تيم ملی فوتبال ايران امشب (چهارشنبه) در يک بازی تعيين کننده و سرنوشت ساز در برابر تيم امارات به ميدان ميرود. برتری در اين مسابقه جايگاه ايران را در صدر جدول گروه ٢ مسابقات انتخابی جام جهانی در قاره آسيا استحکام می بخشد. امارات نيز پس از سه شکست مقابل عربستان سعودی، کره شمالی و کره جنوبی، بازی مقابل ايران را آخرين اميد خود در راه صعود به جام جهانی ٢٠١٠ می داند.
دوشنبه شب ملی پوشان ايران به مدت يک ساعت تمرينات خود را درامارات پيگيری کردند و دو بازيکن شاغل در لا ليگای اسپانيا، جواد نکونام و مسعود شجاعی، آخرين لژيونرهای غايب نيز به تيم ملی اضافه شدند.
علی دايی سرمربی تيم ملی فوتبال ايران در كنفرانس خبری پيش از اين ديدار، نتيجه بازی مقابل امارات را برای تيم ايران مهم خواند و با توجه به نزديكی امتيازهای تيم های اين گروه گفت : ما در پی كسب ٣ امتياز هستيم و به كمتر از آن قانع نخواهيم بود.
از آنسو سرمربی فرانسوی تيم ملی امارات، دومينيك باتنيه نيز بازی فردا مقابل ايران را آخرين فرصت برای آن تيم توصيف كرد.
حضور کريم باقری در تيم ملی
در اين ميان با توجه به حواشی تيم ملی، خودداری علی کريمی ازهمراهی تيم ملی و بتازگی محروميت دو ساله عليرضا واحدی نيکبخت از حضور دراين تيم، همه نگاه ها به تيم ملی معطوف شده است.
نيکبخت که عضو باشگاه پرسپوليس است، در مراحل قبلی جام جهانی تيم ملی ايران را همراهی کرده است. وی با اظهارآنکه گذرنامه اش را بهمراه نداشته، از محل اسکان اعضای تيم ملی در هتل المپيک، از اردو جدا شده و سپس با پاسخ ندادن به تماسهای تلفنی به تيم ملی که عازم قطر بود، ملحق نشده است. به همين دليل کميته انضباطی فدراسيون فوتبال ايران در حکمی سنگين ، اين اقدام نيکبخت را با دو سال محرويمت از همراهی تيم ملی و پرداخت ده ميليون تومان جريمه محکوم کرده است. جالب آنکه اين حکم به گذشته نيز فلاش بک زده است.
آنچه در حکم صادره بيشتر به چشم ميخورد عطف به ما سبق است که وی را ملزم ميدارد، آنچه را که بعنوان جايزه و پاداش در طول ساليان گذشته از تيم ملی گرفته است به فدراسيون باز پس بدهد!
اما تيم ملی تنها جريمه نيکبخت را نمی خواهد. جوابی قاطع و مشخص برای ديگر بازيکنان لژيونر و شايد ناموافق با علی دايي؛ آنهايی که به تيم دعوت می شوند، نشده اند و يا نمی شوند!
از يکسو بازی حساس دو تيم ايران و امارات و از سوی ديگر کوتاه آمدن و يا به عبارتی تغيير تاکتيکی علی دايی در قبال برخی فوتباليستها، يا به عبارتی ديگر آشتی برخی از بازيکنان قديمی و لژيونر ، شرايطی ويژه ای بوجود آورده است. علی دايی که حالا پخته تر از روزهای آغاز به کارش بعنوان سرمربی تيم ملی به نظر ميرسد، ديگر ٥ يا ٦ نفر از تيم سايپا( تيمی که بعنوان بازيکن / مربی در آن فعاليت ميکرد) دعوت نميکند و با گشاده رويی چشم به نتيجه اين ديدار دارد. هر چند که لباس تيم ملی ايران در بازی با قطر با درج آگهی شرکت سايپا بر آن، جايگاه علی دايی بعنوان سکان دار تيم ملی در هيات مديره اين تيم باشگاهی را کمی حاشيه دار کرده است.اما همانطور که سرمربی تيم ملی ايران ،دايی گفته است: اين تيم تنها بدنبال کسب سه امتياز ديدار امارات است و پيروزی تنها سوغات دبی می داند.
در اين بين مقاله ای از کارشناس فوتبال ايران سيد علی پورحسينی بدستم رسيده که خواندن آنرا خالی از لطف نمی دانم. هرچند که نظرات ايشان طبق روال هميشه، موضع رسمی گروه ورزش شبکه خبری فارسی تلويزيون صدای آمريکا نيست. در اينجا بايد اشاره کنم که دوستانی که نظرات مخالف دارند و يا قصد دارند تحليل ديگری از تيم ملی ارائه دهند ، ميتوانند تنها از ايميل varzesh@voanews.com استفاده نمايند.
دعوت از کريم باقری
دعوت و استفاده از کريم باقری در مقابل قطر يکی از مهمترين اتفاقات درديدار تدارکاتی مقابل قطر بود که ميتواند تاثيری عميق بر تيم ملی داشته باشد. هرچند ترديدی نداريم که کريم باقری يکی از ارکان اساسی تيم ملی در موج نوی اين تيم از سال ١٩٩٦ و جام ملتهای آسيا در امارات بود و رسيدن به جام جهانی ١٩٩٨ فرانسه در پرتو گلی حاصل شد که وی در مقابل استراليا به ثمر رساند و در چند دوره اخير ليگ نيز بسيار توانمند نشان داده اما دعوت از وی به تيم ملی پس از چند سال دوری امری است که نميتوان به سادگی از آن گذشت. کريم باقری پس از درخشش در فوتبال بومی آذربايجان در زمان مربيگری علی پروين به تيم ملی راه پيدا کرد و در جريان مسابقههای انتخابی جام جهانی ١٩٩٤ يعنی در سال ١٩٩٢ پيراهن تيم ملی را به تن کرد. هرچند سن کريم باقری در هنگام ورود به تيم ملی به طور دقيق مشخص نبود اما ميتوان فرض را بر ١٨ تا ٢٠ سالگی گذاشت و بر چنين مبنايی کريم در حال حاضر بين 35 تا 37 سال سن دارد و در هنگام برگزاری جام جهانی ٢٠١٠ در آستانه ٤٠ سالگی خواهد بود. آيا تيم ملی برای گذر از مرحله انتخابی با چنان معضلی روبهرو است که حضور کريم باقری در تيم ملی يک اجبار غيرقابل چشم پوشی است يا آنکه قصد داريم از کريم برای رهبری تيم ملی در مسابقات نهايی جام جهانی در سال ٢٠١٠ استفاده کنيم؟؟؟
وقتی برای سئوالهای بالا پاسخی وجود ندارد به اين نتيجه ميرسيم که دعوت از کريم به تيم ملی ادامه داستان عدم حضور علی کريمی در تيم ملی است که هنوز از نظر علی دايی يک موضوع تمام شده تلقی نميشود. حرکت کريم باقری و حضور در تيم ملی يک ارزش است که بايد قدردان آن بود اما بايد ديد از اين حضور چه منفعتی به تيم ملی ميرسد؟ با توجه به نقش کريم در بازی عموما او را در مرکز زمين با مسئووليتهای مختلف ديدهايم. بازيکن ميانی دفاعی، بازيکن ميانی توپ پخش کن، بازيکن ميانی تهاجمي. پس از خداحافظی کريم و در سالهای اخير جواد نکونام يکهتاز ميانه ميدان تيم ملی شد و با حضور در اسپانيا به يک بازيکن بينالمللی تبديل شده است علاوه بر او تيموريان شرايط مشابهی با جواد نکونام دارد و در همين نقش پژمان منتظری و مازيار زارع نمايشهای خوبی در ليگ داشتهاند. با توجه به آنکه تيم ملی در چند بازی اخير خود روی توپهای هوايی در خط حمله ضعف داشته تنها انتخاب موجه برای حضور کريم در تيم ملی قرار گرفتن پشت سر دو مهاجم و به عنوان بازيکن ميانی تهاجمی است که اين امر نيز به معنی کنار گذاشتن بازيکنانی نظير شجاعی و جباری از ميانه ميدان ميشود مگر آنکه کادرفنی قصد استفاده از تک مهاجم و چيدمان ١-٥-٤ را داشته باشد و کريم نقش مهاجم دوم کاذب را در زمين ايفا کند. فراخوندن بازيکنان بزرگ به تيم ملی و نشاندن آنها روی نيمکيت امری مستبعد است و گمان نميرود دايی از کريم دعوت کرده تا روی نيمکت تنها نباشد!!!! به هر حال از ظواهر امر چنين به نظر ميرسد که حضور کريم باقری در تيم ملی پس از چندين سال آن چنان که بايد و شايد مشکل گشا نخواهد بود.
به آب و آتش زدن امارات
تيم ملی در بازی روز ٢٩ آبان (١٩ نوامبر) در امارات مقابل تيم ملی اين کشور با تيمی مواجه ميشود که تا اينجا هر 3 مسابقه خود را باخته و شانس چندانی برای صعود ندارد اما اين دليلی برای دستکم گرفتن اين تيم آن هم در يک بازی خانگی نيست. تيم امارات در مسابقه با ايران بی هيچ ترديدی به آب و آتش خواهد زد تا با کسب پيروزی در اين مسابقه با کورسوی اميدی بازيهای مرحله برگشت را برگزار کند تا شايد اتفاقات و حوادث به گونهای رقم خورد که اين تيم شانس صعود به جام جهانی را پيدا کند. معمولا دشوارترين مسابقهها در مقابل تيمی است که چيزی برای از دست دادن ندارد و نبايد از ياد برد که تيمهای عربی حاشيه خليج فارس همواره در مقابل تيم ما به نحوی بازی کردهاند که حتی اگر خود به دستاوردی نميرسند زمينهساز کمک به ديگر تيمهای عربی شوند. در 2 دوره مسابقههای مقدماتی جام جهانی در سالهای ١٩٩٨ و ٢٠٠٢ چنين حرکتهايی را از تيمهای قطر و بحرين به خاطر داريم.
تا بازی با امارات فرصت ٣٠ روزهای داشتيم و اين فرجه مناسبی بود تا کادر فنی تيم ملی با کاستن از نقاط ضعف تيم بر نقاط قوت آن بيفزايد. دايی ميبايست دعوت از بازيکنان جديد را به نوعی ثبات ميرساند و در عوض فراخواندن بازيکنان جديد به اردوی تيم ملی از جمع ٣٠ بازيکنی که تاکنون به مقابله با حريفان فرستاده تيم اصلی، بازيکنان جايگزين و ذخيره را مشخص ميکرد و به ايجاد هماهنگی هرچه بيشتر بين بازيکنان ميپرداخت تا از مسابقه با امارات و کره جنوبی در مرحله رفت مسابقههای انتخابی جام جهانی به امتيازهای لازم دست پيدا کند اما دايی همچنان به روند دعوت از بازيکنان جديد ادامه داد و ترکيبی جديد را در ديدار با قطر به کار گرفت تا اين ديدار تدارکاتی هم دستاوردی برای تيم ملی نداشته باشد.
هرچند ديدار با امارات مهم است اما همواره بر اين باور بودهايم که فوتبال ملی ما چندين پله بالاتر از عربها قرار دارد و حتی تيمهای دوم و سوم ما نيز به آسانی از پس اين حريفان برميآيند با اين حال معتقديم که در عوض بازی تدارکاتی با قطر دايی ميبايست با شناختن تيم کامل خود از بازی رسمی با امارات به عنوان يک ديدار جدی تدارکاتی برای مقابله با کره جنوبی استفاده ميکرد.
گفتنی است در گروه دوم مرحله مقدماتی فوتبال جام جهانی در آسيا- تيم ايران از دو ديدار دارای ٤ امتياز است و امارات از سه بازی امتيازی کسب نکرده است. اين دو تيم فردا در ورزشگاه آل مکتوم شهر دبی به مصاف هم ميروند.