با گذشت بيش از سه هفته از بازداشت دکتر مهدی بوترابی، مدير عامل پرشين بلاگ، در تهران هنوز هيچگونه خبری مبنی بر محل نگهداری و اتهامات وی از سوی مقامات قضايی جمهوری اسلامی ايران عنوان نشده است. مهدی بوترابی، تا پيش از دستگيری، مديريت شرکت سرويس دهنده به وبلاگهای فارسی را بر عهده داشت. گفته می شود بيش از دويست و هفتاد هزار وبلاگ فارسی از خدمات رايگان اين شرکت استفاده می کنند. اخيرا" برخی از سايتهای اينترنتی مربوط يا نزديک به دولت مدعی ارتباط دکتر بوترابی با برخی از موسسات آمريکايی شده اند. اتهام زنندگان هيچگونه مدرکی در اثبات ادعای خود ارايه نکرده اند.
در اين زمينه امير فرشاد ابراهيمی، وبلاگ نويس و روزنامه نگار مقيم آلمان، در گفتگو با خبرنگار صدای آمريکا گفت که بازداشت آقای بوترابی بخشی از محدوديتهايی است که برفضای اطلاع رسانی در ايران تحميل شده است.
آقای بوترابی دقيقاً امروز، (يکشنبه) وارد بيست و يکمين روز بازداشتشان می شوند و تنها خبری که به طور رسمی به خانواده ی ايشان و به دوستانشان داده شده، اين است که دادستانی انقلاب اسلامی تهران ايشان را بازداشت کرده و هيچ خبر ديگری که اتهام ايشان چيست و ايشان در چه وضعيتی بسر می برند، داده نشده و تنها خبر رسمی که منتشر شده، يکبار خبرگزاری ايسنا، خبر بازداشت آقای بوترابی را اعلام کرده و آن هم از طريق همکاران ايشان که اعلام شد مأمورين دادستانی انقلاب اسلامی، با مراجعه به دفتر موسسه «پرشين بلاگ» ايشان را بازداشت کردند و آنجا هم در حضور همکارانشان، حرفی از بازداشت نبوده و اعلام کردند که جهت چند سوال، ايشان تشريف بياورند، حتی آقای بوترابی اعلام می کند که احتياج به وثيقه ای هست که می گويند نه و تا پايان وقت اداری شما آزاد می شويد که از آن زمان به بعد هيچ خبری از ايشان در دست نيست. بعضی منابع که شايد معتبر هم نباشند، اعلام کردند که آقای بوترابی در زندان اوين در بند ٢٠٩ ديده شده.
آقای ابراهيمی، در مورد بازداشت آقای بوترابی اظهار نظرهای متفاوتی ابراز شده، شما در اين زمينه چه اطلاعی داريد؟
ببنيد اولاً از هيچ منبع رسمی و قضايی تا کنون اتهام ايشان اعلام نشده. سايتهايی که وابسته به جريان محافظه کار هستند اعلام کردند که اتهام ايشان داشتن رابطه با عناصر بيگانه هست و يک سايتی هم به نام «رجا نيوز» به صراحت اعلام کرده که اتهام آقای بوترابی، ارتباط با نومحافظه کاران آمريکاست و همچنين اطلاعاتی که ايشان راجع به عليرضا عسگری، معاون سابق وزارت دفاع داشته است. اتهامات ديگری هم مطرح هست. روزنامه های اصلاح طلب که می شود گفت طيف نزديک تری هستند به آقای بوترابی، اعلام کردند که بازداشت آقای بوترابی از سلسله بازداشتهايی بوده که بعد از دستگيری آقای موسويان، ديپلمات سابق جمهوری اسلامی که چندی پيش بخاطر مسائلی که ابتدا اعلام شد، جاسوسی بوده و بعد اعلام شد مسائل مالی بوده، انجام گرفته است. اما من احساس می کنم هر دوی اينها صرفاً همان اتهام خواهد بود و بازداشت آقای بوترابی ناشی از آن بغضی است که جريان دولت و جريانی که الان جمهوری اسلامی را در دست گرفته، از نوع فعاليت آقای بوترابی داشتند، و اينها نگرانيشان از فضايی بوده که به هر جهت «پرشين بلاگ» به عنوان بخش خدمات اطلاع رسانی که در وبلاگ بوده، انجام می داده. من گفته ام حکومتی که از داشتن يک دستگاه فاکس هم در خانه ها رنج می برد و نگران کوچکترين فضای باز اطلاع رسانی است، طبيعی است که با فردی که مسئول يک موسسه ای هست که در حدود هشتصد هزار وبلاگ فارسی را پشتيبانی می کند، که از اين هشتصد هزار قريب دويست هزار تا از فعالترين وبلاگهای فارسی هستند که تا کنون عليرغم تمام زد و بندها و ساز و کارهايی که جمهوری اسلامی تشکيل داده، اعم از فيلترينگ، اعم از شناسايی و يا سامانه ای که بخواهد برای وبلاگها انجام بدهد، تا کنون نتوانسته جلوی پديده ی وبلاگ نويسی را در ايران بگيرد. خوب اينها بعد از اينکه وبلاگنويس ها را بازداشت کردند، بعد از اينکه همه ی اين طرحهايی که به قول خودشان، برای کنترل کردن وبلاگ نويسها داشته اند، من احساس می کنم که اين بار تصميم گرفتند که اصلاً بيايند و خود سرچشمه را بزنند و سراغ بزرگترين کمپانی آمدند که بزرگترين خدمات وبلاگ نويسی فارسی را ارائه ميدهد. من احساس می کنم اصلی ترين اتهام آقای بوترابی همين است.
آقای ابراهيمی می خواستم درباره ی سوابق آقای بوترابی از شما سوال بکنم. کلاً آقای بوترابی در اين چند ساله چه نوع فعاليتهايی داشتند؟
آقای بوترابی از فعالان جنبش دانشجويی بوده اند. ايشان يکی از چهره هايی هستند که در انقلاب اسلامی رشد کردند، يعنی خود جمهوری اسلامی وقتی که می خواهد از کسی دفاع کند می گويد يک مدير انقلابی، يک مدير متدين، يک مدير مسلمان. من احساس می کنم نمونه و اسوه ی همه ی تعريفهايی که جمهوری اسلامی خودش بکار می برد در آقای بوترابی هست. ايشان افتخار حضور در جنگ را داشته اند، ايشان از خانواده ی شهدا بودند، ايشان از کسانی بودند که در جمهوری اسلامی عليرغم اينکه خودشان تا به حال وارد حوزه ی سياست نشدند، اغلب با کسانی که مديران نظام بوده اند، ارتباط نزديک و حتا ارتباط خويشاوندی داشتند و کلاً چهره ی شناخته شده ای هستند. ايشان قبل از اينکه به سراغ «پرشين بلاگ» بروند، بزرگترين شرکت کامپيوتری را در ايران داشتند، و صرفاً به خاطر عشق و علاقه ای که به اين کار داشت، پرشين بلاگ را خريدند و آنجا را متحول کردند، و خيلی جالب بود که بين ساير سازمانها و کمپانيهايی که خدمات وبلاگ نويسی ارائه می دهند، همواره آقای بوترابی، محکوم به اين بود که عامل نظام است و حتی خيلی ها می گفتند که ايشان جاسوس جمهوری اسلامی هست. يعنی به عنوان فردی که همواره در خدمت انقلاب اسلامی بوده و حالا ايشان را بازداشت کردند.