چند سال پس از ورود هنری هادسن به نیویورک، تجار هلندی منطقه ای را به نام «نیو آمستردام» نام گذاری کردند تا در آنجا بتوانند با بومیان یا سرخپوستان منطقه به مبادلات بازرگانی از جمله معامله خز و پوست بپردازند. امروز این منطقه به نام «نیویورک سیتی» یا شهر نیویورک معروف است.
امروز به سختی می توان تصور کرد که شهر نیویورک با مشخصات ممتاز آن از مستعمرات کشور هلند بوده است. اما یک موزه در «سی پورت» یکی از مناطق توریستی پائین شهر نیویورک که درست روبروی مجسمه آزادی قرار دارد با ارائه مدارک و اسناد چند صد ساله ثابت می کند که هلندی ها حقیقتا با پرداخت مبلغی ناچیز، شهر نیویورک را از سرخپوستان خریداری کرده اند.
<!-- IMAGE -->مارتین برندس، مدیر آرشیو ملی هلند، نامه ای را که در سال ۱۶۲۴ توسط یکی از مقامات هلندی نوشته شده به این صورت ترجمه کرده است: «خدمت اربابان و روسای دولت هلند. شنیدم که یک کشتی به نام نیو آمستردام از هلند نو در ینگه دنیا به شهر آمستردام آمده است. من با کاپیتان این کشتی صحبت کردم و او به من گفت که هموطنان ما در آن دیار از شرایط بسیار مساعدی برای زندگی برخوردارند. بچه هایی به دنیا آورده اند و مستعمره در وضعیت خوبی قرار دارد. ما جزیره «منهتن» را به مبلغ ناچیز ۶۰ گیلدرز خریدیم و درضمن باید بگویم که کشتی مذکور پر از خز و پوست های اعلا بود.» این نامه از کشور هلند به نیویورک قرض داده شده تا در طول دوران جشن های چهارصدمین سالگرد پیدایش این شهر بی همتا به نمایش عمومی گذاشته شود.
برندس می گوید: «این یک گواهی مستند است که ثابت می کند که این نواحی در ابتدا از مستعمرات کشور هلند بوده است که امروز تبدیل به شهر بزرگ نیویورک شده است.»
بری لوئیس تاریخ نویس معماری ها و اماکن قدیمی می گوید انگلیس ها بلافاصله پس از رسیدن به منطقه «رود شرقی» را با آشغال و خاکروبه پر کرده و آن را تبدیل به قطعه زمینی تازه کردند. آن ها نیاز مبرمی به زمین های تازه داشتند. چرا که سیلی از مهاجران از مناطق مختلف اروپا راهی آمریکا و نیویورک شده بودند.
لوئیس می گوید: «مردم در آن زمان با کالسکه، گاری یا پای پیاده از روی پل بروکلین به آن طرف رودخانه می رفتند.» بعدها سیستم قطار زیرزمینی یا «سابوی» نیویورک به آن اضافه شد:« زیبایی این خط قطار زیرزمینی در این بود که شما با یک سکه ۵ سنتی ناچیز می توانستید از این طرف شهر به آن طرف سفر کنید و به اقصی نقاط شهر با فواصل طولانی دسترسی داشته باشید و به این صورت با خرید منازلی در خارج از شهر به آسانی با پرداخت حداقل هزینه حمل و نقل به مرکز شهر نیویورک رفت و آمد کنند.»
بنا بر گفته لوئیس به این صورت بود که هر آدم معمولی می توانست در آن زمان در نیویورک و نواحی حومه آن صاحب خانه و یا آپارتمانی راحت و زیبا باشد: «اما تجارتخانه ها می خواستند که در مرکز شهر باقی بمانند و به این صورت بود که با ازدیاد جمعیت و تکثیر این تجارتخانه ها، ساختن ساختمان های چند طبقه معروف به آسمانخراش رواج پیدا کرد.»
وقتی نخستین آسمانخراش ها ساخته شدند، بسیاری از مردم از این وحشت داشتند که آن ها فرو بریزند. با این همه بنا بر گفته لوئیس: «هر روز بر تعداد این ساختمان های غول پیکر و آسمانخراشهای بی نظیر افزوده شد، ساختمان وولورث و ساختمان کرایسلر با یک برج طلائی در بالاترین نقطه آن از نخستین آسمانخراش های شهر نیویورک به شمار می روند. اما امپایر استیت کمی بعد به رقابت با این دو ساختمان پرداخت و بلند تر از هردوی آن ها در قلب شهر نیویورک جای گرفت.
امروز پس از گذشت ۴۰۰ سال، نیویورک هنوز مرکز تجارت جهان است و بخشی از
جزیره منهتن، منطقه کوچکی که هلندی ها آن را به مبلغ ۴ دلار ناچیز از
سرخپوستان خریداری کردند همان «وال استریت» یا مرکز مالی جهان است.