گروهی از برجسته ترین طراحان رقص اتحادیه اروپا به روسیه رفته اند تا در یک همکاری با رقصندگان روس، نوآوری های خود در این هنر را درجشنواره باله و رقص های مدرنی که هم اکنون در این کشور جریان دارد به نمایش بگذارند.
اجرای باله و برنامه های رقص در این جشنواره برای رقصندگان روس این امکان را فراهم می آورد تا با دستاوردهای طراحان اروپایی و نوآوری های مدرن تر هنر رقص آشنا شوند. نوآوری هایی که گونه ای ساختار شکنی در فرم های سنتی و شناخته شده رقص غربی به شمار می آیند.
سال گذشته نیز هفت تن از معروف ترین طراحان باله اروپایی و هفت گروه رقصنده روسی برگزیده شدند تا در یک همکاری، سری برنامه های رقصی را برروی صحنه های شهرهای مختلف روسیه اجرا کنند.
روسیه که روزگاری پیشتاز نوآوری در هنرهای اجرایی به ویژه باله بوده است امروز در تلاش است تا با ایجاد امکانات آموزشی برای گروه های مختلف و اعضای رقصندگان آن ها به فرم های موجود رقص در این کشور تنوع و تازگی بخشیده و در این زمینه تحولاتی ایجاد کند. رقصندگان روس می گویند طی دهه های گذشته، محدودیت های حکومتی امکان مبادله تجربه های هنری میان اروپائیان و روس ها را از آنان گرفته بود و به همین علت رقصندگان روس نتوانسته اند از تحولاتی که رقصندگان باله اروپا از آن متاثر شده اند بهره مند شوند و در نتیجه تصوری از امکان نو آوری در رقص را نداشته اند.
یوری ایوگی، استاد طراح رقص ساکن شهر آمستردام در هلند هدف از این سفر را کمک به توسعه ساختارهای مدرن رقص در روسیه می داند و در این رابطه به استعداد سرشار رقاصان روسی اشاره می کند: «ما در زمینه باله آموزش های خوبی داشته ایم. رقصندگان روس مشکل ویژه ای در زمینه رقص معاصر ندارند. وقتی ما کار آموزش رقص را شروع کردیم از سرعت فراگیری رقصندگان روس شگفت زده شدیم. آن ها بدون اغراق از برجسته ترین رقصندگان جهان به شمار می روند.»
لنا توپه سوام، یکی از راهنمایان رقص روسی، با توجه به فرصت اندک مبادله دستاوردهای رقصندگان اروپایی با همتایان روسی خودمی گوید: «هدف ما متعالی است. نمایش ساختارهای نو به گونه ای خطر کردن بر روی صحنه نمایش است زیرا گروه های رقص مدرن روسی تا کنون با آن ها نا آشنا بوده اند و فرصت چهار پنج هفته ای اندکی هم برای دریافت این ساختارها داشته اند. با این همه حاصل کار ما عالی بود و توانستیم از پس این آموزش ها سریعا و به خوبی برآییم.»
استادان طراحی رقص اروپایی پس از آشنایی بیشتر با هنر رقص در روسیه بر این مسئله تاکید کرده اند که :«رقصندگان روس، به ویژه آن دسته از این رقصندگانی که از شهرهای بزرگی چون «پترزبورگ» و «مسکو» آمده اند در اجرای فرم های سنتی رقص حقیقتا بی نظیرند. آن ها بی گمان این ساختارهای نوین در رقص را نیز با مهارت کامل به روی صحنه خواهند برد.»
هنر باله در ایران نیز پس از انقلاب روسیه به وسیله شهروندان ارمنی تباری که سرکیس جانبازیان در صدر آنان قرار داشت رواج یافت. علاوه بر جانبازیان دو مهاجر ارمنی دیگر،مادام یلنا آودیسیان و مادام کرنلی نیز نقش های اصلی و تعیین کننده ای در معرفی هنر باله به جامعه فرهنگی و هنری ایران آن زمان داشتند. هرچند فعالیت های آنان از لحاظ کیفی قابل مقایسه با فرآورده های هنری این رشته در زمان خود نبود ولی ایجاد مراکز رقص و آموزش هنر باله در شهرهای بزرگ ایران مثل تهران و تبریز، مرهون تلاش و کوشش این سه نفر بود. به این ترتیب هنر باله از میان تمام کشورهای خاورمیانه (به استثنای جمهوری آذربایجان که در آن زمان بخشی از روسیه محسوب می شد) برای نخستین بار به ایران راه یافت.
در طول دهههای ۱۹۳۰، ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی نوعی از رقص ایرانی شامل حرکات برگرفته شده از رقص عربی، فولکلور و رقصهای دوران قاجار به وجود آمد که بیشتر در محفل های خصوصی و به صورت تکنفره و فی البداهه اجرا می شد. بعد ها این نوع از رقص به خاطر توسعه و محبوب شدن سینمای تجاری ایران شناخته و همه گیر شد و زمینه به وجود آمدن ژانرهای مختلف رقص ایرانی را مثل روحوضی، مطربی، بابا کرم، تهرونی و شاطری را فراهم کرد. اگر همت و نوع آوری تعدادی از کارشناسان و رقص پردازان ایرانی و غیر ایرانی مانند آنتونی شی و جمال در سالهای بعد نبود، این رقصها به کلی فاقد ارزش هنری، از لحاظ تکنیکی بسیار فقیر و از منظر حرفهای یک سرگرمی مبتذل و عامیانه محسوب می شدند.
گونه دیگری از رقصهای ایرانی نیز در این دوران با توجه و تکیه بیشتری بر روی تکنولوژی رقص باب شد که رقص سنتی ایرانی نام گرفت و تلفیقی است از رقصهای فولکلر ایرانی و رقصهای درباری دوران قاجار که همراه با موسیقی سنتی ایرانی اجرا می شود. اطلاق اصطلاح رقص سنتی ایرانی و یا رقص ملی ایرانی به این گونه رقص در میان کارشناسان و محققان رقص ایرانی هنوز پذیرفته نیست، چرا که در دوران قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷ هیچگاه هیچ برنامه مدون دولتی برای ایجاد یک رقص سنتی ملی (نظیر آنچه که در آذربایجان، ارمنستان، تاجیکستان و غیره وجود داشته) وجود نداشت و بعد از انقلاب نیز رقصیدن به طور کلی مذموم و مردود شد و هیچگونه پشتیبانی دولتی برای آکادمیزه کردن این گونه از رقص ایرانی، ابداع و تدوین تکنیک و ابتذال زدائی صورت نگرفت.
اولین سازمان حرفهای رقص در ایران که ترکیبی از حرکات باله، رقص سنتی ایرانی و فولکلور را ارائه میکرد در دهه ۱۹۴۰ میلادی به وجود آمد و برای اجرای برنامه به ترکیه، یونان، ایتالیا، لبنان و هند سفر کرد. این گروه تا سال ۱۹۵۳ فعالیت میکرد. در سال ۱۹۵۸ و تحت حمایت وزارت فرهنگ و هنر یک گروه جدید به نام گروه ملی موسیقی، آواز و رقص فولکلور با مدیریت نژاد احمد زاده راه اندازی شد که تا دهه ۱۹۶۰ میلادی فعال بود و در شوروی، ژاپن، کانادا، کشورهای بلوک شرق و خاور نزدیک برنامه اجرا کرد.
در طول دهه ۱۹۶۰ وزارت فرهنگ و هنر ایران با الهام از کشورهای اروپائی تصمیم به ایجاد یک کمپانی باله در سطح ملی گرفت. برای این منظور تعدادی از فعالین این رشته در ایران را برای گذراندن دورههای آموزش مدیریت فرهنگی و یا بازدید از تالارهای اپرا به اروپا و آمریکا فرستاد و از تعدادی کارشناسان خارجی برای کمک به پایه ریزی باله و اپرای ملی ایران و گشایش تالار رودکی دعوت کرد. مادام نینت دو ولوآ که بعداً مسبب پایه گذاری کمپانیهای باله ملی در چند کشور دیگر خاورمیانه مثل ترکیه و مصر شد به دعوت وزارت فرهنگ و هنر به ایران آمد. به این ترتیب سازمان باله ملی ایران در سال ۱۹۶۷ در تالار رودکی تهران گشایش یافت که در طول سال های بعد به یکی از معتبرترین و در سطح بین المللی شناخته شده ترین سازمانهای هنری ایران تبدیل شد.
این سازمان در طول ۱۲ سال فعالیت خود و با تعداد ۴۶ عضو رقصنده ثابت و تعداد دیگری رقصنده میهمان تا وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷ آثار متعددی از رپرتوار کلاسیک و مدرن باله را بر روی صحنه برد. صحنه تالار رودکی تهران، هم به جهت سطح بالای تولیدات و هم به خاطر امکانات ویژه تکنیکی صحنه، در تمام خاورمیانه جایگاه ویژهای برای اجرای برنامه هنرمندان بین المللی باله و اپرا یافت. رودلف نوریف و مارگوت فونتین برای اجرای برنامه به ایران آمدند. بیرگیت کولبرگ، الوین ایلی، مارتا گراهام و موریس بژار آثار خود را در تالار رودکی بر روی صحنه بردند و برای باله ملی ایران بالههای اختصاصی تولید کردند. برگزاری جشنوارههای مختلف مثل جشن هنر شیراز در خارج از پایتخت در طول دهه ۱۹۷۰ هنر باله و رقص را به قشر وسیع تری از ایرانیان معرفی کرد. در کنار فعالیتهای تولیدی سازمان باله ملی ایران از اوان تاسیس، هنرستان باله نیز راه اندازی شد تا به تربیت هنرمندان جوان ایرانی بپردازد. سیستم نوین و مدرن آموزش باله به وسیله پرویز کلانتری در مراکز آموزش دولتی باله در ایران نهادینه شد. رپرتوار باله عمدتاً شامل آثار غربی باله مثل دریاچه قو، زیبای خفته، فندق شکن و ژیزل شد ولی به مرور آثار جدیدی با الهام از تاریخ و فرهنگ ایران تولید شد مثل باله بیژن و منیژه (ساخته حسین دهلوی)، سیمرغ (ساخته لوریس چکناوریان)، افسانه آفرینش (ساخته ملیک اصلانیان)، شهرزاد (ساخته امین الله آندره حسین) و غیره.
اواخر دهه ۱۹۷۰ گروههای رقص دیگری نیز شروع به کار کرد مانند گروه رقص مجموعه فرهنگی نیاوران. هر چند که با وقوع انقلاب هیچ یک از آن ها فرصت رشد و توسعه نیافتند. از سازمان ملی باله ایران و گروههای رقص دیگری که با حمایت وزارت فرهنگ و هنر راه اندازی شدند مرتباً برای اجرای برنامه در مراسم رسمی دولت ایران و در حضور شخصیتهای عالی رتبه مانند الیزابت ملکه انگلستان، ملک حسن پادشاه مراکش، شارل دو گل رئیس جمهوری فرانسه، یحیی خان رئیس جمهوری پاکستان، ریچارد نیکسون رئیس جمهوری آمریکا وغیره استفاده می شد.
با وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷ فعالیت این سازمان هنری بین المللی متوقف شد و پس از انحلال آن، رقصندگان و دست اندرکاران ایرانی سازمان بالاجبار یا جذب زمینههای دیگر هنرهای نمایشی مانند تئاتر و سینما شدند و یا برای ادامه فعالیت در این رشته به خارج از ایران مهاجرت کردند. تعدادی نیز برای همیشه این حرفه را ترک گفتند. برخی از این افراد کوشیده اند تا باله ملی ایران را در خارج از مرزها زنده نگاه دارند.
پس از انقلاب و در سال های اخیر، در داخل کشور، تعدادی از اعضای پیشین سازمان باله ملی ایران و سازمان رقصندگان محلی فولکلور دست به فعالیت هائی هر چند بسیار محدود و غیر حرفهای در زمینه رقص زدهاند. آموزش تفننی باله برای علاقه مندان بی شمار این رشته هنری نیز به صورت زیرزمینی در تهران و شهرهای بزرگ در جریان است. هر چند واژه رقص در ادبیات اجتماعی که رسماً از طرف حکومت تبلیغ می شود به کار برده نمی شود ولی هر از چند گاه و به مناسبتهای شاد مذهبی و اجتماعی نمایشهای ابتدائی رقص با محدودیت هائی برگزار میشود که به آن حرکات موزون میگویند.