لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۱۳:۱۵

سخنرانی های تاريخی کنوانسيون ها


از جوليان زليزر (CNN):

اکنون جشن واقعا شروع ميشود. دمکرات ها و جمهوری خواهان در حال آماده شدن برای برگزاری کنوانسیون های خود، که در آن هر کدام با استفاده از این موقعیت با ارزش، ارزش های کاندیدای ریاست جمهوری حزب را به مردم معرفی می کنند.

جمهوریخواهان امیدوارند که فرماندار کریس کریستی، بتواند به سبک نیوجرسی، در سخنرانی خود حزب دمکرات را از هم بپاشد و کاندولیزا رایس، بتواند برخی از کمبودهای عمده سیاست خارجی در کانديدای نسبتا کم تجربه در امور بین المللی را جبران کند. دمکرات ها با توکل به بیل کلینتون، رئیس جمهوری اسبق، و لفاظی هايی که او در برابر جمهوریخواهان در بحث بودجه در سال ۱۹۹۵ ميلادی از آنها استفاده کرد، می خواهند چشم انداز میت رامنی و پال رایان برای بيمه درمانی دولتی (Medicare) را بی اعتبار جلوه دهند. دمکراتها همچنين امیدوارند که جولیان کاسترو، شهردار سان آنتونیو، در سخنرانی خود، بتواند پیامی را به شهروندان آمريکايی – آمريکای لاتين تبار در مورد آنکه کدام حزب در کنار آنهاست، بفرستد.

بدون هر گونه مباحثه يا معامله ای پشت درهای بسته، سخنرانی ها نکات برجسته کنوانسیون هستند. حتی در کنوانسیونی که نامزد آنها با شکست مواجه می شود، آنها می توانند ایده ها، شعارها و قسمتی از ايدئولوژی حزبی برای دهه های آینده را در این سخنرانی ها بجویند. نگاهی در تاریخ نشانگر آنست که انواع مختلفی از سخنرانی ها ممکن است در هفته های آینده شنيده شود؛ هر یک با اهداف و اثرات بسیار متفاوت.

دستور کار ایدئولوژیک: برخی از سخنرانی ها قابل توجهند زیرا مجموعه ای از اصول حزب را در انتخابات آینده و فراتر از آن به ارمغان می آورند. بجای تمرکز بر روی خصوصیات یک مبارزه انتخاباتی خاص، اینگونه سخنرانی ها ایده هایی که نسل بعدی نامزدها را شکل می دهند مطرح می کنند.

در سال ۱۹۴۸، نامزد انتخابات مجلس سنا از ايالت مینه سوتا، هوبرت هامفری، در سخنرانی صاعقه وار خود از دمکراتهای جنوب آمريکا خواست تا جنبش حقوق مدنی را در آغوش بگيرند يا حزب را ترک کنند. او گفت «به کسانی که می گويند برنامه حقوق مدنی نقض حقوق ايالات است من می گويم زمان برای حزب دمکرات فرارسيده است که از سايه حقوق ايالتی خارج شود و قدم به روشنايی حقوق بشر بگذارد.» اين سخنرانی حزب دمکرات را در سمت آزادی نژادی قرار داد و به حرکت بسوی قانون مدنی سال ۱۹۶۴ سوق داد.

در همان سال که کنگره قانون حقوق مدنی را تصویب کرد، سناتور ايالت آریزونا، بری گلدواتر، معروف ترین سخنرانی خود را انجام داد. او به جمهوری خواهان گفت، محافظه کاری را بپذيرند و از ميانه روی (Centrism) اجتناب بعمل آورند. او از یک دستور کار راست گرا دفاع کرد. در حالی که گلدواتر در انتخابات ریاست جمهوری شکست را پذيرفت، سخنرانی او، حاکی از آینده حزب بود.

در سال ۱۹۸۰، سناتور تد کندی، که نامزدی حزب دمکرات را به جیمی کارتر، رئیس جمهوری آن زمان واگذار کرد، با صحبت کردن درمورد سنتهای حزب و دفاع از مردم عادی نمايندگان را سر ذوق آورد. « تعهد ما از همان روزهای اندرو جکسون، به همه کسانی بوده است" که او از آنها بعنوان اعضای فروتن جامعه - کشاورزان، مکانیک ها، و کارگران - نام برد. "بر اساس این بنیاد ارزش های ما تعریف، سیاست های ما تصفیه، و ایمان ما تجدید شده است.» او در برابر محافظه کاری دولت کارتر هشدار داد و یادآور شد که دمکرات ها به ارزش های اصلی خود پايبند باشند. سخنان تد کندی الهام بخش دمکرات ها تا به امروز بوده است.

حمله به مخالفان: دیگر سخنرانی ها موثرند به دلیل آنکه در درجه اول مخالفان را تهی جلوه می دهند و کانديدها و احزاب را بشکلی که بياد می مانند، تعريف می کنند.

هنگامی که فرانکلین روزولت در سال ۱۹۳۲ نامزدی حزب دمکرات را پذیرفت، آمریکاییان را به چشم انداز معامله جدید خود (New Deal) - برنامه کمک های دولتی به کشاورزان، کارگران و صاحبان کسب و کار کوچک دعوت کرد. روزولت با رد باورهای اقتصادی آن زمان به نمايندگان گفت: «رهبران جمهوری خواه به ما می گويند که قوانين اقتصادی – مقدس، مصون از تعرض، غیر قابل تغییر – ايجاد وحشت می کنند و هيچ کس نمی تواند از آن جلوگيری کند، اما در حالی که آنها در مورد قوانین اقتصادی یاوه سرائی می کنند، زنان و مردان گرسنه اند.

در سال ۱۹۸۴، ماریو کومو فرماندار نيويورک استدلال رونالند ريگان، رييس جمهوری، که گفت «صبح در آمريکا» دوباره فرا رسيده است و کشور يک «شهر درخشان بروی تپه ای است» را به چالشی قدرتمند کشيد. کومو بین بهبود اقتصادی که به نفع ثروتمندان بوده است و آنکه همه آمریکاییان را تحت تاثیر قرار داده است، تفاوت قائل شد. کومو گفت: « آقای رئیس جمهوری نا اميدی وجود دارد؛ در واقعياتی که شما نمی بينيد، در مکانهايی که شما در شهر درخشان خود از آن نمی گذريد».

سخنرانی کومو یک روایت قوی برای صحبت کردن در مورد تاثیر سیاست های اقتصادی جمهوری خواهان شد. در همان سال، جین کرک پاتریک، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد، سیاست خارجی «دمکراتهای سان فرانسیسکو،» را بچالش کشيد و حزب سابق خود را تنبيه کرد و آنان را متهم کرد که «آنها هميشه اول آمريکا را سرزنش می کنند.»

الهام بخش: گاهی اوقات سخنرانی ها می توانند برای الهام بخشیدن به نمایندگان باشند. در سال ۱۹۶۰، جان اف کندی گفت: «امروز ما بر لبه یک مرز جدید ايستاده ايم - مرز دهه ۱۹۶۰، مرز فرصت ها و خطرات ناشناخته، مرز امید به ثمر نرسيده و تهدید .... فراتر از آن مرز مناطق نامعلوم از علم و فضا، مسائل حل نشده جنگ و صلح، رهايی از جهل و تعصب، پرسشهای پاسخ داده نشده فقر و مازاد.» برای بسیاری از آمریکاییان، این سخنرانی، لحظه ای بود که آنها به سناتور فرهمند و کاريزماتيک علاقمند شدند و به اين باور اعتقاد پيدا کردند که او می تواند کشور را برای انجام کارهای بزرگ رهبری کند.

تولد ستاره: سخنرانی کنوانسیون می تواند سیاستمداران را بر روی نقشه قرار دهد. در سال ۱۹۷۶، رونالد ریگان، موفق شد جمهوری خواهان را بخود علاقمند کند، اين در حالی است که او آرای لازم برای برنده شدن نامزدی ریاست جمهوری حزب جمهوری خواه را کسب نکرد. او در اظهاراتی که از قبل برنامه ريزی نشده بود، در مورد نیاز به ایستادگی در برابر کمونیسم سخن گفت تا کشور بتواند جهان را از نابودی هسته ای محافظت کند. در کنوانسیون حزب دمکرات در سال ۱۹۷۶، باربارا جوردن، نماينده آمريکايی آفريقايی تبار مجلس نمايندگان از ايالت تگزاس، خود را بعنوان نسل جدیدی از سیاستمداران آمریکایی-آفریقایی معرفی کرد. در سال ۲۰۰۴، سخنوری قدرتمند سناتور باراک اوباما در کنوانسیون بوستون، در مورد نیاز به متحد کردن ملت، او را به عرصه ملی سوق داد.

ائتلافی: مانند بخشهای ديگر مبارزات انتخاباتی، سخنرانی کنوانسیون می تواند با ترسيم نقاط مشترک در ميان تفاوتها، به تشکيل يک ائتلاف گسترده کمک کند.
در سال ۱۹۸۰، رونالد ریگان در سخنرانی پذیرش نامزدی حزب جمهوری خواه، مهارت های نیرومند خود را به نمايش گذاشت و در يک سخنرانی پيام خود را به محافظه کاران، محافظه کاران مالی و رای دهندگان میانه رو رساند.

شکست خورده: گاهی اوقات سخنرانی ها آنقدر بد هستند که خوب تلقی می شوند. گاهی اوقات کانديداها می توانند با ارائه سخنرانی واقعا ضعيفی، توجه قابل توجهی را جذب کنند، و بندرت آنها از مسير اصلی حرفه ای خود خارج نمی شوند. در سال ۱۹۸۸، در بدو طلوع خود؛ بیل کلینتون، فرماندار ايالت آرکانزاس، يک سخنرانی طولانی را انجام داد که زمانی که در نهایت گفت «در نتيجه گيری» با تشويق نمايندگان مواجه شد. اگر چه او بعدها به سبک سخنرانی خود بهبود بخشيد، ولی ضعيف بودن اين سخنرانی به نفع او در انتخابات ریاست جمهوری تمام شد، و در واقع شکست این سخنرانی او را حتی بیشتر در کانون توجه ملی قرار داد.

این بود برخی از انواع سخنرانی هايی که ممکن است در هفته های آینده بشنویم . هر کدام دارای ارزش های متفاوت است و به غير از سخنرانی شکست خورده، هر سخنرانی می تواند برای آماده سازی حزب در مبارزات انتخاباتی پيش رو مفید باشد.
XS
SM
MD
LG