از یک گروه هفت نفری از کشورهائی که راًی ممتنع داده اند نیز نام برده و به روابط آنان با جمهوری اسلامی ایران توجه کرد. از آن جمله می توان به سه کشور ترکیه، آذربایجان و برزیل اشاره کرد:
ترکیه اخیراً به تهران نزدیک تر شده و حتی پیشنهاد کرده که حاضر است اورانیوم ایران را برای غنی سازی در خاک خود پذیرا شود. روابط ایران و ترکیه در حال حاضر از نزدیکی بسیار برخوردار است و شاید به همین جهت است که این کشور به قطعنامه آژانس راًی مخالف داده است. هنگام راًی گیری اخیر، سفیر جمهوری آذربایجان در سالن حضور نداشت زیرا بی شک این کشور بین انتخاب روسیه و منافعش در ایران با توجه به جامعه پر قدرت آذری، عدم شرکت خود را هنگام اخذ راًی در هیات حکام IAEA برگزیده است.
... و برزیل نیز که محمود احمدی نژاد را درست چند روز پیش از اخذ راًی در کشورش پذیرا شده بود، به تصویب قطعنامه ای علیه ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی راًی ممتنع داد. برزیل همچنین یکی از پیشگامان تغییرات آب و هوائی و انرژی در جهان و یکی از فعالان راه یافتن به شورای امنیت سازمان ملل متحد و در اختیار داشتن یک کرسی دائمی در آن شوراست. این کشور پیش از این از روابط بسیار نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران برخوردار بوده و اکنون باز هم به مناسبت دارا بودن منافع مشترک دیگری با ایران نزدیک تر شده است. کشورهای ترکیه، برزیل و جمهوری آذربایجان با آمریکا دارای روابط بسیار نزدیکی هستند.
ترکیه یکی از نزدیک ترین و قدیمی ترین متحدان آمریکا در ناتوست. کشور ترکیه از سال ۱۹۵۲ به عضویت ناتو در آمده و در تغییر ساختار نظامی پیمان دفاعی آتلانتیک شمالی، NATO به نظامی – سیاسی حمایت فراوان کرده است.
محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که اخیراً ( در سی اُم نوامبر۲۰۰۹) کار خود را پس از دوازده سال کار در راًس این سازمان مهم ترک کرده، توانست IAEA را از نقش یک سازمان فنی به یک سازمان با نفوذ چند سیاستی تغییر بدهد. با این همه، حتی آقای البرادعی نیز که همیشه به طور غیر مستقیم از ایران حمایت می کرد، این بار از موضع جمهوری اسلامی ایران در مخفی نگاهداشتن فعالیت های اتمی اش – به ویژه آخرین آن در مرکز قم - شدیداً انتقاد کرده است.
بنا بر این مسئله روابط هر یک از کشورهای گروه ۱ + ۵ را باید هم بطور جداگانه و هم در مجموع با سایر کشورها در مد نظر قرار داد تا بتوان به مشکل سهل و ممتنع بودن برنامه اتمی ایران نزدیک تر شد.