شاهيد: عصر چهارشنبه در برابر مکانی که به خانه راديو شهرت دارد جمعيت کردهای ساکن پاريس يک گردهم آئی اعتراضی وهمدلی با اعتصاب کنندگان غذا در زندان های ايران را برگزار کرده و در تجمع خود ضمن انتشار بيانيه باتنی چند از خبرنگاران به گفتگو پرداختند . از آقای يوسف اردلان يکی از نمايندگان هيئت کردهای ساکن فرانسه پرسيديم دليل تجمع شما دراين محل برای چيست؟
يوسف اردلان : بيشتر از دو هفته است که عده ای از زندانيان سياسی و يا مدنی و يا کرد در زندان های جمهوری اسلامی در سنندج ، سقز، رضائيه و يا تهران اعلام اعتصاب غذا کرده و در واقع شش خواست عمومی دارند که ما برای رساندن صدای آنها در اينجا گرد آمده ايم . خواستهای آنها قطع شکنجه ، برداشتن تفاوت بين زندانيان سياسی و مدنی ، متوقف کردن اعدام های دسته جمعی که متاسفأنه باز شروع شده و يا خواستهای انسانی است نظير نظارت حقوق بشری بر تمام زندان های ايران . در ضمن ميدانيد که اين اعتصاب غذا برای بفراموشی نرفتن و يادمانی است از قتل عام زندانيان سياسی سال های شصت و همينطور سالگرد قتل عام در قارنا و قاطلان که يک سال بعد از انقلاب انجام گرفت. البته از آنجا که خبر گيری از داخل زندان های ايران روز به روز سخت تر شده وچون تا پايان هفته اول مطمئن نبوديم نخواستيم چشم بسته کاری انجام بدهيم .
شاهيد: از اقای اردلان پرسيديم به نظر شما چاره کار چه بايد باشد ؟
يوسف اردلان : ما در پاريس کار زيادی از دستمان بر نميايد . آنچه که توانسته و يا بتوانيم انجام ميدهيم . کار ما انعکاس خبر در افکار عمومی و بين المللی است و در واقع انتخاب محل تظاهرات، يعنی اينجا در برابر ساختمان راديوهای فرانسه خود نشان از خواستهای ما را دارد . به شعار پارچه ای ما دقت کنيد . نوشته ايم حقوق بشر نبايد فدای سياست بشود .
شاهيد: در گفتگوی بعدی شاعر و نويسنده و عضو کانون نويسندگان ايران حسن حسام در برابر اين پرسش که چرا هرچه فعاليتهای حقوق بشری بيشترميشود ، بهمان اندازه مشکلات زندانی در ايران افزوده ميشود گفت:
حسن حسام: اساسا اينکه شدت سرکوب خود نشانه ضعف سرکوبگران است، يعنی اگر شرائط را عادی تلقی ميکردند اعتراضات مردمی را هم تاحدی تحمل ميکردند . ناشکيبائی آنها نشان دهنده تنش ميان خودشان است . همه ما جمهوری اسلامی را ميشناسيم . جز خشونت، معيار و ارزشی ديگر را در کالبد آن نميشود يافت . اين رژيم از روز اول که بر انقلاب مردم سوار شد تا به امروز جز سرکوب مردم کاری نکرده. منطق حکومت سرکوب است و طبعاً وقتی در سراشيبی هست اين روش را چند برابر شتاب می بخشد. دهه شصت را بياد بياوريد حالا اين آقای احمدی نژاد و دولت ميليتاريزه نظامی ايده ئولوژيک را هم که آورده اند خود نشان دهنده بحران در درون حکومت است و تشديد بحران در بالائی ها ، سرکوب در پائين را بوجود مياورد.
شاهيد: پرسيديم توقع کسانی مثل شما از جوامع بين المللی چيست ؟
حسن حسام: حد اقل توقع اينست که دست از همسوئی ها و سکوت ها و مماشات های سياسی بردارند، از چيزی که خودشان به آن ارزش ميدهند يعنی حقوق بشر و آزادگی رادر ايران دنبال کنند، دست کم بيان عقيده را . اکثريت آنهائی که در زندانهای ايران هستند مگر نه اينکه
جز ابراز عقيده کار ديگری انجام نداده اند؟ وتازه اين ابراز عقيده، لزوماً تمام جمهوری اسلامی را زير سئوال نبرده، بلکه ايراد و انتقاد به روش و اجرای قوانينی است که خودشان مطرح کرده بودند . ما فکر ميکنيم ملتهای آزاد بايد به دولتهايشان فشار بياورند که از حقوق انسان ها در سراسر جهان دفاع و حمايت شود. ما اضافه خواهی نميکنيم. بياد بياوريم که فشار ها در گذشته رژيم ايران را به عقب راند . نمونه اش فرج سرکوهی است. همدلی وهمکاري ما ايرانيان مطمئن باشيد بی اثر نخواهد ماند .
شاهيد: نماينده انجمن دفاع از زندانيان سياسی و عقيدتی ابراهيم آوخ نيز گفت:
ابراهيم آوخ: ما بخوبی از دشواری کار و وضعيت زندانيان سياسی و بخصوص کرد آگاهی داريم . انجمن ما در کنار جمعيت کردهای پاريس در حمايت از اعتصاب کنندگان اين گردهم آئی را ترتيب داده و در واقع از همان روز اول که خبر را شنيديم بلافاصله دست بکار شديم و به تمام مجامعی که در فرانسه دفتر و يا نمايند گی داشتند متنی را بفرانسه که در اينجا مشاهده ميکنيد فرستاديم. اخيراً اسامی پنجاه و چهار تن از اعتصاب کنندگان غذا را هم عيناً در اختيار سازمان ها از جمله عفو بين الملل قرار داديم.
شاهيد: از اقای آوخ پرسيديم اگر وضع شکنجه و فشار اينقدر زياد است چگونه به زندانی اجازه اعتصاب غذا ميدهند؟
ابراهيم آوخ: اعتصاب غذا آخرين حربه يک زندانی است . او هنگاهی که احساس ميکند مستأصل شده و ديگر کاری از دستش بر نميايد تنها راهی راکه برای خود ممکن ميبيند اعتصاب غذاست . خود من در سالهائی که در زندان بودم به اعتصاب غذا دست زدم، زيرا اين آخرين مانده و مايه يک زندانی است يعنی جانش وهمين مسئله بارها به مرگ زندانی منجر شده و ما بار ها اين را در زندانهای جمهوری اسلامی مشاهده کرده ايم، زندانی برای اعتراض فريادش را با جانش بگوش ما ميرساند.
شاهيد: وعاقبت خانم زرکش ميگويد:
فتحيه زرکش: بايد کوتاه بگويم برای من مسئله زندان، زن ، حجاب و دغدغه هائی که ميبينيم نيست، پرسش من از اينها ساده است، چرا با انسان ها رفتار حيوانی ميکنيد ؟ مجوز شما را چه کس و کسانی داده است؟ کدام مذهبی توان اين همه خشونت را دارد، ما مردم
تا به کجا بايد بنده دولتها باشيم، نشان انسانيت را در کجا و تا کی بايد جستجو کرد.