لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ ایران ۰۷:۰۹

پیشگیری از افسردگی در نوجوانان


نوجوانانی که والدین افسرده دارند در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به افسردگی هستند. این عبارت اظهار نظر نهایی یک کارآزمایی بالینی گسترده و طولانی برای شناسایی عوامل خطر بروز افسردگی و اندازه گیری میزان مواجهه افراد با این عوامل معین در دوران های متفاوت زندگی بود. اما نکته قابل توجه در این پژوهش نه تنها در بررسی عوامل بروز بیماری بلکه در ارائه راهی عملی به منظور پیشگیری از ظهور بیماری در نوجوانانی است که خواه و ناخواه مواجهه با این عامل یعنی زندگی و رشد در خانواده ای با والدین افسرده را درپیشینه خود داشته اند. پژوهشگران می گویند یک برنامه جامع آموزش مهارتهای شناختی-رفتاری شامل مهارت واقع بینی، حل مسئله و کنترل خشم به شکل مؤثری ازایجاد بیماری در فرد مستعد جلوگیری خواهد کرد.

مجله جامعه پزشکی آمریکا ضمن انتشار این مقاله مدعی شد، برنامه کنترل و پیشگیری زمانی موفق خواهد بود که در زمان شروع کار گروهی آموزش نوجوانان، مادر و پدر وی پیشابیش تحت درمان افسردگی قرارگرفته باشند و در وضعیت روانی مناسبی به سر ببرند. به گفته جودی گاربر، استاد روانشناسی و پرورش ذهن در دانشگاه وندربیلت وجان وایزاستاد دانشگاه هاروارد احتمال ابتلأ افسردگی نوجوان در چنین خانواده ای را یافته جدیدی نمی داننداما معتقدند شناخت این سابقه فامیلی کمک شایانی به انتخاب فرد مناسبی که از برنامه پیشگیری بیشترین سود را خواهد برد می نماید.

برای ارتباط وضعیت خلقی روانی والدین و میزان موفقیت پیشگیری از افسردگی در فرزندان آنان عوامل بسیاری برشمرده شده است که از بین آنها ۳ دلیل زیر موجه تر به نظر می رسند. نخست استعداد ژنتیکی ابتلأ و درمان پذیری که موجب خواهد شد فرزند پدر و مادر درمان پذیر به سهولت بیشتری قابل پیشگیری باشند، ثانیأ اینکه زندگی درکنار پدر ومادر افسرده بسیار سخت و طاقت فرساست وبه کودک یا نوجوان احساس تقصیر وگناه القأ می کند و سر آخر آنکه الگوی رفتاری فرزندان رفتار پدر و مادر است و طبیعتأ مقاومت به تغییر رفتارهای درمانی نیز قابل انتقال است.

اعتبار علمی بالای این مطالعه که در ایالت های ماساچوست، تنسی، پنسیلوانیا واورگان برگزار شده بود علاوه بر طراحی مناسب بواسطه انتخاب کاملأ تصادفی نمونه های مورد مطالعه وزمان طولانی پیگیری تأمین شده بود و بدین دلیل یکی از معتبرترین ها در نوع خود به شمار می رود. ۳۱۶ نوجوان۱۳ تا ۱۷ ساله در این ۴ ایالت با شرایط معین سابقه افسردگی والدین، انتخاب و به ۲ گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول مراقبت های روتین و معمول سلامت روان وپیشگیری از افسردگی را دریافت کرده و گروه دیگر علاوه بر آن تحت آموزش های ۹۰ دقیقه ای مهارت های زندگی، طی ۸ جلسه هفتگی که با ۶جلسه ماهیانه دیگر تکمیل می شد، قرار گرفتند.

بر اساس تحلیل آماری اطلاعات به دست آمده در این پژوهش اختلاف واضحی بین دو گروه بررسی شده مشاهده شد که این اختلاف نشانگر تأثیر بی چون وچرای درمان افسردگی در زوج های دارای فرزند، به عنوان قدم اول در پیشگیری افسردگی نوجوانی است. آموزش مهارت های شناختی-رفتاری حتی بدون در نظر گرفتن وضعیت خلقی والدین تأثیر مثبت و محافظت کننده ای در قبال افسردگی نوجوانان ایفا می کند. این پژوهش خاطر نشان کرد، حدود یک سوم از نوجوانان گروه اول یا گروهی که مراقبت های معمول سلامت روان دریافت کرده بودند در طول مطالعه دچار افسردگی شدند و این در حالی بود که در گروه دیگر آموزش مهارتهای زندگی میزان بروز افسردگی را به یک پنجم شرکت کنندگان تقلیل داده بود. اما مقایسه تأثیر پیشگیری در زیر گروه ها واضح تر خود را نشان می داد.

در گروهی که پدر و مادر غیر افسرده یا سالم به لحاظ ثبات خلقی-روانی داشتند ، در صورت شرکت در برنامه آموزش مهارت های شناختی-رفتاری یا آنچه عملأ مهارت های زندگی شمرده می شود، میزان بروز افسردگی به ۳۰% میزان بروز آن در گروه مراقبت روتین تقلیل می یافت. این در حالی است که در گروهی که درهنگام شروع مطالعه پدر یا مادرشان افسردگی داشتند، تأثیر آموزش مهارت های زندگی بسیار کمتر بود وتنها در حدود ۸% کاهش نشان می داد.

مطالب مرتبط

XS
SM
MD
LG