لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۰۱:۲۲

درگذشت اریک رومر، پدرسینمای شاعرانه و موج نوی فرانسه


درگذشت اریک رومر، پدرسینمای شاعرانه و موج نوی فرانسه
درگذشت اریک رومر، پدرسینمای شاعرانه و موج نوی فرانسه

اریک رومر، فیلمساز فرانسوی، منتقدسینمایی، روزنامه نگار، داستان نویس، فیلمنامه نویس و استاد دانشگاهی که بدعت گزار سینمای شاعرانه و موج نوی فرانسه بود در ۸۹ سالگی در شهر پاریس درگذشت.

خبرگزاری آسوشیتد پرس دراین مورد می نویسد: «رومر که علت مرگ او هنوز اعلام نشده از همان ابتدای حرفه فیلمسازی درزمینه نقد فیلم هم فعالیت داشت و منتقد تاثیرگذاری به شمار می رفت. او به خاطرفیلم هایی با گفتگوهای طولانی فلسفی به معروفیت رسید و تا همین اواخر هم به کار فیلمسازی ادامه داد. آخرین فیلم او به نام « ماجرای عشق آستریا وسلادون» در سال ۲۰۰۷ به روی پرده آمد و او درسال ۲۰۰۱جایزه شیرطلائی جشنواره ونیز را برای یک عمر فعالیت هنری دررشته سینما به دست آورد.»

رومر سبک نوینی از فیلمسازی آرام درفضایی خلوت با تصاویری شاعرانه و زیبا ارائه داد که نام او را به عنوان یکی از ماندنی ترین فیلمسازان موج نوی فرانسه برای همیشه به ثبت رساند. در آن دوران این نقدهای رومر و همکارانش «ژان لوک گدار» و «ژاک ریوت» در دو نشریه مهم سینمایی «گازت دوسینما» و سپس «کایه دوسینما» بود که به موج نوی سینمای فرانسه شکل داد.

اریک رومر که پس از مرگ «آندره بازن» در سال ۱۹۵۸ به سردبیری «کایه دو سینما» رسید در طول پنج دهه فعالیت هنری، ۲۴ فیلم داستانی را کارگردانی کرد.
سری فیلم هایی به نام «روایت های اخلاقی» رومر ازسال ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۲ به روی پرده سینما به نمایش درآمد و توانست سبک ویژه ای از روایت ادبی را به صورتی کاملا بی سابقه وارد سینما کند.اگر «فرانسوا تروفو» و «کلود شابرول» را بتوان سینماگران روایت های رمان گونه خواند، پس باید اریک رومر را روایتگر«داستان کوتاه» در هنر سینما نامید.

درگذشت اریک رومر، پدرسینمای شاعرانه و موج نوی فرانسه
درگذشت اریک رومر، پدرسینمای شاعرانه و موج نوی فرانسه

فیلم های اریک رومر پر از لحظات عاشقانه، مثلث های عشقی و جوانان خوش سیما بودند. هرچند این فیلم ها به ظاهر ساده به نظر می رسیدند و روایتگر زندگی روزمره مردم معمولی بودند اما درپس این شکل ساده ظاهری مضامین جدی و عمیقی وجود داشت که از یک توفان، یک مهمانی و یک مرخصی کوتاه فراتر می رفت و در بستری روحی و روانی جریان می یافت.


در این فیلم ها گاه چند زن و مرد که معمولا از میان بازیگران غیرحرفه ای یا هنرپیشه های گمنام انتخاب می شدند دوریک میز یا در پیاده روی یک خیابان خلوت با هم به گفتگو می پرداختند.کلام ها درفیلمنامه های رومر گاه به قدری ساده و پیش پا افتاده است که گمان می رود هنرپیشه ها به صورت بداهه گویی آن را به زبان آورده اند. اما همین کنایه ها، تکیه کلام ها و استفاده از ضرب المثل ها با زبانی ساده اغلب از لایه های تفکر برانگیز چندگونه ای برخوردارند.

درفیلم هایی چون «شب من نزد مادر»، «زانوی کلر» و «عشق در بعدازظهر» حرکات آرام دوربین روایتگر داستان هایی برخورداراز زبانی ساده و بی تکلف است. داستان هایی طبیعی که تماشاگراحساس می کند پیش تر جایی آن هارا شنیده است. داستان هایی درباره دیدارهای روزمره و برخوردهای عادی بین مردم معمولی وداستان هایی درباره روابط میان انسان ها که همیشه رنگ و بوی عشق دارد.

در فیلم «شب من نزد مادر» ۱۹۶۹ یک مهندس جوان که اهل کلیسا رفتن است، باید بین یک زن مطلقه و زنی که با ایده‌آل‌هایش هماهنگ است، یکی را انتخاب کند. این فیلم در آن سال نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شده بود.

اریک رومر با نام اصلی «موقیس شوقو» در سال ۱۹۲۰ در شهر تولوی فرانسه در ایالت نانسی به دنیا آمد و پس از سال ها تدریس در مقام کارگردان در جنبش سنت شکن موج نوی سینمای فرانسه به همراه کارگردان‌هایی چون ژان لوک گدار و فرانسووا تروفو (همکارانش در مجله کایه‌دو سینما) جزو نیرو های اصلی بود.

رومر به همراه کلود شابرول یک کتاب کلاسیک در مورد یکی از قهرمان‌هایش یعنی، آلفرد هیچکاک نوشت.

XS
SM
MD
LG