لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۰۶:۵۲

گزارش سیاسی: تاثیر کناره گیری محمد خاتمی در معادلات سیاسی رقابت های انتخاب ریاست جمهوری


گری توماس، خبرنگار صدای آمریکا، واشنگتن

انصراف محمد خاتمی، رییس جمهوری پیشین ایران، تنها ۵ هفته پس از اعلام نامزدی خود در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری خبری نابهنگام بود.

کناره گیری ناگهانی محمد خاتمی، سرشناس ترین چهره سیاسی اصلاح طلب ایران از رقابت های ریاست جمهوری، تحلیل گران را بر آن داشته است تا علل و انگیزه وی از اتخاذ چنین تصمیمی و نیت واقعی از نامزدی وی را مورد پرسش قرار دهند. برخی گمانه زنی ها از نامزدی او به منظور تغییر معادلات سیاسی نامزدهای دیگر خبر می دهد.

کن کاتزمان، کارشناس مرکز غیر حزبی خدمات پژوهشی کنگره در واشنگتن می گوید تنها انگیزه خاتمی برای اعلام نامزدی خود، تلاش برای متقاعد کردن میرحسین موسوی، نخست وزیر پیشین برای ورود به رقابت های ریاست جمهوری بود تا بدین ترتیب وی بتواند از صحنه خارج شود.

وی می گوید :«خاتمی همیشه خواستار بازگشت موسوی به صحنه سیاسی و نامزدی اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آینده بود. زمانی که موسوی نسبت به شرکت در رقابت های ریاست جمهوری تمایلی نشان نداد، خاتمی نامزدی خود را اعلام کرد تا اصلاح طلبان حداقل یک نامزد در انتخابات آتی داشته باشند. اما هم اکنون که موسوی نیز در رقابت ها قدم گذاشته است، حضور هر دو آنها ضرورتی نخواهد داشت.»

بنا به گزارش رسانه های ایران، خاتمی در تماس تلفنی با موسوی در اوایل ماه گذشته تصمیم او را مبنی بر حضور در صحنه انتخابات ریاست جمهوری جویا شده بود.

خاتمی زمانی که هیچ انگیزه ای در موسوی مشاهده نکرد، روز ۸ فوریه نامزدی خود را اعلام کرد و سپس با اعلام نامزدی موسوی در هفته گذشته، وی به طور ناگهانی از صحنه رقابت ها خارج شد.

بسیاری از تحلیل گران معتقدند در بهترین شرایط خاتمی صرفاً یک نامزد مردد بود.

روا بالا، تحلیل گر استراتفور، شرکت اطلاعات خصوصی می گوید :«نامزدی خاتمی با توجه و علاقه ویژه جهان غرب روبرو شد، اما مردم ایران آن قدرها هم از این امر استقبال نکرده بودند. من از حمایت عمومی و قطعی عموم مردم ایران از خاتمی آگاهی دارم اما این امر در غرب بیشتر اغراق شده است. گویی نوعی امیدواری وجود دارد که غرب خواهان بازگشت او و تغییر مسیر صحنه سیاسی ایران است.»

محمد خاتمی از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵، دو دوره رییس جمهوری اسلامی ایران بود. اما انتخابات سال ۲۰۰۵ محمود احمدی نژاد، شهردار وقت تهران و کاندیدای ناشناس را به مقام ریاست جمهوری رساند.

محافظه کاران یا اصول گرایان احترام چندانی برای خاتمی و دیدگاه های او قایل نیستند. گرچه اصلاح طلبان هنوز به او وفادارند، اما در دیگر عرصه سیاسی ایران، اختلاف نظرهای عمیقی پیرامون دیدگاه های خاتمی وجود دارد.

الکس وطن خواه، تحلیل گر نشریات دفاعی «جین» می گوید :«بسیاری از مردم ایران نسبت به عدم توانایی خاتمی در دوران ریاست جمهوری ۸ ساله خود در پیشبرد امور و مقاومت علیه ساختار سیاسی و قدرت حاکم ناامید و سرخورده شدند. خاتمی مردی است که در سال ۱۹۹۷ با پیام های امیدوار کننده و شعار اصلاحات به حقیقت اکثریت آرای ایرانیان را جلب کرد. ۸ سال بعد ، عدم تحقق آن وعده ها مردم را شگفت زده کرد و به نظر من این وعده ها و امیدها در اذهان عمومی باقی مانده است. خاتمی بر خلاف مردی که جانشین او شد، به فقدان اعتماد به نفس دچار بود. من فکر نمی کنم خاتمی شخصیت ویژه این مقام را دارا باشد و ما باید به آن واقف باشیم. خاتمی خیلی کمتر از محمود احمدی نژاد اتکای به نفس دارد. احمدی نژاد به اعتماد به نفس بیش از حد شهره است حتی زمانی که این اعتماد در توانایی و یا دانش ریشه ای ندارد.»

کن کاتزمان می گوید :« سیاستمداران محافظه کار و اصلاح طلبان بر این باور بودند که شاید نامزدی خاتمی برخی زخم های حساس را دوباره تازه کند. این هراس وجود داشت که با وجود خاتمی، شکاف بسیار عمیقی در انتخابات پدید آید. مبارزه بین اصلاح طلبان و محافظه کاران تا پایان راه ادامه می یافت و احتمال بروز خشونت، افتراق و حتی تنش شدید بسیار بالا بود. خاتمی از ایجاد تنش بیشتر دوری می جوید.»

همزمان با ابراز تمایل دولت جدید در واشنگتن برای گفتگو با تهران، انتخابات ریاست جمهوری ایران در بزنگاه حساسی به وقوع می پیوندد.

تحلیلگران می گویند باور عمومی واشنگتن بر این است که گفتگو و برقراری مناسبات با یک رییس جمهوری اصلاح طلب سهل تر از گفتگو با رییس جمهوری محافظه کار و تندرو خواهد بود.

اما در عین حال برقرای گفتگو با ایالات متحده در حوزه اختیارات رییس جمهوری آینده ایران نخواهد بود بلکه آیت الله خامنه ای، رهبر ایران تصمیم نهایی را خواهد گرفت.

XS
SM
MD
LG