لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۱۲:۵۰

ابراز عقیده در یک شبکه ضداجتماعی


ابراز عقیده در یک شبکه ضداجتماعی
ابراز عقیده در یک شبکه ضداجتماعی

در رُمان ۱۹۸۴ جرج اورول، وینستون اسمیت، شخصیت اصلی داستان در «وزارت صداقت» کار می کند که رسانه های خبری، سرگرمیها، هنرهای زیبا و کتابهای آموزشی را کنترل می کند. او در جامعه ای زندگی می کند که آزادی بیان و عقیده افراد برای «حفظ منافع» کشور سرکوب می شوند. با وجودی که «۱۹۸۴» یک اثر داستانی تخلیلی است، اما برای بسیاری در جهان غرب، حکومت ایران در دنیای واقعی اقداماتی اتخاذ کرده است که به آسانی با اثر اورول همخوانی دارد.

ارتش سایبری

دولت ایران استفاده از اینترنت، از جمله شبکه اجتماعی فیس بوک، توئیتر و یوتیوب را سرکوب کرده است. حکومت تهران همچنین در سال گذشته تلاشهای خود برای کنترل ارتباطهای شخصی و فردی مردم ایران را تشدید و حتی این تماسها را تا حدودی غیرممکن کرده است.

سازمان عفو بین الملل اخیراً در یک گزارش ۷۰ صفحه ای زیر عنوان «به ما دستور داده اند شما را نابود کنیم: افزایش سرکوب دگراندیشان در ایران» به شیوه های متعددی اشاره می کند که دولت ایران برای سرکوب آزادی بیان از جمله بازداشت خبرنگاران، دانشجویان و افزایش موارد اعدام در ملاًعام از آن جمله هستند.

سوزان نوسل، مدیر اجرایی سازمان عفو بین الملل در ایالات متحده آمریکا به بخش فارسی صدای آمریکا گفت که ( شیوه های حکومت ایران ) برای ایجاد رعب و وحشت اشکال مختلفی به خود گرفته اند.

خانم نوسل گفت: «در مقام نمونه، آنها از هر کافی نت خواسته اند تا دوربینهای مدار بسته نصب کنند و با ثبت اطلاعات شخصی افرادی که برای استفاده از کامپیوتر مراجعه می کنند، دسترسی به اینترنت و استفاده از چنین ابزارهای ارتباطی را عملاً غیرممکن کرده اند و افراد را در معرض خطر مستقیم قرار می دهند و اطلاعات آنها را واقعاً مستقیماً به دولت می فرستند.»

آقای دوروری دایک که در دفتر سازمان عفو بین الملل در لندن کار می کند، می گوید مقامات ایران برای مسدود کردن تارنمای شبکه اجتماعی تلاشهای ویژه ای به کار گرفته اند.

آقای دایک گفت: «من به طور خاص در مورد شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک، توئیتر، یوتیوب و غیره صحبت می کنم. آنها این شبکه ها را توسط نهادهای تازه تاسیس و غیررسمی که به آنها «پلیس سایبری» و یا «ارتش سایبری» می گویند و تازه در حال شکل گیری هستند، هدف قرار می دهند. این نهادها موجودیت خود را اعلام کرده اند و با شیوه های شناخته شده خود مردم را تهدید می کنند.»

ایران به هدف مقابله با هر گونه تلاش برای دسترسی به این تارنماها با راه اندازی یک «اینترنت ملی»، اساساً بخشهای عظیمی از اینترنت همچون گوگل، جی میل (سرویس ایمیل گوگل)، فیس بوک و توئیتر را مسدود کرده است.

دلیل این سرکوب برای ناظران خارجی ساده است: رهبران ایران می خواهند از آن چه در «بهار عربی» و در کشورهایی همچون تونس، مصر، یمن و لیبی روی داد، از به وقوع پیوستن آن در ایران پیشگیری کنند. گفتنی است که رهبری ایران «بهار عربی» را یک «انقلاب اسلامی» خواند.

آقای دایک می گوید نهایت نفاق و دورویی است که تهران مردم کشور خود را سرکوب می کند و بعد به ستایش تغییرات در دولتهای عرب می پردازد.

او گفت: «زمانی که ( مقامات ایران ) از یک به اصطلاح بیداری اسلامی صحبت می کنند، اما چند سال پیش جنبش مردم کشور خود را بدون گوش فرا دادن به شکایتهایشان سرکوب کردند، نمایانگر ریاکاری محض است.»

رسانه های سنتی

ایران علاوه بر اتخاذ اقداماتی برای اعمال محدودیت و کنترل دسترسی به اینترنت، طی ماههای اخیر چندین خبرنگار را بازداشت کرده است. کوهیار گودرزی که برای «کمیته گزارشگران حقوق بشر» مقاله می نوشت از جمله این افراد است. بنا به گزارش «کمیته محافظت از خبرنگاران»، او به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «تجمع و تبانی علیه نظام» به ۶ سال زندان محکوم شد.

پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی، خبرنگار و سهام الدین بورقانی، عکاس نیز در ماه ژانویه دستگیر شدند. دوکوهکی نویسنده وبلاگ «زن نوشت» بود، اما گزارشهای رسیده از ایران حاکی از آن بودند که وی طی ماههای اخیر در زمینه کار خبری فعالیت نکرده بود.

بنا به گزارش خبری، پلیس ایران با هجوم به آپارتمان او و توقیف لپ تاپش، او را به زندان برد. رسولی برای چندین نشریه مقاله می نوشت و بورقانی نیز که فرزند احمد بورقانی روزنامه نگار درگذشته است. احمد بورقانی در دوران محمد خاتمی، رئیس جمهوری اصلاح طلب مسئول امور فرهنگی بود. بنا به گزارشهای رسیده هر سه خبرنگاران به قید ضمانت بیش از ۱۵۰ هزار دلار آزاد شده اند.

بی بی سی در اوایل ماه فوریه برای ایجاد رعب و وحشت در دل کارمندان بخش فارسی خود از ایران انتقاد کرد. بنا به یادداشتی که در وبلاگ مارک تامپسون، مدیرکل بی بی سی آمده است دستگیری اعضای خانواده و آزار و اذیت آنها در داخل ایران از جمله تاکتیکهای حکومت ایران بوده است.

تامپسون نوشته است: «تعدادی از اقوام کارمندان بخش فارسی بی بی سی طی ماههای اخیر برای مدت کوتاهی توسط مقامات ایران بازداشت شدند و با اعمال فشار از آنها خواسته شده بود تا از اقوام خود در لندن بخواهند از همکاری با بی بی سی دست بردارند و یا با مقامات وزارت اطلاعات و امنیت ایران همکاری کنند.» در بخش دیگری از این یادداشت آمده است که این تاکتیکها سبب شده است که «کارمندان بخش بی بی سی فارسی از بازگشت به ایران، حتی برای بازدید از اقوام سالخورده و یا بیمار خود وحشت داشته باشند».

صدور احکام اعدام و اجرای این احکام

در گزارش سازمان عفو بین الملل آمده است که موارد اجرای اعدام در ملاًعام در ایران افزایش یافته است. این اعدامها به ویژه به دار آویختن متهمان در سال ۲۰۱۱ چهار برابر شده است. برپایه گزارش عفو بین الملل، تعداد اعدامهایی که در رسانه های دولتی ایران گزارش شدند از ۲۵۳ به ۶۰۰ مورد افزایش یافت، اما گمان می رود ارقام واقعی بالاتر باشد.

آقای دایک می گوید هدف اجرای این اعدامها نیز همچون «ارتش سایبری» وادار کردن مردم به اطاعت است.

او افزود: «این ارسال یک پیام بسیار روشن به مردم مناطق ناآرام و یا محل اقامت اقلیتهای مذهبی و یا قومی ایران و تهدید آنها مبنی بر این است که هر گونه سرپیچی و عبور از خطوط قرمز سرنوشت مشابهی به همراه خواهد داشت.»

پشت پرده دودگرفته هسته ای

تلاشهای ایران برای کنترل اینترنت و سرکوب دگراندیشان و ناراضیان در مطبوعات و رسانه های جهان، تحت الشعاع گفتگوها در مورد برنامه هسته ای ایران قرار گرفته است.

پاتریک کلاسون، یک مقام «موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» می گوید زندگی بیشتر مردم ایران به طور قابل توجهی از مسئله اتمی مجزا است.»

کلاسون گفت: «زمانی که مردم عادی ایران در مورد مسئله هسته ای فکر می کنند، احساسات متناقضی دارند. بخشی از این احساس افتخار به دستاوردهای علمی ایران است، اما از سویی دیگر برخی احساس می کنند که برنامه هسته ای هیچ ارتباطی با آنها و زندگی روزمره شان ندارد.»

دوروری دایک در سازمان عفو بین الملل گفت دولت ایران می خواهد توجه جهان را بر برنامه هسته ای خود معطوف کند تا توجه از موارد نقض حقوق بشر و سرکوب دولتی علیه دگراندیشان و ناراضیان منحرف شود.

دایک گفت: «ما بر این باوریم که اگر تعداد بیشتری از مردم از وضعیت حقوق بشر در ایران مطلع شوند، اگر ما بیشتر در مورد آن صحبت کنیم و جهان از واقعیت زندگی مردم ایران اطلاع بیشتری داشته باشد، آنگاه ممکن است ما شاهد رویکرد ظریفتری در قبال پرسش ( پرونده ) اتمی باشیم.»

پیروزی و یا تراژدی اسکار

رسانه های خبری دولت ایران اخیراً اولین اسکاری را که فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی برای این کشور به ارمغان آورد ستودند. گزارشهای خبری رسانه های ایران نوشتند که جایزه «بهترین فیلم به زبان خارجی» نمایانگر «فصل نوینی در سینمای ایران است».

اما زمانی که خبرگزاری فارس سخنرانی فرهادی را تحریف کرد، موفقیت وی تیره و تار جلوه داده شد. فارس به نقل از فرهادی نوشت: «من مفتخرانه این جایزه را به مردم کشورم تقدیم می کنم، مردمی که با وجود خصومتها و حساسیتهای ماههای گذشته بین جهان غرب و ایران در مورد برنامه اتمی ایران، به همه فرهنگها و تمدنها احترام می گذارند».

نقل قول واقعی این بود «من این جایزه را با افتخار به مردم سرزمینم تقدیم می کنم، مردمی که با وجود خصومت و نفرت، به همه فرهنگها و تمدنها احترام می گذارند».

در گردشی کنایه آمیز، جایزه اسکار پس از آن به این کارگردان اهدا شد که دولت ایران تصمیم گرفت «خانه سینما» که بزرگترین سازمان سینمایی غیردولتی ایران است را تعطیل کند. این که فیلمهای ایرانی دیگر در آینده جایزه اسکار را از آن خود خواهند کرد، پرسشی بی پاسخ است، فیلمسازان هم اکنون باید به «شورای عالی سینما» که کلیه جنبه های فیلمسازی از جمله تولید و سرمایه گذاری را کنترل می کند، رجوع کنند.

(ترجمه و نقل از «صدای خاورمیانه»)


XS
SM
MD
LG