روز شنبه یازدهم خرداد ماه امسال ، فرهاد رستم پور ایرانی ساکن آمریکا، و آرشید مطیع قوانین، ایرانی ساکن انگلستان ، نخستین خلبانان ایرانی در تاریخ هوایی ایران بودند که با یک هواپیمای یک موتوره بونانزا اف ۳۳ تی سی به دور دنیا سفر کردند و یک رکورد تاریخی و افتخاری ملی در سطح جهان را پدید آوردند.
برای فرهاد رستم پور و آرشید مطیع قوانین، به اشتراک گذاردن افتخار این پرواز با جوانان ایران زمین و همه خلبانان ایرانی و علاقمندان به پرواز، بزرگترین دست آورد این سفر بود.
فرهاد رستم پور در تهران متولد و بزرگ شده و بیست و نه سال پیش به آمریکا آمده است، وی در حال حاضر مدیر یک شرکت زیست شناسی در کارولینای آمریکا است. آرشید مطیع قوانین، در شیراز متولد و بزرگ شده و هشت سال پیش به انگلستان آمده است، وی در زمینه طراحی و اجرای پروژه های فروش اجناس و کالا از طریق شبکه جهانی اینترنت فعالیت می کند. بهنود مکری مجری و برنامه ساز صدای آمریکا ، گفتگویی را با فرهاد رستم پور در برنامه شباهنگ انجام داده که متن آن چنین است.
بهنود مکری: مقداری درباره خود صحبت کنید.
من فرهاد رستم پور در تهران به دنیا آمدم و بزرگ شدم. زندگی در مرکز شهر شلوغ و پر ازدحامی چون تهران ، آرزوی پرواز در آسمان نیلگون و بدون محدودیت بالای ابرها را همیشه در ذهن من ایجاد میکرد. در سن ۴۱ سالگی برای نخستین بار تجربه پرواز را با یک هواپیمای سبک دایموند – دی آ ۲۰آزمودم و گواهینامه خلبانی خصوصی خودم را در سن ۴۳ سالگی دریافت کردم، به دنبال آن رتبه های های پرفرمنس و کمپلس را به آن اضافه نمودم. در حال حاضر رتبه پرواز با اینسترومنت را با بیش از ۴۰۰ ساعت پرواز در بونانزا اف ۳۳ دارم.
دو سال پیش ، هواپیمای بونانزا اف ۳۳ خودرا خریداری کردم وبا نصب و تجهیز آن به سیستمهای گوناگون ، به دور دنیا سفر کردم .در این پرواز مخاطره آمیز، به اتفاق دوست خوبم آرشید مطیع قوانین ، از فراز آتلانتیک شمالی ، اقیانوس اطلس ، اروپا، آفریقا ، آسیا و پاسیفیک شمالی گذشتیم و این سفر تاریخی را انجام دادیم.
بهنود مکری: درباره این سفر و انگیزه های خود توضیح دهید.
این سفر را از کارولینای جنوبی آغاز کردیم ، ما با هزینه شخصی خویش برروی باند ۴۷ فرودگاه در ۳۲ کشور جهان فرود آمدیم و پیام مهر و دوستی ایرانیان را به جهانیان اعلام کردیم. ما با نام ایران و ایرانی و با خاطره سیمرغ افسانه های کهن، پیام عشق، آزادی، امید و امکان دستیابی جوانان ایرانی به اهدافشان را به اقصی نقاط جهان منتقل کردیم. از نکات جالب اینکه یک جلد شاهنامه فردوسی در طول این سفر همراه ما بود ، علاقمندانی که امکان حضور در فرودگاههای مسیر پرواز آزادی را دارا بودند، با حضور خود ،عضوی از این حرکت تاریخی شدند و علاوه بر آن نام و امضای خود را در پشت این شاهنامه به یادگار گذاشتند و بسیاری دیگر نیز از طریق تارنمای ما ، پشتیبانی و حمایت خود را از این حرکت اعلام کردند. پرواز آزادی پس از ۴۶ روز پرواز به دور کره خاکی به اتمام رسید و حامل پیام استقامت ، صبوری، بردباری و تلاش برای زدودن ناخواستنی ها بود. پیام ما برای جوانان ایران این بود که آنها میتوانند با اتکاء به نفس ، مدیریت صحیح و علمی ، برنامه ریزی ، همبستگی و تلاش شاهد ایجاد تغییر برای زندگی بهتر در آینده باشند.
بهنود مکری: درباره مقدمات این سفر صحبت کنید.
ما در ابتدا برای شرکت در یک سمینار سوروایوال که توسط کمپانی استارک و به سفارش ما راه اندازی شده بود، به سمت پاناما سیتی پرواز کردیم. جزئیات کلاس مربوط به راهکاری نجات پس از فرود اضطراری در آب و آموزش اچ ای ای دی میشد. این کلاس دقیقا آنگونه طراحی شده بود که امکان بررسی چگونگی فرود اضطراری در آب سرد اقیانوس را فراهم میساخت ، کلیه جزئیات فرود اضطراری در این دروس پیگیری شد و البته بخش مهم و عملی آن که مربوط به خروج از کابین و زندگی تا قبل از نجات یافتن توسط گروه امداد در آب سرد اقیانوس آتلانتیک شمالی میشد، بسیار مفید بود. ما به هواپیما و موتور آن اعتماد زیادی داشتیم، اما ازکار افتادگی و مشکلات فنی موتور میتواند پیش بیاد، به همین دلیل میخواستیم که هر گونه آمادگی لازم در صورت بروز مشکلات فنی موتور و اقدام به فرود اجباری را داشته باشیم. همچنین موقعیت بسیار خوبی بود که ما بتوانیم یکدیگر را که قرار است دو ماه با یکدیگر پرواز داشته باشیم در وضعیت اضطراری مدل سازی شده ، مشاهده کرده، نقاط ضعف و قوت یکدیگر را بررسی کنیم . البته فراموش نکنیم که موقعیت بسیار جذاب و پر از لطفی برای هردویمان بود.
بهنود مکری: درباره آماده سازی هواپیما برای این سفر توضیح دهید.
در پرواز به دور دنیا ، هوا یک مسئله کاملا ناپایدار خواهد بود که توانایی محدود کردن پرواز را در هر شرایطی داراست. احیتاج به آگاهی از چگونگی هوای پیش رو یا آینده به روش علمی ، یک اصل است. از سوی دیگر طوفانهای موسمی در تابستان در قسمتهای شمالی اقیانوس هند و حوالی بنگلادش در خط پرواز ما قرار داشت ، به این سبب دستگاه ویژهای با نام تورنادو آلای توربو نرمالایزر روی هواپیما نصب کردیم که امکان بهرهوری از فشار هوا در سطح دریا را در هر ارتفاعی برای ما مقدور میساخت و قابل ذکر است که با این دستگاه میتوان به سرعت ۱۹۲ ناتس هم در ارتفاع هیجده هزار پایی رسید.ما برای افزایش ضریب امنیت، سیلندرهای هواپیما را علیرغم اینکه فقط ۶۳۰ ساعت از ۱۸۰۰ ساعت کاری پرواز خود را پشت سر گذاشته بود، با سیلندرهای جدید میلنیوم عوض کردیم. ما در ارتفاعات بالا به ماسک اکسیژن احتیاج داشتیم، لذا سیستم ای دی اس برای این منظور خریداری گردید که در مواقع لازم مورد استفاده قرار گرفت. سیستم جهانی موقعیت شناسی و یا گلوبال پوزیشن سیستم – جی پی اس شاید در بخشهایی از آسیا کارآیی نداشته باشد، لذا ما یک سیستم آ دی اف اضافی را نیز جهت اطمینان بیشتر نصب کردیم.
برای گزارش موقعیت پروازی در نواحی خاص مانند: گذر از اقیانوس اطلس به مراکز کنترل پرواز و در شرایطی که امواج وی اچ اف کمتر قابل ارسال و دریافت باشند، یک دستگاه رادیوی اچ اف ۷۰۶ آی کام با تنظیم طول موج اتوماتیک را نیز بر روی هواپیما نصب کردیم ، ناگفته نماند که محیط خارجی هواپیمای سبک برای نصب آنتن اچ اف رادیو دارای محدودیت است، بنابر این برای دریافت خوب امواج اچ اف ( فرکانس بالا ) نیاز به حدود پنج متر آنتن است. لذا یک نوع آنتن معلق پانزده متری را در دم هواپیما جاسازی کردیم که قبل از برخاستن و نشستن جمع میشود و در حین پرواز نیز در هوا معلق خواهد ماند.ما دو مخزن سوخت اضافی هم به بالها نصب کردهایم که گنجایشی حدود ۱۵۰ لیتر دارند. با توجه به حجم استاندارد مخازن سوخت هواپیما ، داشتن این میزان سوخت اضافی یک اصل اساسی برای پشت سر گذاشتن مسافتهای طولانی روی اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام میباشد.
درباره آرشید مطیع قوانین
آرشید مطیع قوانین، ۳۶ ساله ، خلبان دوم:
من در شهر شعر و شراب یعنی شیراز زاده و بزرگ شدم، در سه ماهگی پدرم را در سانحه اتومیبل از دست دادم و مادرم ، یک شیر زن ایرانی ، بزرگوارانه و بیدریغ سرپرستی خانواده را عهده دار شد، سپاس بر او. دست بر زانوی خود گذاشتن و برخاستن نخستین دروس خودسازی زندگیم در سن سه یا چهارسالگی بود و افتخاری که از آن پس همیشه ، خودم را از خودم خرسند میکند.در پایان مقطع راهنمایی برای انتخاب رشته خلبانی ( مسافربری) بعد از دبیرستان، وارد رشته ریاضی ، فیزیک شدم وپس از دو سال دوندگی توانستم اجازه گذراندن طرح کاد خودم را در فرودگاه شیراز بگیرم و پس از گذراندن مدتی در هواشناسی ، امکان انتقال به هواپیمایی کشوری ایجاد شد، این نخستین نزدیکی و آشنایی من با هواپیما های سبک بود.
در سال سوم ریاضی به دلیل اعتراض به سیستم غلط آموزشی ایران، با اعتماد به نفس فراوان ، ترک تحصیل کردم، که هنوز هم آن حرکت را پشتیبانی میکنم.
در سال ۷۴ در آزمون خلبانی هواپیمایی کشوری که شامل دروس ریاضی ، فیزیک و زبان انگلیسی بود، قبول شدم که با توجه به بروز مشکلاتی، توانمندی خلبان شدن من در ایران به افسانه تبدیل گشت . پس از دوره ای پر فراز و نشیب در ایران ،در نهایت در سال ۱۹۹۹ وارد انگلستان شدم. پس از گذراندن چند سالی درس خواندن در مدیا ومولتی مدیا فارغ التحصیل آن رشته شدم. در ساعت ده و ده دقیقه، پنجشنبه چهارم سپتامبر دوهزار و سه ، نخستین درس پرواز خودم را در مدرسه فلای تیم گرفتم و امتحان عملی نخستین گواهینامه خلبانی خودم را دهم نوامبر دو هزار و چهار، ساعت ۱۴۰۵ دقیقه در شرایط هوایی بسیار نامتعادل و نامطلوب با موفقیت پشت سر گذاشتم. در راه ادامه تحصیل برای خلبانی هواپیمای مسافربری بودم که دوست عزیزم فرهاد را در کنفرانسی در لندن ملاقات کردم، صحبت از پرواز شد و توافق بر گذشتن از اقیانوس اطلس (آتلانتیک) با هواپیمای فرهاد. وقتی فرهاد به آمریکا بازگشت در یکی از تلفنهایش نظر رفتن به دور دنیا را مطرح کرد که من در کمتر از یک ده میلیونیم ثانیه پذیرفتم و دوشادوشی فرهاد، افتخاریست در سفری که پیامی جز آوای سیمرغ ندارد.
و به قول مولای روم که:
مرغ با پر می پرد تا آشیـــــــان
پر مـردم همتست، ای مردمان
عاشقی کآلوده شد در خیر و شر
خیر و شر منگر، تـو در همت نگــر