مشکلات کنونی عرصه اقتصاد آمريکا سبب افزون شدن نگرانی در زمينه بروز احتمالی تورم شده است، هرچند که بانک مرکزی آمريکا همواره نگران اين مسئله هست و در انديشه تمهيداتی که احتمال بروز تورم را کاهش دهد. طبيعی است که افزايش هزينه انرژی عامل مهمی برای نگرانی است. مشکل آن است که مقدار نفت موجود برای همه مصرف کنندگان کافی نيست. تمايل شماری از مصرف کنندگان عمده به خريدن مقادير زياد نفت به بهايی که آخرين بشکه به آن قيمت فروخته شده، سبب شده است که نرخ اصلی تورم به بيش از دو درصد در سال برسد، که بالاتر از رقمی است که بانک مرکزی به عنوان نرخ قابل قبول و معقول تورم تعريف می کند.
کاهش ارزش دلار نيز در اين راه کمکی نمی کند، چرا که اگر خريداران محصول کشوری را بخرند که ارزش پولش بالا تر از دلار است، طبعا بهای بيشتری برای خريد آن محصول خواهند پرداخت.
با استفاده از فن آوری جديد، بر تورم سرپوش نهاده شده است، از آن روی که اگر ميزان توليد محصول در ازای هر ساعت کار افزايش يابد، ميزان دستمزد کارگران نيز بالاتر خواهد رفت که پيامد منطقی افزايش توليد تلقی می شود.
در شرايط کنونی بانک مرکزی آمريکا در تلاش است تا نرخ بهره را بازهم کاهش دهد و با اطمينان اعلام می کند اين اقدام از افزايش نرخ تورم جلوگيری خواهد کرد.
توجيه بانک مرکزی برای اين استنتاج آن است که با توجه به کاهش محسوس رشد اقتصاد آمريکا، که خود پديده ايست فراگير و جهانی، کاهش نرخ بهره ميزان تقاضا را برای انرژی کم کرده و به اين ترتيب فشار را از قيمتها کاسته و از اين راه با بروزتورم مقابله می کند.
تاکنون تورم در آمريکا بروز نکرده است. مانع عمده بروز تورم پايين ماندن قيمتها به سبب عرضه محصولات چينی به بازارهای بين المللی است. جداازآن، ازآنجا که بازارمسکن در اين معيار به حساب نمی آيد و قيمت آن در ميان اقلامی نيست که بهای تمام شده آنها برای محاسبه نرخ تورم در نظر گرفته می شود، بسياری از تحليلگران بازارسرمايه معتقدند که اگر بهای نفت ناديده گرفته شود، تورم مشکلی تلقی نخواهدشد.
از آنجا که تورم اساسا به معنای افزايش سطح عمومی قيمتهاست، ماهيتا" با پول عجين است. عبارت متداول جامعه آمريکا برای تعريف تورم اين است: تورم هنگامی بروز می کند که پول بسيار درکمين کالای اندک باشد.
برای تبيين اين مفهوم برخی تئوريسين های اقتصاد آن را به اين شيوه تعبير می کنند: جهانی را تصور کنيد که در آن تنها دو فراورده وجوددارد: پرتقالی که از درخت چيده می شود و اسکناسی که دولت چاپ می کند. اگر خشکسالی بروز کند، ميزان محصول پرتقال طبعا کم خواهد شد. به اين ترتيب اسکناسهای فراوانی در پی پرتقالهای اندکی خواهد بود. بنابراين، انتظارمی رود که قيمت پرتقال افزايش يابد.
روشن است که سناريوی مقابل اين تصور، زمانی محقق می شود که بار پرتقال فراوان باشد. که همان پديده ای است که تورم زدايی تلقی می شود.