لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ ایران ۱۹:۱۲

آيا حتی جان انسانها برای ديکتاتورها اهميت دارد؟ پويا ارجمند - 2004-01-01


مـن به خـاکستر نشينی عـادت ديـرينه دارم

ســينه مـالامال دردم ، دلــی پـر کـينه دارم

پـاکبازم من ولی در آرزويم زنـدگانی نيست

مثل هر جنبده ای من هم دلی در سينه دارم

آيا حتی جان انسانها برای ديکتاتورها اهميت دارد؟

همان گونه كه در اعلاميه جهانى حقوق بشر نيز آمده است “حق زندگى، آزادى و امنيت شخصى از حقوق بشرى است”. در كشورى زلزله خيز چون ايران اين حق به معناى آن است كه هر فردى بايد امكان زندگى در خانه اى مقاوم در برابر زلزله را داشته باشد و اگر فاجعه زلزله اى پديد آيد، بايد نظام كمك رسانى اى وجود داشته باشد كه حق زندگى و امنيت فرد را تضمين كند. حكومتها و جريانهاى مستبد، خاصه در كشورهاى اسلامى، به اين بهانه كه كشورهايشان ويژگى هاى خود را دارند، با مفاد بيانيه جهان شمول حقوق بشر مخالفت مى ورزند. آنها از موضوع نسبيت باورى فرهنگى دفاع مى كنند. اين موضع در بحث حقوق بشر به معناى اين است كه يك برداشت عمومى و جهانشمول از حقوق بشر وجود ندارد. از اين ديدگاه ويژگى هاى فرهنگى عمده اند نه نظرهايى عمومى و جهان شمول درباره آزادى و حقوق انسانى.

به ويژگى ها طبعا بايد توجه كرد، اما نه براى مقابله با برداشت عمومى از حقوق بشر، بلكه براى غنا بخشيدن به تفسير مشخص آن. در اين مورد بررسى موضوع زلزله از زاويه حقوق بشر نمونه روشنى به دست مى دهد. ماده ۳ اعلاميه جهانى حقوق بشر مى گويد: “هر فردى حق زندگى، آزادى و امنيت شخصى دارد.” در كشورى زلزله خيز اين ماده را اين گونه مى توان تفسير كرد: هر فردى بايد از اين امكان برخوردار باشد كه در خانه اى مسكن زندگى كند كه در برابر زلزله مقاوم باشد. در صورت بروز فاجعه هايى چون زلزله بايد نظام كمك رسانى اى وجود داشته باشد كه حق زندگى و امنيت شهروندان را تضمين كند. تضمين حقوق طبعا به امكانهاى اقتصادى و تكنيكى و سازمان دهى وابسته است. اين امكانها بالقوه وجود دارند و كشورهايى وجود دارند كه در اين زمينه سرمشق هاى خوبى عرضه كرده اند.

ژاپن كه مردمانش با زلزله زندگى مى كنند، نمونه خوبى است. ايالات متحده آمريكا نيز. زلزله اخير كاليفرنيا همان شدت زلزله بم را داشت. در آنجا دو نفر جان باختند، در ايران دست كم بيست و هشت هزار نفر.

كافى نيست استناد شود كه آمريكا و ژاپن كشورهاى پيشرفته و ثروتمند هستند. ايران كشورى فقير نيست، مردمى دارد آماده هميارى و انبوهى متخصص در همه زمينه هاى لازم براى مقابله با فاجعه آفرينى هاى زمين لرزه. بودجه اى كه صرف محدود كردن حقوق و آزادى هاى تصريح شده در اعلاميه جهانى حقوق بشر مى شود، اگر صرف دفاع ملى شهروندان براى مقابله با زمين لرزه گردد، پيشامدهايى چون زلزله بم تا اين حد فاجعه آفرين نمى شوند. اين حق شهروندان است كه بپرسند چرا آنان در قرن بيست و يكم در برابر زلزله امنيت ندارند. چرا حكومتها به جاى پرداختن به اين موضوع مشغوليت فكريشان اين است كه چگونه مانع آزادى بيان و اجتماع و تشكل شوند، كتابها را سانسور كنند و روزنامهها را ببندند تا مردم به حقوقشان آگاه نگردند.

حق زندگى و امنيت جانى حق پايه اى بشرى است. در روزگار ما در جايى كه اين حق در چند ثانيه در بعد ۲۸ هزار نفرى پايمال مى شود، بى گمان مشكلى بنيادى در زمينه حقوق بشر وجود دارد.

XS
SM
MD
LG