لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۱۹:۵۳

یک سال بعد از کشتار، ایزدی‌های عراق جماعتی رو به اضمحلال


گفت‌و گوی صدای آمریکا با دختران ایزدی که اسیر داعش بودند
لطفأ صبر کنيد

No media source currently available

0:00 0:03:25 0:00

گفت و گو با دختران ایزدی که اسیر داعش بودند

سوم اوت یک سال پیش، نیروهای خلافت خودخوانده اسلامی موسوم به داعش، به روستاهای ایزدی نشین در کردستان عراق ریختند. صدها مرد را کشتند و هزاران زن را به اسارت بردند.

تصاویر منتشر شده از خانواده های ایزدی که بدون آب و غذا روی کوه سنجار (شنگال) جمع شده بودند، پیشمرگه های کرد را به اقدام برانگیخت. همزمان منطقه پرواز ممنوع اعلام شد و حملات هوایی نیروهای نظامی آمریکایی علیه مواضع افراطیون داعش آغاز شد.

ایزدی هایی که از کشتار جان سالم به در بردند در گوشه و کنار منطقه کردستان پراکنده اند. لالش، روستای مقدس ایزدیان که محل معبد و آرامگاه بزرگان دینی آنان است در میان تپه ماهورهای شمال اربیل به فاصله حدود دو ساعت رانندگی قرار دارد. روز یکشنبه دوم اوت (یک روز پس از سالروز کشتار) خانواده های ایزدی در گرمای ۵۰ درجه نیمه تابستان پای پیاده به سوی لالش راه افتادند تا مراسم دعا و غسل در چشمه مقدس جاری در پرستشگاه را به جای آورند.

نه آب بود و نه خوراک

مراد الو، یکی از جماعت ایزدی نجات یافته از کشتار است. سراپا سیاه پوشیده و بساط بستنی فروشی راه انداخته است اما می گوید آرام و قرار ندارد چرا که وقایع آنچه که ۱۲ ماه پیش رخ داد یک لحظه رهایش نمی کند.

او می گوید آن روز تیراندازی حدود ساعت ده صبح شروع شد. وقتی ایزدیان فهمیدند که شبه نظامیان داعش به کشتنشان آمده اند، در گروه های بزرگ هزاران هزار به سوی کوه سنجار فرار کردند.

مراد می گوید: «هیچ وقت فراموش نمی کنم. مادرهایی را دیدم که دخترانشان را پشت سر گذاشتند و از بیم جان رفتند. زنان و مردانی را دیدم که کشته شدند، حتی زنان باردار.»

مراد از گوشی موبایل خود عکس برادرش را نشانم می دهد و می گوید برادرش از روستا نرفت چون می خواست مقاومت کند و بجنگد. او دیگر برادرش را ندید. او با به یادآوردن روزهای سخت پس از فرار در کوه سنجار و انتظار برای سوار شدن بر هلیکوپترهایی که آنجا می آمدند برای ترک محل، اشک به چشمانش می دوید.

می گوید: «کمی آب برای دو کودک داشتیم. نه آب داشتیم نه غذا. خیلی ها از گرسنگی و تشنگی جان دادند.»

مراد عکس برادرش را روی موبایل نشان می دهد که برای مقاومت علیه داعش در روستا ماند و هرگز دیگر دیده نشد.
مراد عکس برادرش را روی موبایل نشان می دهد که برای مقاومت علیه داعش در روستا ماند و هرگز دیگر دیده نشد.

جمعیت رو به کاهش

در دور و اطراف پرستشگاه لالش طبق رسم و آیین زنان و دختران پابرهنه راه می روند با آب چشمه شست و شو می کنند. کودکی چوب بستنی اش را در آب فرو کرده و آن دیگری دبه های پلاستیکی را پر می کند.

این ها همگی شانس یارشان بوده و زنده مانده اند. داعشی های افراطی ایزدیان را شیطان پرست می دانند. آنان مردان جوان را از زیر تیغ گذراندند و به زنان تجاوز کردند و هزاران زن را به اسارت و بردگی جنسی گرفتند.

برای ایزدیان، که اقلیت مذهبی کوچکی در عراق است و جمعیتش در جهان به هزار نفر هم نمی رسد، کشتنه شدن و رانده شدن از سرزمین آباء و اجدادی شان عراق، به معنای حکم اعدام است.

شیخ اسماعیل مراد قاسم، یکی دیگر از جهان به در بردگان در سایه سنگی و در سوگ عزیزانش مویه می کند. او می گوید: «این پایان مردم ماست. هزاران نفرمان را کشتند، به دختربچه های هشت نه ساله که آینده جماعت ایزدی است تجاوز کردند. ما همه کشته شده ایم.»

روستای لالش- کردستان عراق - ژوئیه 2015
روستای لالش- کردستان عراق - ژوئیه 2015

رهبران معنوی جماعت ایزدی سعی می کنند مردم را گرد هم نگاه دارند و آنان را به ماندن در عراق ترغیب می کنند. بابا شیخ، از رهبران معنوی ایزدیان می گوید: «ما خواستار حفاظت از ایزدی ها هستیم. ما تنهاییم. هیچکس را نداریم. و دعا می کنیم به درگاه خداوند تا بین همه ادیان و مذاهب مساوات و هماهنگی ایجاد کند.»

آینده محتوم

مراد آنقدر وحشت زده است که حتی از تصور هماهنگی میان ادیان عاجز است: «ای کاش من هم مرده بودم، و این چیزهایی که دیدم را نمی دیدم. فکر نمی کنم آینده ای در انتظارم باشد، دل شکسته ام و آینده ای در برابرم نیست.»

سنجار - عراق
سنجار - عراق

XS
SM
MD
LG