لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ ایران ۱۱:۳۳

فیلم علمی-تخیلی «آواتار» اثری تاریخ ساز درزمینه فیلم های سه بعدی و انیمیشن


Avatar, the movie
Avatar, the movie

دوازده سال پیش جیمزکامرون کارگردان و نویسنده سینمای هالیوود، فیلم «تایتنیک» را به تماشاگرانی درسطح جهان عرضه کرد. فیلمی رومانتیک که تبدیل به یکی از پرفروش ترین آثارسینمایی درتاریخ فیلمسازی هالیوود شد. جیمزکامرون این بار با فیلم فانتزی- تخیلی «آواتار» که وقایع آن در ١٥٠ سال دیگر وجایی درآینده بشریت اتفاق می افتد، توانسته است با استفاده از تکنولوژِی 3D، تحول عظیمی درتجربه تماشای فیلم درسالن سینما بوجود آورد و تماشاگر را به درون فضای فیلم خود بکشاند.

جیک سالی، یک سربازآسیب دیده ارتش نیروی دریایی آمریکاست که دریکی ازجنگ های زمینی فلج شده است. اودروحله اول با امید این که روزی بتواند یک باردیگر راه برود به سوی ماموریت در یک کره دوردست و خطرناک کشیده می شود.

صدایی از مرکزکنترل زمین درلحظه فرود برسطح این کره عجیب وغریب به مسافران سفینه فضای جیک سالی هشدارمی دهد:«شما دیگردر کانزاس نیستید! شما در پاندورا هستید. آن بیرون و پشت پرچین ها، هرموجود زنده، هرپرنده و هرخزنده ای که روی سطح گل آلود این کره وجود دارد منتظراست تا شما را ببلعد و یا چشم هایتان را درآورد!»

درفیلم به نظرمی رسد که کره«پاندورا» تنها جایی درکائنات است که درآن ماده ای پیدا شده که می تواند جایگزین سوخت انرژی مصرفی موجود برروی کره زمین باشد. ماده ای که میلیاردها دلارارزش دارد. اما برای دستیابی به این گنجینه پربها، جیک سالی و همراهان او مجبورند موجودات پاندورا را ازبین ببرند. موجوداتی قدبلند و باریک اندام با پوستی آبی رنگ که «ناوی» ها خوانده می شوند.

جیک سالی و یکی ازهمراهانش به نام «نورم» وظیفه دارند تا از DNA موجودات زمینی مخلوط با «ناوی» ها ، روبات های قابل کنترلی بسازند تا توسط آن ها بتوانند بهتربه جنگ بومی های کره پاندورا بروند.

جیک با استفاده از DNA خود، جسم تازه ای می سازد که توسط مغز خود او کنترل می شود. از این طریق او نه تنهامی تواند یک باردیگرراه رفتن را تجربه کند بلکه می تواند با تحمل هوای مسموم جو پاندورا با بومیان این کره عجیب مستقیما تماس ایجاد کند اما این وقایع دراول کار به خوبی پیش نمی روند!

پس از آنکه یکی از اهالی پاندورا، دخترزیبا و جذابی به نام «نیتیری» به جیک سالی «ناوی» ها را می شناساند وبه رابطه عمیقی که این موجودات با کره خود دارند پی می برد متوجه می شود که این ماموریت و بهره برداری از محیط زندگی این موجودات تا چه اندازه نابجاست ناگهان تصمیم می گیرد از استثمارآنان توسط اهالی کره زمین جلوگیری کند.

بازیگراهل نیوزولاند، سام ورثینگتون نقش جیک سالی را بازی می کند و بازیگر زیبای آمریکایی «زوئی سالاندا» نقش نیتیری را ایفا می کند. جیمزکامرون کارگردان کانادائی الاصل سال ها برروی بوجود آوردن سیستمی که بتواند ریزه کاری های صورت و شخصیت بازیگران را در یک فیلم انیمیشن به خوبی نشان دهد کار کرده است. بازیگران لباس های مخصوصی می پوشند که روی آن با گذاشتن گیرنده های مخصوص تمام حرکت بدن و چهره آنان ضبط می شود.

کامرون می گوید:«تمام کوشش ما درطول این سال ها این بوده است که بتوانیم بازی بازیگران را در این نوع فیلم زنده نگه داریم. این تنها شکلی است که ما می توانیم کاراکترهای کامپیوتری را به صورتی قابل قبول و باور به تماشاگران عرضه کنیم. من نخواسته ام یک انیمیشن ساز باشم و به شیوه فیلم های انیمیشن، جزئیات حرکات شخصیت های فیلم را پس از ساختن آن ها با کامپیوتر تعیین کنم. من خواسته ام این حرکات هم زمان با بازی بازیگر و توسط خود او انجام شود و نه به صورت دیجیتالی. بنا براین من به بازیگرانم گفتم شما وارد این اطاق عجیب و غریب می شوید و ما این دایره های کوچک سبزرنگ را روی تن وبدن و سر و صورت شما وصل می کنیم اما هر لحظه از حرکات و بازی شما به عنوان یک بازیگر از این طریق ضبط می شود.»

کامرون هم چنین امکاناتی بوجود آورده است تا تماشاگران بتوانند ازطریق استفاده ازیک عینک سه بعدی مخصوص همه جا همراه و هم قدم با شخصیت جیک سالی باشند. سام ورثینگتون می گوید:«شما به عنوان تماشاگراگر احساس کنید که ازنزدیک درصحنه های جنگ یا تراژدی با این شخصیت ها تماس دارید خیلی بیشتر وقایع فیلم را درک می کنید و آن را می پذیرید. به این صورت تماشای فیلم روی پرده سینما فراموش شده و از ذهن تماشاگرکنارزده می شود و شما با روح داستان رویارومی شوید.»

ورثینگتون در ادامه این سخنان می گوید:« هم چنین باید به خاطرداشته باشید که هریک از حرکات، پرش ها، غلط زدن ها، پروازها، بوسه ها و سقوط هایی که درفیلم می بینید کاملا توسط خود ما، یعنی من و زوئی انجام شده و این ها انیمیشن یا کارتون نیستند. بلکه همه این ها از حرکات واقعی خود ما سرچشمه گرفته اند.»

جیمزکامرون با اشاره به مفهوم و پیام فیلم می گوید:«ما خواسته ایم از طریق یک فیلم فانتزی – تخیلی شاید به صورتی هشداری داده باشیم به مردم کره زمین و آن این است که این کار یعنی به استثمارکشیدن اهالی پاندورا در یک کره دوردست و ناشناخته به دست اهالی زمین خطراتی به همراه دارد که درشرایط مشابه در همین کره زمین نیز باید به عواقب آن توجه داشت. این پیام نهایی فیلم آواتار است.»

کامرون می گوید:«فیلم های علمی /تخیلی کاربردهای گوناگونی دارند. گاه این فیلم ها می توانند یک تجربه صرفا بصری یا کاملا ساخته یک ذهن خلاق باشند. اما فیلم های علمی تخیلی که من با آن ها بزرگ شدم همواره یک پیام هشداردهنده به همراه داشته اند و هدفشان بهترساختن زندگی نوع بشربرروی این کره خاکی بوده است. اما متاسفانه درسال های اخیر، از این گونه فیلم ها به عنوان یک انزوای سیاسی، یک فرار از واقعیت ها و یک خودداری از شرکت در مسائل سیاسی استفاده شده و این فیلم ها مبدل به وسائل سرگرمی و راهی برای فروش اسباب بازی شده اند! آواتار با این قصد که فیلم های علمی تخیلی یا فانتزی تخیلی را به ریشه های اصلی آن برگرداند ساخته شده است.»

کامرون می گوید:«اهالی کره پاندورا این پیام را گرفته اند که انسان های زمینی آمده اند تا هرچه را که می خواهند بردارند و با خود ببرند. آن ها هم این پیام را می فرستند که ...این سرزمین ماست و به ما تعلق دارد!»

XS
SM
MD
LG