در حاشیه نمایشگاه بزرگ انجمن آسیایی از برگزیده های هنر مدرن ایران در دهه های ۱۳۳۰، ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ هجری شمسی، انجمن آسیا در نیویورک شنبه این هفته سمپوزیومی برگزار کرد درباره جشن هنر شیراز، با شرکت جمعی از دست اندرکاران و هنرمندان، از جمله شهبانو فرح پهلوی، بنیانگذار جشن هنر.
آخرین جشن هنر شیراز ۳۷ سال پیش برگزار شد، در حالی که اکثریت جمعیت ایران را جوانها تشکیل می دهند که آن موقع هنوز به دنیا نیامده بودند و طبعا چیز زیادی در باره آن نمی دانند. ولی جالب این بود که در میان صدها نفری که برای شرکت در این سمپوزیوم به انجمن آسیا در نیویورک آمده بودند، جوانهای زیادی را می دیدی که با علاقه می خواستند در باره جشن هنر بیشتر بدانند و حرف همه این بود که در دهه های بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷، حرف و حدیث چندانی در این باره نه در داخل ایران مطرح می شد و می شود و طبعا نه در خارج از کشور. مسئولان انجمن آسیا هم روز شنبه بارها به محدودیت دسترسی به فیلم و عکس و ویدیو از ۱۱ سال جشن هنر اشاره می کردند.
مرحوم فرخ غفاری، فیلمساز، منتقد و هنرشناس برجسته، و مدیر جشن هنر، که ۱۱ سال جشن هنر شیراز از جمله دستاوردهای او برای فرهنگ و هنر در ایران بود، در دهه های بعد همیشه می گفت شگفت زده است که چنین جشنواره ای ۱۱ سال در ایران توانست برگزار شود. غفاری می گفت جشن هنر انگار یک رویا بود، مثل یک خواب حیرت آور، که آن همه تماشاگر و هنرمند را از سراسر ایران و سراسر دنیا آورد به ویرانه های باستانی وسط بیابان، زیر آن آسمان پرستاره و زیر آن همه نور درخشان، که سهیم بشوند در خلاقیتی بی سابقه. برای آنها که تماشاگر این شگفتی بودند، و جوان تر بودند و دنیا را ندیده بودند، تصور اینکه شاهد رویدادی یگانه و بی سابقه و غیرممکن هستند، آن موقع میسر نبود، ولی حالا بعد از سی و چند سال، بهتر می توانند پی ببرند به حقیقتی که مرحوم فرخ غفاری، که جهان دیده تر و با تجربه تر بود، همان موقع می دانست و از آن انرژی و نیرو می گرفت. همین دسترسی محدود و ناممکن به صدها ساعت فیلم و برنامه تلویزیونی و هزاران عکس و مطلب که در آن سالها در باره جشنواره هنر و از جشن هنر تهیه شد هم، این تعبیر رویائی بودن آن را تقویت می کند.
راوی شانکار ۴۳ سال پیش در تخت جمشید، طنین موسیقی کلاسیک هند با سی تار راوی شانکار زیر ستون های بازمانده از قصر باشکوه پادشاهان هخامنشی --
همزمان با نمایش نوین کا مانتین و گاردنیا از رابرت ویلسون، ۷ شبانه روز در کوهستان مشرف بر شیراز... و همراه با آن، آثاری از موسیقیدانان پیشتاز دیگر غرب، جان کیج، کارلهاینز اشتوکهاوزن و زناکیس..
یادآوری و بررسی جشن هنر شیراز، برنامه ای جانبی بود از نمایشگاه «ایران مدرن» در انجمن آسیا ... که آثار برگزیده نقاشان و مجسمه سازان ایرانی دهه های ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ میلادی را کنار هم آورده بود. سمپوزیوم جشن هنر روز شنبه ۴ اکتبر، جمعی از دست اندرکاران این جشنواره بین المللی ایران قبل از انقلاب را برای نخستین بار گرد هم آورده بود تا با یادآوری و بررسی، خاطره ۱۱ سال برگزاری جشن هنر را سی و چند سال بعد، زنده کنند
آنچه به این جلسه خودمانی، اعتبار تاریخی می بخشید، حضوربی تکلف شهبانوی ایران، فرح پهلوی بود به عنوان بنیانگزار و منبع الهام جشن هنر. جشن هنر، تنها یک جشنواره نبود، بلکه سازمانی گسترده بود برای تشویق و رونق بخشیدن به نیروی خلاقه هنرمندان ایرانی در نمایش و موسیقی، و در عین حال، بخشی بود از تلاشی همه جانبه برای گسترش فرهنگ و هنر.
شهبانو در سخنان خود در آغاز سمپوزیوم، زمینه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی برگزاری این جشنواره را تشریح کرد، حاصل دوران گذار از سنتی و کشاورزی، به مدرن و صنعتی. جامعه ای که در آن زنها تازه حق رای یافتند و شمار کثیرتری از جوانها به تحصیل رایگان دانشگاهی دست پیدا می کردند و کارخانجات و کسب و کارهای تازه، بر شمار طبقه متوسط و نسبتا مرفه شهری می افزود.
شهبانو گفت تغییرات، طیف بزرگی از جامعه را تحت تاثیر قرار داده بود از جمله هنرمندان ایران که دستاوردهای بسیار داشتند و بیشتر می خواستند. جشن هنر، به این تعبیر، فرزند زمانه خود بود و نمی توانست باشد اگر ملت به آن پیشرفت دست نیافته بود وبه آن تمایل و دانشی که آن را میسر ساخت، نرسیده بود.
جشن هنر در طول ۱۱ سال فعالیت خود، میزبان برخی از برجسته ترین هنرمندان موسیقی کلاسیک و سنتی شرق بود. و چهارراه شرق و غرب و سنتی و مدرن نامیده می شود. «ولی مهلوجی» هنرشناس و محقق در مصاحبه با صدای آمریکا می گوید اهمیت جشن هنر در این بود که برای اولین در دوران پسا استعماری، هنرمندان سنتی و پیشتاز کشورهای آفریقا و آسیا، سرزمین های به اصطلاح جهان سومی، در یک برنامه عظیم بین المللی در کنار هنرمندان جهان اول قرار گرفتند. محلوجی می گوید از دید او، جشن هنر معیادگاه «شمال» و «جنوب» هم بود. محلوجی جوان تر از آن است که در زمان اجرای جشن هنر، حضور داشته باشد، اما پنج سال اخیر عمر خود را به تحقیق و گردآوری عکس و فیلم واسناد این رویداد تاریخی آن اختصاص داده، و سال آینده در نمایشگاهی در موزه هنر مدرن شهر پاریس، نمایشگاه بزرگی از دستاوردهای جشن هنر برپا خواهد کرد.
جشن هنر به بسیاری از هنرمندان نوآمده جهان، از جمله پیتر بروک، تادئوس کانتور، آندره سربان، شوجی ترایاما، تریبون بخشید برای عرضه کارهای تازه شان در مقیاس های بزرگتر. هنگامی که گروتوفسکی با همیشه شاهزاده و تئوری های تئاتر آزمایشگاهی به جشن هنر شیراز آمد، خارج از تئاتری های پیشرو در ورشوی لهستان، و چند مرکز تجربی در لندن و پاریس، کمتر کسی اسمی از او شنیده بود. سه گانه یونانی آندره سربان که به زبان باستان در لاماما، تئاتر کوچک تجربی ای در محله فقیرنشین نیویورک توسط الن استیوارت تهیه شده بود، در کاخ های تخت جمشید، به گستره ای دست یافت که در نیویورک امکان اش را نداشت. سربان در جلسه ای همراه با Valda Setterfield رقصنده گروه مرس کانینگهام و همچنین Angela Pietropinto بازیگر گروه آندره گرگوری، خاطرات خود را تعریف کردند از نخستین برخورد خود با شهر شیراز و شور و و شوق جشن هنر. در همین جلسه نویسنده و منتقد برجسته Margaret Croyden فصل هایی از کتاب خود از ۳۰ سال گفتگو با پیتر بروک، را بازخوانی کرد در باره اجرای اورگاست تجربه تئاتری پیتر بروک در تخت جمشید، براساس افسانه پرومتوس، براساس نوشته ای از تد هیوز.
از آغاز جشن هنر، آثار جدید موسیقیدانان ایرانی در فضاهای باشکوه باستانی و تاریخی برای نخستین بار اجرا شدند. برای اولین بار ارکستر مجلسی سازمان رادیوتلویزیون در کنسرت هائی به رهبری فرهاد مشکوه، آثاری از مرتضی حنانه و علیرضا مشایخی را اجرا کرد. اساتید موسیقی ایرانی در تخت جمشید و حافظیه به اجرای قطعات اصیل پرداختند، از جمله علی اکبر شهنازی، حسن تهرانی، فرامرز پایور، حسین قوامی، محمود کریمی و نصراله زرین پنجه.
یکی از پانل های عمده جلسه انجمن آسیا به سمپوزیوم بزرگی اختصاص داشت که جشن هنر شیراز برای عرضه مطالعات محققان معتبر بین المللی در باره نمایش تعزیه ترتیب داد در کنار اجرای هفت نمایش تعزیه برای دهها هزار تماشاگر شهری و روستائی. در این جلسه، استاد پیتر چلکوفسکی، برگزار کننده سمپوزیوم تعزیه در جشن هنر و ویراستار انتولوژی بزرگی از تحقیقات تعزیه، به تشریح تعزیه پرداخت به عنوان تئاتر اصیل ایرانی. در همین جلسه، پروفسور ویلیام بیمن، رئیس دپارتمان مردمشناسی دانشگاه مینه سوتا و محمد باقر غفاری از تجربه های خود در جشن هنر سخن گفتند.
ویلیام بیمن و محمدباقر غفاری در مصاحبه با صدای آمریکا در باره سمپوزیوم تعزیه در جشن هنر و گردآوری گروه ۷۵ نفری از برجسته ترین تعزیه خوانان از گوشه و کنار ایران سخن می گوید.
در کنار آثار هنرمندان غرب، جشن هنر، با تهیه «شهر قصه» بیژن مفید، طرحی نو در تئاتر مردمی ایرانی در انداخت و همان سال، پژوهشی ژرف و سترگ ونو در سنگواره های دوره بیست و پنجم زمین شناسی، نخستین نوشته یک روزنامه فروش گمنام تهرانی به نام عباس نعلبندیان را برصحنه آورد، به کارگردانی آربی آوانسیان، هنرمند بیست و پنج ساله ای که تازه از انگلیس برگشته بود. اوانسیان، همراه با دو هنرمند دیگر تئاتر تجربی آن دوران، خسرو شایسته و محمد باقر غفاری و همچنین مهستی افشار در پنل جداگانه ای به نقش کارگاه نمایش پرداخت در الهام بخشیدن به نسل تازه ای از هنرمندان تئاتر.
خسرو شایسته در مصاحبه با صدای آمریکا می گوید بخشی از سخنان آربی که او را تحت تاثیر قرار داد، رنج و دلتنگی بود که اوانسیان در باره اش سخن گفت در پیامد تعطیل شدن جشن هنر و کارگاه نمایش و همه زمینه های کاری خودش.
نیمه شب ها در حافظیه، موسیقیدانان جوان ایرانی، برداشت های نوینی از موسیقی سنتی ایران عرضه کردند، پریسا، هنرمند مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران، کنسرتی اصالت گرا از دستگاه نوا و چهارگاه عرضه کرد، همراه با هنرمندان جوانی چون داریوش طلائی و حسین علیزاده، در حالیکه برداشت نوگراتری از موسیقی سنتی از سوی محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان عرضه شد از دستگاه نوا و راست پنجگاه.
جشن هنر چه در زمان خودش و چه در سالهای بعد، مخالفانی هم داشت، به خصوص در میان گروههای چپگرا در آمریکا که با تبلیغات سعی می کردند هنرمندان آمریکائی را از رفتن به ایران و شرکت در جشنواره هنری که از طریق شهبانو به دربار شاه ایران مربوط بود، برحذر بدارند. در سمپوزیوم انجمن آسیا، حمید دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا که در زمان جشن هنر در تهران دانشجو بود، در گفتگویی به همراه فرهاد مشکوه رهبر ارکستر، به برخی از این مخالفت ها اشاره کرد. فرهاد مشکوه که بعد از بردن مدال طلا در رقابت رهبران جوان ارکستر در نیویورک در ۲۹ سالگی به جشن هنر دعوت شده بود، گفت از مخالفت های فعالان سیاسی آگاه بود ولی آنها نتوانستند او را از بازگشت به میهن منصرف کنند.
فرهاد مشکوه در مصاحبه با صدای آمریکا می گوید یکی از خاطرات او از جشن هنر، آشنائی با نوازنده چیره دست شهنای، استاد بسم الله خان بود که دید هنرمندان گروه او هنگام کوک کردن، فقط سازهای خود را کوک نمی کردند، بلکه در واقع خود را کوک می کردند.
سازمان جشن هنر، به تدریج مراکز متعددی به وجود آورد، از جمله کارگاه نمایش و تئاتر شهر. جشن هنر کلا بخشی از یک فعالیت همه جانبه فرهنگی بود در سراسر ایران، که کارش از یکسو حفظ و تقویت سنت های ایرانی بود و از سوی دیگر، زمینه سازی برای شکوفایی استعدادها، در همه رشته ها، از موسیقی گرفته تا تئاتر و سینما و نقاشی، از طریق موسسات تازه، مثل مرکز حفظ واشاعه موسیقی سنتی، موزه های مختلف از جمله موزه فرش و موزه هنر معاصر، فرهنگسراها و کتابخانه های سراسری از جمله مراکز وابسته به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. در انجمن آسیا فرصت پیش آمد که از شهبانو در این باره سئوال کنم که بعد از سی و چند سال، نگاهش به این دستاورد ها که بالاخره خیلی هاش به خاطر علاقه و نفوذ خود او ممکن شده بود، چیست.
آخرین جشن هنر شیراز ۳۷ سال پیش برگزار شد، در حالی که اکثریت جمعیت ایران را جوانها تشکیل می دهند که آن موقع هنوز به دنیا نیامده بودند و طبعا چیز زیادی در باره آن نمی دانند. ولی جالب این بود که در میان صدها نفری که برای شرکت در این سمپوزیوم به انجمن آسیا در نیویورک آمده بودند، جوانهای زیادی را می دیدی که با علاقه می خواستند در باره جشن هنر بیشتر بدانند و حرف همه این بود که در دهه های بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷، حرف و حدیث چندانی در این باره نه در داخل ایران مطرح می شد و می شود و طبعا نه در خارج از کشور. مسئولان انجمن آسیا هم روز شنبه بارها به محدودیت دسترسی به فیلم و عکس و ویدیو از ۱۱ سال جشن هنر اشاره می کردند.
مرحوم فرخ غفاری، فیلمساز، منتقد و هنرشناس برجسته، و مدیر جشن هنر، که ۱۱ سال جشن هنر شیراز از جمله دستاوردهای او برای فرهنگ و هنر در ایران بود، در دهه های بعد همیشه می گفت شگفت زده است که چنین جشنواره ای ۱۱ سال در ایران توانست برگزار شود. غفاری می گفت جشن هنر انگار یک رویا بود، مثل یک خواب حیرت آور، که آن همه تماشاگر و هنرمند را از سراسر ایران و سراسر دنیا آورد به ویرانه های باستانی وسط بیابان، زیر آن آسمان پرستاره و زیر آن همه نور درخشان، که سهیم بشوند در خلاقیتی بی سابقه. برای آنها که تماشاگر این شگفتی بودند، و جوان تر بودند و دنیا را ندیده بودند، تصور اینکه شاهد رویدادی یگانه و بی سابقه و غیرممکن هستند، آن موقع میسر نبود، ولی حالا بعد از سی و چند سال، بهتر می توانند پی ببرند به حقیقتی که مرحوم فرخ غفاری، که جهان دیده تر و با تجربه تر بود، همان موقع می دانست و از آن انرژی و نیرو می گرفت. همین دسترسی محدود و ناممکن به صدها ساعت فیلم و برنامه تلویزیونی و هزاران عکس و مطلب که در آن سالها در باره جشنواره هنر و از جشن هنر تهیه شد هم، این تعبیر رویائی بودن آن را تقویت می کند.
راوی شانکار ۴۳ سال پیش در تخت جمشید، طنین موسیقی کلاسیک هند با سی تار راوی شانکار زیر ستون های بازمانده از قصر باشکوه پادشاهان هخامنشی --
همزمان با نمایش نوین کا مانتین و گاردنیا از رابرت ویلسون، ۷ شبانه روز در کوهستان مشرف بر شیراز... و همراه با آن، آثاری از موسیقیدانان پیشتاز دیگر غرب، جان کیج، کارلهاینز اشتوکهاوزن و زناکیس..
یادآوری و بررسی جشن هنر شیراز، برنامه ای جانبی بود از نمایشگاه «ایران مدرن» در انجمن آسیا ... که آثار برگزیده نقاشان و مجسمه سازان ایرانی دهه های ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ میلادی را کنار هم آورده بود. سمپوزیوم جشن هنر روز شنبه ۴ اکتبر، جمعی از دست اندرکاران این جشنواره بین المللی ایران قبل از انقلاب را برای نخستین بار گرد هم آورده بود تا با یادآوری و بررسی، خاطره ۱۱ سال برگزاری جشن هنر را سی و چند سال بعد، زنده کنند
آنچه به این جلسه خودمانی، اعتبار تاریخی می بخشید، حضوربی تکلف شهبانوی ایران، فرح پهلوی بود به عنوان بنیانگزار و منبع الهام جشن هنر. جشن هنر، تنها یک جشنواره نبود، بلکه سازمانی گسترده بود برای تشویق و رونق بخشیدن به نیروی خلاقه هنرمندان ایرانی در نمایش و موسیقی، و در عین حال، بخشی بود از تلاشی همه جانبه برای گسترش فرهنگ و هنر.
شهبانو در سخنان خود در آغاز سمپوزیوم، زمینه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی برگزاری این جشنواره را تشریح کرد، حاصل دوران گذار از سنتی و کشاورزی، به مدرن و صنعتی. جامعه ای که در آن زنها تازه حق رای یافتند و شمار کثیرتری از جوانها به تحصیل رایگان دانشگاهی دست پیدا می کردند و کارخانجات و کسب و کارهای تازه، بر شمار طبقه متوسط و نسبتا مرفه شهری می افزود.
شهبانو گفت تغییرات، طیف بزرگی از جامعه را تحت تاثیر قرار داده بود از جمله هنرمندان ایران که دستاوردهای بسیار داشتند و بیشتر می خواستند. جشن هنر، به این تعبیر، فرزند زمانه خود بود و نمی توانست باشد اگر ملت به آن پیشرفت دست نیافته بود وبه آن تمایل و دانشی که آن را میسر ساخت، نرسیده بود.
جشن هنر در طول ۱۱ سال فعالیت خود، میزبان برخی از برجسته ترین هنرمندان موسیقی کلاسیک و سنتی شرق بود. و چهارراه شرق و غرب و سنتی و مدرن نامیده می شود. «ولی مهلوجی» هنرشناس و محقق در مصاحبه با صدای آمریکا می گوید اهمیت جشن هنر در این بود که برای اولین در دوران پسا استعماری، هنرمندان سنتی و پیشتاز کشورهای آفریقا و آسیا، سرزمین های به اصطلاح جهان سومی، در یک برنامه عظیم بین المللی در کنار هنرمندان جهان اول قرار گرفتند. محلوجی می گوید از دید او، جشن هنر معیادگاه «شمال» و «جنوب» هم بود. محلوجی جوان تر از آن است که در زمان اجرای جشن هنر، حضور داشته باشد، اما پنج سال اخیر عمر خود را به تحقیق و گردآوری عکس و فیلم واسناد این رویداد تاریخی آن اختصاص داده، و سال آینده در نمایشگاهی در موزه هنر مدرن شهر پاریس، نمایشگاه بزرگی از دستاوردهای جشن هنر برپا خواهد کرد.
جشن هنر به بسیاری از هنرمندان نوآمده جهان، از جمله پیتر بروک، تادئوس کانتور، آندره سربان، شوجی ترایاما، تریبون بخشید برای عرضه کارهای تازه شان در مقیاس های بزرگتر. هنگامی که گروتوفسکی با همیشه شاهزاده و تئوری های تئاتر آزمایشگاهی به جشن هنر شیراز آمد، خارج از تئاتری های پیشرو در ورشوی لهستان، و چند مرکز تجربی در لندن و پاریس، کمتر کسی اسمی از او شنیده بود. سه گانه یونانی آندره سربان که به زبان باستان در لاماما، تئاتر کوچک تجربی ای در محله فقیرنشین نیویورک توسط الن استیوارت تهیه شده بود، در کاخ های تخت جمشید، به گستره ای دست یافت که در نیویورک امکان اش را نداشت. سربان در جلسه ای همراه با Valda Setterfield رقصنده گروه مرس کانینگهام و همچنین Angela Pietropinto بازیگر گروه آندره گرگوری، خاطرات خود را تعریف کردند از نخستین برخورد خود با شهر شیراز و شور و و شوق جشن هنر. در همین جلسه نویسنده و منتقد برجسته Margaret Croyden فصل هایی از کتاب خود از ۳۰ سال گفتگو با پیتر بروک، را بازخوانی کرد در باره اجرای اورگاست تجربه تئاتری پیتر بروک در تخت جمشید، براساس افسانه پرومتوس، براساس نوشته ای از تد هیوز.
از آغاز جشن هنر، آثار جدید موسیقیدانان ایرانی در فضاهای باشکوه باستانی و تاریخی برای نخستین بار اجرا شدند. برای اولین بار ارکستر مجلسی سازمان رادیوتلویزیون در کنسرت هائی به رهبری فرهاد مشکوه، آثاری از مرتضی حنانه و علیرضا مشایخی را اجرا کرد. اساتید موسیقی ایرانی در تخت جمشید و حافظیه به اجرای قطعات اصیل پرداختند، از جمله علی اکبر شهنازی، حسن تهرانی، فرامرز پایور، حسین قوامی، محمود کریمی و نصراله زرین پنجه.
یکی از پانل های عمده جلسه انجمن آسیا به سمپوزیوم بزرگی اختصاص داشت که جشن هنر شیراز برای عرضه مطالعات محققان معتبر بین المللی در باره نمایش تعزیه ترتیب داد در کنار اجرای هفت نمایش تعزیه برای دهها هزار تماشاگر شهری و روستائی. در این جلسه، استاد پیتر چلکوفسکی، برگزار کننده سمپوزیوم تعزیه در جشن هنر و ویراستار انتولوژی بزرگی از تحقیقات تعزیه، به تشریح تعزیه پرداخت به عنوان تئاتر اصیل ایرانی. در همین جلسه، پروفسور ویلیام بیمن، رئیس دپارتمان مردمشناسی دانشگاه مینه سوتا و محمد باقر غفاری از تجربه های خود در جشن هنر سخن گفتند.
ویلیام بیمن و محمدباقر غفاری در مصاحبه با صدای آمریکا در باره سمپوزیوم تعزیه در جشن هنر و گردآوری گروه ۷۵ نفری از برجسته ترین تعزیه خوانان از گوشه و کنار ایران سخن می گوید.
در کنار آثار هنرمندان غرب، جشن هنر، با تهیه «شهر قصه» بیژن مفید، طرحی نو در تئاتر مردمی ایرانی در انداخت و همان سال، پژوهشی ژرف و سترگ ونو در سنگواره های دوره بیست و پنجم زمین شناسی، نخستین نوشته یک روزنامه فروش گمنام تهرانی به نام عباس نعلبندیان را برصحنه آورد، به کارگردانی آربی آوانسیان، هنرمند بیست و پنج ساله ای که تازه از انگلیس برگشته بود. اوانسیان، همراه با دو هنرمند دیگر تئاتر تجربی آن دوران، خسرو شایسته و محمد باقر غفاری و همچنین مهستی افشار در پنل جداگانه ای به نقش کارگاه نمایش پرداخت در الهام بخشیدن به نسل تازه ای از هنرمندان تئاتر.
خسرو شایسته در مصاحبه با صدای آمریکا می گوید بخشی از سخنان آربی که او را تحت تاثیر قرار داد، رنج و دلتنگی بود که اوانسیان در باره اش سخن گفت در پیامد تعطیل شدن جشن هنر و کارگاه نمایش و همه زمینه های کاری خودش.
نیمه شب ها در حافظیه، موسیقیدانان جوان ایرانی، برداشت های نوینی از موسیقی سنتی ایران عرضه کردند، پریسا، هنرمند مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران، کنسرتی اصالت گرا از دستگاه نوا و چهارگاه عرضه کرد، همراه با هنرمندان جوانی چون داریوش طلائی و حسین علیزاده، در حالیکه برداشت نوگراتری از موسیقی سنتی از سوی محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان عرضه شد از دستگاه نوا و راست پنجگاه.
جشن هنر چه در زمان خودش و چه در سالهای بعد، مخالفانی هم داشت، به خصوص در میان گروههای چپگرا در آمریکا که با تبلیغات سعی می کردند هنرمندان آمریکائی را از رفتن به ایران و شرکت در جشنواره هنری که از طریق شهبانو به دربار شاه ایران مربوط بود، برحذر بدارند. در سمپوزیوم انجمن آسیا، حمید دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا که در زمان جشن هنر در تهران دانشجو بود، در گفتگویی به همراه فرهاد مشکوه رهبر ارکستر، به برخی از این مخالفت ها اشاره کرد. فرهاد مشکوه که بعد از بردن مدال طلا در رقابت رهبران جوان ارکستر در نیویورک در ۲۹ سالگی به جشن هنر دعوت شده بود، گفت از مخالفت های فعالان سیاسی آگاه بود ولی آنها نتوانستند او را از بازگشت به میهن منصرف کنند.
فرهاد مشکوه در مصاحبه با صدای آمریکا می گوید یکی از خاطرات او از جشن هنر، آشنائی با نوازنده چیره دست شهنای، استاد بسم الله خان بود که دید هنرمندان گروه او هنگام کوک کردن، فقط سازهای خود را کوک نمی کردند، بلکه در واقع خود را کوک می کردند.
سازمان جشن هنر، به تدریج مراکز متعددی به وجود آورد، از جمله کارگاه نمایش و تئاتر شهر. جشن هنر کلا بخشی از یک فعالیت همه جانبه فرهنگی بود در سراسر ایران، که کارش از یکسو حفظ و تقویت سنت های ایرانی بود و از سوی دیگر، زمینه سازی برای شکوفایی استعدادها، در همه رشته ها، از موسیقی گرفته تا تئاتر و سینما و نقاشی، از طریق موسسات تازه، مثل مرکز حفظ واشاعه موسیقی سنتی، موزه های مختلف از جمله موزه فرش و موزه هنر معاصر، فرهنگسراها و کتابخانه های سراسری از جمله مراکز وابسته به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. در انجمن آسیا فرصت پیش آمد که از شهبانو در این باره سئوال کنم که بعد از سی و چند سال، نگاهش به این دستاورد ها که بالاخره خیلی هاش به خاطر علاقه و نفوذ خود او ممکن شده بود، چیست.