روز چهاردهم ژوئیه (جولای) ۱۷۸۹ روز ملی فرانسه، روزی است که انقلابیون فرانسوی وارد زندان باستیل شدند. این مکان سالها بعد تخریب شد و به جای آن میدانی به همین نام ساخته شد. این واقعه تحولی کلیدی در پیروزی این انقلاب شد.
بسیاری پیش از این انقلاب، پادشاهی ایران و پادشاهی فرانسه (اکنون هردو به نظام جمهوری تبدیل شده اند) با هم روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی داشتند. در سال ۱۷۱۵ ایران محمد رضا بیک را به دربار لوئی چهاردهم فرستاد.
از شخصیتهای مانند تاورنیه و شاردن گرفته تا خود شخص ناپلئون بناپارت در تاریخ ایران موثر بودند. برخی از تاریخ نگاران ایران نقض پیمان فین کن اشتاین توسط بناپارت که به موجب آن ایران نتوانست تسلیحات لازم برای دفاع در برابر ارتش تزاری به دست آورد، را همواره از نقاط فرود روابط دو کشور می دانند.
در تاریخ معاصر ایران، پذیرش آیت الله روح الله خمینی بعد از تبعید از عراق به فرانسه و ارائه هواپیمای ایر فرانس در سال ۱۳۵۷را برخی از مورخین به عنوان نقطع عطف پیروزی این انقلاب می دانند.
این کشور همچنین به آخرین نخست وزیر شاه، شاپور بختیار و ابوالحسن بنی صدر اولین رییس جمهوری اسلامی ایران پناهندگی داد.
حضور فرانسه در ایران در زندگی روزمره مردم از لوازم خانگی مانند مولینکس گرفته تا انواع خودروهای پژو، سیتروئن (ژیان محبوب) و رنو متجلی است.
اما آنچه این روز را برای من پر اهمیت می کند، برگزاری روز ملی فرانسه در رزیدانس سفیر این کشور در تهران است.
بنا به اقتضای شغلی، در چندین نوبت این مراسم شرکت کردم. کنجکاوی ام مرا به یکی از اتاقهای ریزدانس سفیر فرانسه کشاند که در آن یک پرتره تمام قد با هیبت یکی از شاههای قاجار نصب شده بود. اتفاقا این مراسم کمابیش مصادف شده بود یا اعتراضات تندروها نسبت به مالکیت باغ سفارت انگلیس یا همان رزیدانس سفیر بریتانیا عظمی در تهران.
از یکی از کارمندان سفارت تاریخچه این پرتره را پرسیدم که وی با ظرافت دیپلماتیک گفت: مهمترین مساله وجود این پرتره در رزیدانس این است که عملا این سند اهدای محل رزیدانس از سوی وی به دولت ما است!