در فاصله کوتاهی که تا سی امین سالگرد انقلاب در ایران باقیست، اجازه بده نگاهی کنیم به دو گزارش که نکته مشترک این دو گزارش نظریه یا تئوری توطئه است در انقلاب ایران، اما نتیجه گیری این دو گزارش دو جهت کاملا مخالف هم را دنبال می کند.
روزنامه لس آنجلس تایمز، در شماره ۱۷ اکتبر ۲۰۰۸ خود مقاله ای را بر اساس تحقیقات پژوهشگری بنام اندرو اسکات کوپر منتشر ساخت که بر اساس اسناد تازه در دسترس عموم قرار گرفته تهیه شده و نشان میدهد که زمینه برای تضعیف موضع محمدرضا شاه پهلوی بر خلاف تصور عمومی از زمان پرزیدنت کارتر آغاز نشده و برمیگشته به دوران پرزیدنت نیکسون و پرزیدنت فورد.
این گزارش اختلاف شدید دولت فورد و بخصوص دانالد رامسفیلد مشاور ارشد پرزیدنت فورد را با شاه ایران بخاطر خودداری شاه فقید از پایین آوردن قیمت نفت می داند. اما در همین گزارش باز میخوانیم که هنری کیسینجر وزیر امور خارجه آنزمان هشدار میداده که اقدامی شدید در جهت تضعیف حکومت ایران زمینه را برای سر کار آمدن حکومتی افراطی در آن منطقه حساس جهان فراهم میسازد. این گزارش نمیگوید که بالاخره نتیجه این مناظره جناح کسینجر با جناح رامسفیلد چه بود. اما موضوع اختلاف را مشخص میکند که مخالفت شاه ایران با پایین آوردن قیمت نفت بوده است.
حالا توجه کنید به مصاحبه یا در حقیقت آخرین مصاحبه شاه فقید ایران با خبرنگار صاحب نام انگلیسی دیوید فراست که در ژانویه ۱۹۸۰ در پاناما انجام شد و بخش هایی از آن در youtube موجود است. در این مصاحبه شاه فقید ایران شرکت های نفتی را در بوجود آمدن شرایطی که منجر به سقوط حکومت او شد، سهیم میداند و بخصوص به دو شرکت نفتی اشاره میکند اما از بردن نام آنها خودداری میکند.
او میگوید بنا بگزارش هایی از دو منبع موثق، سه سال پیش از انقلاب در ایران، این دو شرکت نفتی در مورد سرنوشت رژیم ایران شور و مشورت کرده اند.
زمانی که دیوید فراست از انگیزه این شرکتها میپرسد، پاسخ میشنود که شرکت های نفتی بر این تصور هستند که پول کافی از نفت عایدشان نمی شود و باید قیمت نفت بسیار بالاتر از این برود. و اینکه برای شروع، ایجاد کمبود نفت در بازار یعنی قطع تولید نفت ایران که روزانه پنج میلیون و ششصد هزار بشکه نفت صادر میکرد، راهی مناسب برای جهش قیمت هاست.
بنابر این من و تو میمانیم که بالاخره کی خواستار پایین آوردن و کی خواستار بالا رفتن قیمت نفت بوده و محمدرضا شاه پهلوی جلوی بالا رفتن قیمت ها را گرفته بوده یا جلو پایین آمدن آن را؟
شاید من و تو باید گزارش ها را بخوانیم و گزارش های دیگری را هم، اما نتیجه گیری هایمان را بگذاریم برای آنزمان که باندازه کافی بدانیم و قضاوت مان فقط احساسی نباشد، با همه احترامی که برای احساس قائلم.
و مهمتر از همه آنکه تمیز قائل شویم بین دولت ها و شرکت ها و نهادهای مختلف در یک کشور و همه را با یک چوب نرانیم.