گزارش: آلن سیلورمن، خبرنگار صدای آمریکا در هالیوود
شش سال پیش، یک مادر تنها در تکزاس به اشتباه دستگیر می شود اما پس از مقاومت و ایستادگی در مقابل بی عدالتی ها، این زن جوان در جنگ علیه سیستم قضایی و اثبات بی گناهی خود پیروز می شود. داستان فیلم تازه ویولت آمریکایی بر اساس همین ماجرا گذاشته شده است.
دی رابرتز، زن جوان ۲۳ ساله و مادر تنهای چهار دختر با دشواری خرج زندگی خود و فرزندانش را از راه کار به عنوان گارسن در یک رستوران و کمک هزینه دولتی تامین می کند. او و چهار دختر کوچکش در اطاقک کوچکی در یکی از خانه های کم درآمد شرق تکزاس زندگی می کنند. اما در ماه نوامبر سال ۲۰۰۰، مقامات پلیس محلی که جنگ تازه ای علیه فروش مواد مخدر را آغاز کرده اند دی رابرتز را به همراه جمعی دیگر از ساکنان محله فقیر نشین به جرم فروش مواد مخدر دستگیر و زندانی می کنند.
طبق قوانین آن زمان ایالت تکزاس، دادستان مجاز است که فرد دستگیر شده را بدون هرگونه شواهدی و فقط به رغم اطلاعات به دست آمده به زندان بیافکند.
در زندان به دی رابرتز فرصتی داده می شود تا با امضای یک اعتراف نامه از زندان خارج شود اما موافقت با این پیشنهاد و امضای یک اعتراف نامه به معنی قبول برچسب بزهکاری و جنایت است و همین اتهام باعث خواهد شد تا دولت کلیه کمک های مالی به دی و فرزندان او را قطع کرده و حق زندگی در خانه های کم هزینه را از او بگیرند. اغلب افرادی که به جرم فروش مواد مخدر دستگیرشده اند از میان آفریقایی تبارهایی هستند که در صورت عدم قبول پیشنهاد امضای اعتراف نامه با محکومیت های شدید و از جمله زندان های طویل مدت رویارو هستند و هرگز پیش از به زندان افکنده شدن در دادگاهی با حضور یک هیات منصفه محاکمه نخواهند شد. در اینجاست که یکی از وکلای سازمان دفاع از حقوق شهروندی آمریکا پا به میدان می گذارد.
این وقایع در شهرکی به نام «هرنی» در شرق تکزاس اتفاق افتاده است و نام واقعی زن قهرمان داستان رجینا کلی است.
رجینا می گوید:«بیشتر از ۹۸ درصد وقایعی که در این فیلم می بینید با واقعیت مطابقت دارد. بسیاری از اتفاقات ناهنجار در این فیلم با وجود آن که غیر قابل باور به نظر می آیند اما واقعیت دارند و واقعا همان وقایعی هستند که من لحظه به لحظه آن ها را زندگی کرده ام.»
رجینا می گوید: «همان طور که در فیلم می بینید، بسیاری از افراد حتی مادرم به من اصرار کردند که اعتراف نامه را امضا کنم تا دچار انتقام کشی دادستان قدرتمند نشوم اما من قبول نکردم.» او می گوید: «من به هیچ وجه نمی توانستم گناهی را به گردن بگیرم که درعمق وجودم می دانم هرگز انجام نداده ام. اگر این کار را می کردم چگونه می توانستم یک مادر نمونه برای دخترانم باشم؟ در بچگی مادرم بارها به من گفته بود که «دروغ دروغ است و راستی راست» پس چگونه می توانستم برخلاف همه این چیزها رفتار کنم؟»
شش سال پیش فیلمنامه نویسی به نام بیل هینی، داستان رجینا را در گزارشی که از یک رادیوی دولتی پخش می شد شنید. او ابتدا به تکزاس رفت تا فیلم مستندی از روی وقایع زندگی رجینا کلی بسازد اما بعدها با توجه به عوامل دراماتیکی که در این داستان وجود داشت تصمیم گرفت که آن را به صورت یک فیلم داستانی نوشته وتهیه کند تا مردم بیشتری بتوانند به تماشای آن بنشینند.
بیل هینی می گوید: «در وحله اول من می خواستم که تماشاگر را هم به صورتی که خودم با عوامل دراماتیک این داستان درگیر شده بودم به فیلم جلب کنم. می خواستم آن ها هم با قهرمانان فیلم بخندند و با آن ها به گریه بیفتند. برای من داستان یک شهروند معمولی آمریکایی که جرات و شهامت آن را پیدا می کند که با بی عدالتی های یک سیستم بزرگ تر درافتد از جذابیت زیادی برخوردار است. این گونه افراد هستند که همه چیز را عوض می کنند و نه تنها بر زندگی خود و جامعه خود اثرگذاری می کنند بلکه بر یک یک ما مردم تاثیرات مثبتی به جای می گذارند.»
تیم دیسنی، کارگردان فیلم ویولت آمریکایی می گوید: «ما مجبور شدیم که در نهایت اغلب اسم ها و شخصیت های واقعی را تغییر بدهیم چرا که نمی خواستیم این افراد مورد تهاجم و انتقام گیری قرار بگیرند.»
با این وجود رجینا کلی و چهار دختر او چندی پیش مجبور شدند تحت فشار جامعه از خانه خود به جای دیگری نقل مکان کنند. دیسنی می گوید تغییراتی که در فیلمنامه به وجود آمده دلایل دیگری هم دارد: «هرچند داستان محوری ما وقایع مربوط به رجینا و شرایط او را بررسی کرده است اما برای هرچه بیشتر مستند بودن فیلم ما مجبور شدیم از پرونده های موجود مشابه نیز استفاده کنیم. این گونه وقایع فقط مختص شهرهای دورافتاده تکزاس نیست بلکه در مناطق دیگر کشور هم اتفاق می افتد. بنا براین ما نمی خواستیم همه انگشت ها را به سوی تکزاس دراز کنیم...»
نیکول بهاری، بازیگر نقش دی (یا همان شخصیت رجینا کلی) است. این ستاره نوپای سینمای هالیوود می گوید به شدت تحت تاثیر داستان فیلم قرار گرفته است:
«امیدوارم این فیلم به همین اندازه که مرا تحت تاثیر قرار داده است دیگران را نیز متاثر کند. این نوع قهرمانی های همه گیر است که از یک فرد به فرد دیگر سرایت می کند و به این صورت کاستی ها را از میان برمی دارد.»با برنده شدن رجینا و دریافت حقوق شهروندی توسط او، قوانین ایالت تکزاس نیز در نتیجه فعالیت های او برای اثبات بی گناهی خود برای همیشه تغییر یافت.