لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱ دی ۱۴۰۳ ایران ۱۸:۱۳

آغاز دوره سوم تدریس سینمایی بهرام بیضایی در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا


آغاز دوره سوم تدریس سینمایی بهرام بیضایی در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا
آغاز دوره سوم تدریس سینمایی بهرام بیضایی در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا

بهرام بیضایی، کارگردان، نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و مدرس پیشین دانشگاه های ایران به دعوت دکتر عباس میلانی، رئیس بخش ایران شناسی دانشگاه استنفورد در شمال کالیفرنیا از پائیز سال گذشته به عنوان استاد مدعو به تدریس در رشته سینما اشتغال داشته است.

بیضایی ٧٢ ساله به همراه همسرش «مژده شمسائی» بازیگر و چهره پرداز سینما و تئاتر به آمریکا آمده است ودرحال حاضر در شهری در حومه سانفرانسیسکو زندگی می کند.

بیضایی که همراه با نمایشنامه نویسان دیگری چون «غلامحسین ساعدی» و «اکبر رادی» از پایه گذاران موج نوی نمایشنامه نویسی در ایران به شمار می رود، خود از دانش آموختگان رشته تئاتر است و تا پیش از انقلاب در دانشگاه تهران به تدریس اشتغال داشت و ابتدا به عنوان استاد مدعو و بعدها در سال ١٣٥٢ پس از انتقال از اداره برنامه های تئاتر به دانشگاه تهران، به عنوان استادیار به طور تمام وقت در دانشکده هنرهای زیبا به تدریس هنرهای نمایشی پرداخت.

بیضایی پس از انقلاب برای همیشه از تدریس در دانشگاه های کشور محروم شد. این در حالی است که بسیاری از آثار پژوهشی بهرام بیضایی نظیر نمایش در ژاپن، نمایش در ایران، نمایش در چین و نمایش در هند که در دهه چهل شمسی منتشر شده اند جزو کتاب ها و منابع درسی دانشجویان رشته تئاتر در دانشگاه های ایران محسوب می شوند.

بهرام بیضایی در ۱۳۱۷ در تهران متولد شد. اوکه تحصیل کرده مدرسه دارالفنون است در سال آخردبیرستان دو نمایش «آرش» و «اژدهاک» را نوشت اما بعدها تحصیل در رشته ادبیات فارسی دانشگاه را به دلیل رد پایان نامه تحصیلی اش رها کرد.

بیضایی فعالیت سینمایی را با فیلم‌برداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقه‌ای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه عموسبیلو در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلند خود به نام رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. دوفیلم دیگر او به نام چریکه تارا و مرگ یزدگرد، که بین سال های ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخته شده اند هنوز توقیف است و هرگز اجازه اکران پیدا نکرد.ف یلم «سگ کشی» یکی از دیگر آثار سینمایی بیضایی در سال ٨٠ اکران عمومی شد و مورد استقبال منتقدین قرار گرفت.

بیضایی از سال ۱۳۴۰ با نوشتن چند نمایشنامه وارد عرصه تاتر شد و در سال ۱۳۵۸ نمایش مرگ یزدگرد را نوشته و کارگردانی کرد. او بعد از نزدیک به دو دهه محرومیت از کار روی صحنه تئاتر در سال ۱۳۷۶چند نمایش از جمله «کارنامه بنداربیدخش» را در تئاتر شهر به روی صحنه برد. در تابستان سال ۱۳۸۴ بیضایی نمایش "مجلس شبیه در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین" را که نمایشنامهٔ آن با نیم‌نگاهی به قتل‌های زنجیره‌ای نوشته شده بود، در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه برد که با استقبال تماشاگران روبرو شد اما مدتی بعد اجرای آن متوقف شد. هرچند فیلم های بیضایی هرگز به جشنواره های خارجی ارسال نشده اما داین فیلم ها رداخل ایران به جوایز سینمایی مختلف دست یافته اند. فیلم «رگبار» درسال های پیش از انقلاب برنده جایزه سپاس شدو دو فیلم مسافران و سگ کشی نیز جوایزبهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی را از نهادهای مختلف سینمایی جمهوری اسلامی به دست آوردند.

بهرام بیضایی یکی از اعضای اصلی کانون نویسندگان و صاحب ٥٠ فیلمنامه و بیش از ٣٠ نمایشنامه است که در حال حاضر به عنوان استاد مدعو در بخش ایران شناسی دانشگاه استنفورد کلاسی به نام «چرخه فرهنگ» را دایر کرده است . دوجلسه اول این کلاس ها با استقبال شدید دانشجویان روبرو شد چنانچه مسئولان مجبور شدند آن را به اماکن وسیع تری منتقل کنند تا افراد بیشتری بتوانند از آن بهره مند شوند.

در این کلاس ها که سومین جلسه آن به زودی برگزار خواهد شد، دانشجویان می توانند از نزدیک با حاصل پنج دهه تلاش های هنری بهرام بیضایی آشنا شده و مسائل مهمی درمورد تئاتر و سینمای ایران را مورد بحث و گفتگو قراردهند.

درنخستین جلسه کلاس های بیضایی در بخش ایران شناسی دانشگاه استنفورد، کارگردان فیلم های «مرگ یزدگرد» و «باشو، غریبه کوچک» فیلم مستند و کوتاه «قالی سخنگو» که درسال ١٣٨٥ به عنوان بخشی از مجموعه ای برای معرفی قالی های ایرانی توسط این کارگردان ساخته شده و پیش از این نیزدر «جشنواره سینمای ایران» در دانشگاه لس آنجلس در کالیفرنیای جنوبی به نمایش درآمده را به عنوان موضوع مورد بحث به نمایش گذاشت.

دراین جلسه که به زبان فارسی برگزار می شد بهرام بیضایی فیلم هشت دقیقه ای «قالی سخنگو» را که بر محور ایده اصلی «درخت سخنگو» یکی از مفاهیم و تمثیل های اساطیری ایران بافته شده و از شاهکارهای هنر قالی بافی جهان به شمار می رود را مورد بحث و بررسی قرارداد.

جلسه دوم کلاس های «چرخه فرهنگ» بهرام بیضایی به تاریخ سینما از آغاز تا زمان انقلاب اختصاص داشت که در آن این فیلمساز برجسته مراحل مختلف پیدایش صنعت سینما در ایران، نخستین فیلمی که در داخل کشور ساخته شد و جنبه های گوناگون در رابطه با سینمای ایران را مطرح ساخت و دوجلسه آینده این کلاس ها نیز به سینمای ایران بعد از انقلاب اختصاص داده شده است.

حاضران در جلسه دوم کلاس های بیضایی فرصتی یافتند تا درباره پدیده جنجالی «فیلمفارسی» و مفهوم آن سخنان تازه ای بشنوند. از جمله این که «واژه فیلمفارسی به دور از ارزش، داوری و قضاوت بد کاربرد دارد» و چگونه «ایرانیان گاه ضمن آن که پدیده ای یک بخش مهم از فرهنگ و زندگی آن ها به شمار می رود ناگهان روی آن خط بطلان می کشند و آن را چنان نفی می کنند که انگار هرگز نبوده و نیست».

واژه «فیلمفارسی» نخستین بار توسط یکی از منتقدان روشنفکر سینمای ایران به نام هوشنگ کاووسی به کار گرفته شد و بنا برگفته بیضایی این کلمه در آغاز کار الزاما از یک بار منفی برخوردار نبوده است. بلکه بیشتر به یک سنت سینمایی اشاره داشت که برگرفته از فیلم های مصری، هندی و ترکی بود. این مسئله نیز بنا برگفته بهرام بیضایی به زمانی باز می گردد که «فوزیه»خواهرپادشاه مصر، همسر محمدرضا شاه پهلوی و ملکه ایران بود و به همین خاطر در آن دوران فیلم های زیادی از مصر در ایران به نمایش درمی آمد. درونمایه هایی از نوع سینمای مصر در پیدایش پدیده ای به نام «فیلمفارسی» بسیار اثرگذار بوده است. هم چنین فیلم های هندی و ترکی نیز تاثیرات زیادی برصنعت فیلمسازی آن زمان ایران داشته اند. این بعد ها ست که واژه «فیلمفارسی» مفهومی تازه به صورت نوعی قضاوت روشنفکرانه پیدا می کند که با تحقیر و نگاهی از بالا به این نوع فیلم ها همراه است. به اعتقاد آقای بیضایی این برخوردی غیردمکراتیک و نادرست بوده است که قضاوت قالبی را جانشین قضاوت مورد به مورد در باب هر یک از این فیلم ها کرده است. او به عنوان مثال به فیلم «لات جوانمرد» مجید محسنی اشاره می کند که برای نخستین بار یک آدم کراواتی که سمبل تجدد است را در فیلم در مقابل لات جوانمردی که سمبل سنت است قرار می دهد و در این تصویر به ظاهر ساده یک پدیده پیچیده تاریخی که همان برخورد سنت و تجدد در ایران است نهفته است که نشان دهنده نیروهای انکار ناپذیر سنت گرا و سنت پروری است که در ضمیر ناخودآگاه هنری فیلمسازان وجود دارد و به این صورت بوده است که درنتیجه این فیلم ها مورد توجه و استقبال عموم قرار می گیرند.

XS
SM
MD
LG